| کد مطلب: ۱۰۷۸۹۴۷
لینک کوتاه کپی شد

مهدی مطهرنیا در گفت‌وگو با«آرمان ملی»:

نتانیاهو از طوفان اقصی به عنوان ضد واقعه استفاده کرد

آرمان ملی- احسان انصاری:جنگ غزه چه تأثیری بر معادلات بین‌المللی خواهد داشت؟ ایران به واسطه این جنگ با چه تغییر و تحولاتی در عرصه بین‌المللی مواجه خواهد بود؟آیا ایران به عنوان محور جبهه مقاومت در سیبل تهدیدهای قدرت‌های بزرگ قرار خواهد گرفت؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر مهدی مطهرنیا، تحلیل‌گر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده است. مطهرنیا معتقد است:«در اسرائیل بالاترین میزان واگرایی دهه‌های اخیر به خاطر تلاش نتانیاهو و طرفدارانش در تل‌آویو برای بازنگری در قوانین قضایی ایجاد شده بود. به این ترتیب بهترین موقعیت احتمالی ایجاد شد تا در تل‌آویو دولت اضطراری ایجاد شود. همگرایی هر چند موقت به نمایش گذاشته شد و در برابر طوفان الاقصی بار دیگر عملیات مشت آهنین آغاز شد. در برابر حمله و به اسارت گرفتن اسرائیلی‌ها شاهد ایجاد فضایی سخت از برخورد هستیم تا جایی که شاهد کشته شدن و زخمی شدن بسیاری از تابعین نظام‌های حکومتی در غزه و تل آویو شدیم.این ماجرا برای نتانیاهو به عنوان یک مسأله بسیار مهم مورد توجه قرار گرفته و از آن به عنوان یک ضد واقعه استفاده کرده است». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

نتانیاهو از طوفان اقصی به عنوان ضد واقعه استفاده کرد

*جنگ غزه چه تأثیری بر معادلات بین‌المللی خواهد داشت و تحولات ناشی از این جنگ به چه جهتی حرکت خواهد کرد؟

بحران غزه از تاریخچه گسترده‌ای برخوردار است. این تاریخچه خود به تاریخ پرپهنای اصطکاک شرایع آسمانی با یکدیگر باز می‌گردد که در خود طنز فلسفی تلخی را همراه دارد. همه پیروان ادیان خود را تابع و بنده خدایی می‌شمارند که احد و واحد است. پیامبران الهی نیز نه بر ضد یکدیگر که در کنار هم تکمیل کننده یک آئین در بستر تاریخ هستند. اما در واقع امر و تجربه زیسته حیات آدمی، پیروان شرایع همواره بر یکدیگر تاخته‌اند یا بهتر است بگوئیم ابزار تاخت و تاز ارباب دین بر سر قدرت به نام خدا شده اند. از این رو جنگ کنونی در غزه

حامل بحران شدید مذهبی در بستر بنگاه داری دینی در محیط سیاسی است.

جهان در حال گذار از نظم کهن جهانی به نظم نوین در حال شکل گیری است. از ١٩٩٠ و فروپاشی شوروی، و اعلام نظم نوین جهانی بوش در ١١ اکتبر ١٩٩١ تا اکنون در بحران غزه و جنگ حاصل از طوفان الاقصی دنیای پیرامونی ما به ویژه در هارتلند نو و نوهارتلند نظم بین المللی در حال گذار و به پیروی از آن بحران‌زی و بحران زا بوده است. اکنون در دهه چهارم از این گذار قرار داریم و دیگر زمانه کافی برای ادامه این وضعیت برای ورود به دهه پنجم وجود ندارد.

آنچه خاورمیانه خوانده می‌شود در واقع قلب نظم بین‌المللی برای ارتزاق جامعه سیاسی حاکم بر واقعیت نظام بین‌المللی است. چیرگی بر منطقه و تقسیم قدرت در ابعاد گوناگون آن برای کنشگران اصلی نظام بین‌الملل در این منطقه از نظر ژئواستراتژی، ژئواکونومی، ژئوکالچر و ... از اهمیت بنیانی برخوردار است. در قلب این منطقه ایران قرار دارد. اکنون کنترل ایران در ساحت‌های سه گانه داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی و نتایج و پیامدهای آن در این عرصه‌ها مورد توجه قدرت‌های بزرگ جهانی و منطقه‌ای است. جمهوری اسلامی ایران اذعان دارد که موسس بیداری اسلامی در دهه‌های گذشته و پشتیبان معنوی و حمایت کننده از گروه‌های جهادی است. اضافه شدن نیاز به پروپاگاندا در لایه‌های گوناگون از مرکزیت جامعه خودی‌ها تا غیر خودی‌ها در لایه‌های مختلف این جغرافیای اثرگذاری و اثرپذیری، نظام حاکم بر ایران امروز را به عنوان مرکز اصلی مقاومت در افکار عمومی در دو سطح کلان نخبگان و توده‌ها قرار داده است. شکل‌گیری محتوایی واژه‌سار جنبش مقاومت در همین بستر حاصل شده است . محور مقاومت متوجه مبارزه با آنچه استکبار جهانی خوانده می‌شود در سطح بین‌المللی به آمریکا و در سطح منطقه‌ای به اسرائیل اشاره دارد. تهران، خود را دارالاسلام و تجلی حق کامل و آنها را باطل می‌‌داند. این معنا و تعریف انجام شده از آن با توجه به مواضع انقلابی در تهران و علنی کردن این رویکرد در بحران‌های گوناگون منطقه‌ای و بین‌المللی هویداست.

*در واقع جبهه مقاومت با محوریت ایران در نقطه کانونی تحولات منطقه قرار گرفته‌اند؟

واقعیت این است که رویکردها در ایران تمایل شدیدی به ایدئولوژی و از آن به کلام محوری پیدا کرده و با تأکید به رسالت خود برای برپایی قسط با عملکردی ناموزون با شعارهای انقلابی خود هر چه بیشتر هزینه کرد اجماع بین‌المللی علیه خود را فزونی بخشید. در دهه پیشین و آغاز سال ١٣٩٠ جبهه موافقت در برابر مقاومت ایجاد می‌شود. صلح موسوم به توافقنامه ابراهیم با رهیافت عربی - عبری -غربی ایجاد شد. این معنا موجب شد تا ایران در اتمسفر دکترین امنیتی محدودسازی همکاری‌های بین‌المللی قرار بگیرد.بر این اساس باید متوجه این امر باشیم که با برجام ایران وارد منطق پذیرش واقع امر تعادل قدرت شد. اما نتوانست به دلیل رقابت‌ها و رودررویی درون گفتمانی خود در این تعادل باقی بماند. برجام را با کد دلواپسان تضعیف شد. سپس در آتش زدن آن در برابر پاره کردن برجام، آن را در معرض نوسان شدید قرار داد. با امضای برجام ایران از غرب برای سرمایه گذاری استقبال کرد و در همان حال شعارهای انقلابی خود و عملکرد منطقه‌ای و بین‌المللی خویش را برای حفظ گفتمان انقلابی در عرصه رقابت‌های داخلی به رخ کشید. تضعیف ایران در درونمایه تفسیر لغزان از برجام ادامه یافت.

*چرا این اتفاق رخ داد؟

در سال ٢٠١٨ با برگزیت و همداستانی بیشتر انگلیس با آمریکا سیاست‌های دو پایتخت کلاسیک و مدرن قدرت در دوران معاصر نسبت به ایران نزدیک شد. دکترین محدودسازی همکاری‌های بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران با رهبری آمریکا، مدیریت اسرائیل و پشتیبانی اعراب در بستر صلح ابراهیم گسترش یافت. نفت دیگر کالای استراتژیک نبود. بهانه حضور و ظهور در منطقه به واسطه شعارهای انقلابی صورت عینی یافته بود و اکنون باید این چالش به عنوان تهدیدی برای نظم منطقه‌ای و بین‌المللی پرده‌برداری می‌شد. از این رو دکترین تبدیل چالش ایران به تهدیدی برای نظم منطقه‌ای و نظام بین‌الملل برجسته‌تر از همیشه در همراهی واشنگتن و لندن مطرح شد.

در همین حال نمایش ضعف درونی و لغزندگی اقدامات بیرونی با ترورهایی چون ترور سردار سلیمانی و فخری‌زاده و حملات سابیری شدید در داخل مرزهای ایران به هدف‌های تعیین شده؛ اقدامات جاسوسی ضربه زننده و ... زمینه‌های طرح دکترین هزار ضربه با چاقو را به عنوان مکمل دکترین‌های آمریکایی به عنوان تعریف عملیاتی موضوع در برگرفت.

ناآرامی‌ها سال ١٤٠١ با فراز و نشیب‌های فراوان بسیار معنادار است. عکس‌العمل در برابر مسایل منطقه‌ای و بین المللی به همراه نیاز داخلی به مدیریت گفتمان انقلابی ، حاصلی از فشارهای بیرونی و تلاطمات درونی را موجب شده است نیاز به بازآفرینی انسجام دینی و اتحاد ملی رویکرد نمایش قدرت منطقه‌ای را به وجود آورده است.

*در چنین شرایطی رویکرد قدرت‌های بزرگ نسبت به ایران با چه تغییراتی مواجه بوده است؟

آمریکای بایدنی در سال آخر منتهی به انتخابات است. او از ضعیف‌ترین و دولت وی یکی از پیچیده ترین دولت‌های پنجاه سال اخیر در آمریکاست. بایدن تلاش کرد به برجام بازگردد. او به برجام بازگشت ولی هیچ گونه عقب‌نشینی در برابر ایران نداشت. به خواسته‌های ایران در دور پایانی مذاکرات گردن نگذاشت ولی با صبر زندانیان آمریکایی در تهران را مبادله کرد. او اسرائیل را حمایت کرد و در همان حال تلاش کرد فعالیت آن را علیه تهران رهبری و حتی مدیریت کند. او جنگ اوکراین را رهبری کرد و با استفاده از دولت چریکی موجود در کیف، پوتین را تضعیف کرد. با این جنگ ارتباط روسیه با اروپا را محدود ساخت. آمریکا، چین را به چالش کشید و باسفر پلوسی به تایوان و ... عزم چین برای رودرویی بیشتر را سنجید. اما با همه این مراتب از محبوبیت بسیار کمی برای انتخاب مجدد وی به عنوان رییس جمهور آینده آمریکا برخوردار است. بنابراین بایدن نیاز به یک پیروزی برجسته در انتخابات آینده آمریکا دارد.از سوی دیگر رئیسی در تهران مطلوب‌ترین و بایسته ترین قوه مجریه باب میل نظام جمهوری اسلامی را تشکیل داده است. وضعیت ایران امروز با حاکمیت گفتمان انقلابی باید در بایسته ترین وضعیت در نیروهای پیشبرنده باشد؛ اما در تمام وجوه با فشار بیرونی فزاینده روبه‌رو است. از طرفی گریز از فشارها نیازمند یک جریان بیرونی و ایجاد کننده وحدت ملی و امکان بسیج سیاسی نیروهای خودی است. اما طوفان الاقصی می‌تواند بیان کننده همان طوفانی باشد که عالی‌ترین مقام دینی و سیاسی در ایران بیان کرد.در اسرائیل بالاترین میزان واگرایی دهه‌های اخیر به خاطر تلاش نتانیاهو و طرفدارانش در تل‌آویو برای بازنگری در قوانین قضایی ایجاد شده بود. به این ترتیب بهترین موقعیت احتمالی ایجاد شد تا در تل‌آویو دولت اضطراری ایجاد شود. همگرایی هر چند موقت به نمایش گذاشته شد و در برابر طوفان الاقصی بار دیگر عملیات مشت آهنین آغاز شد. در برابر حمله و به اسارت گرفتن اسرائیلی‌ها شاهد ایجاد فضایی سخت از برخورد هستیم تا جایی که شاهد کشته شدن و زخمی شدن بسیاری از تابعین نظام‌های حکومتی در غزه و تل‌آویو شدیم.این ماجرا برای نتانیاهو به عنوان یک مسأله بسیار مهم مورد توجه قرار گرفته و از آن به عنوان یک ضد واقعه استفاده کرده است.

 

 

 

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار