حسن بهشتیپور در گفتوگو با«آرمان ملی»:
کوچ اجباری فلسطینیها قابل تحقق نیست
آرمان ملی- احسان انصاری: براساس آمار مقامات بهداشتی فلسطین از زمان آغاز جنگ اسرائیل و حماس از شش هفته پیش تاکنون، حداقل ۱۱ هزار و ۴۷۰ فلسطینی در نوار غزه شهیدشدهاند.
این وزارتخانه گفت که ۴ هزار و ۷۰۷ نفر از شهدا کودک و خردسال و ۳ هزار و ۱۵۵ نفر زن بودهاند. بیشتر تلفات جانی در حملات هوایی اسرائیل رخ داده است. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به خاورمیانه هشدار داد که با چرخههای مکرر خشونت و درگیری «به ۲۰ سال قبل برنگردد». او همچنین به تلاشهای دیپلماتیک چهار روزه خود برای دستیابی به طرحی برای صلح پایدار ادامه خواهد داد. از سوی دیگر سران کشورهای عربی و اسلامی در چارچوب نشست همکاریهای اسلامی در عربستان گرد هم جمع شدند که رئیس جمهور کشورمان نیز در این نشست حضور داشت.«آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی آخرین تحولات غزه و نتایج نشست ریاض با حسن بهشتیپور، تحلیل گر روابط بین الملل گفت وگو کرده است که در ادامه میخوانید.
*نشست اجلاس همکاریهای اسلامی که با سفر ابراهیم رئیسی به عربستان و دیدار با بنسلمان همراه بود چه دستاوردهایی در زمینه موضوع فلسطین داشت؟
در نشست سران کشورهای عربی و اسلامی در ریاض بر لزوم شکست محاصره علیه غزه و ورود کاروانهای حامل کمکهای بشردوستانه به صورت فوری تاکید شد. همچنین تاکید شد که با توصیف جنگ تلافیجویانه علیه غزه و دفاع از خود یا توجیه آن تحت هر بهانهای مخالفت دارد. شرکتکنندگان در نشست سران کشورهای عربی-اسلامی تاکید کردند: جابجایی حدود یک و نیم میلیون فلسطینی از شمال نوار غزه به جنوب آن را که طبق کنوانسیون چهارم ژنو ۱۹۴۹ و ضمیمه آن در سال ۱۹۷۷، نوعی جنایت جنگی محسوب میشود، محکوم میکنیم و از طرفهای توافق ژنو میخواهیم که در محکومیت آن تصمیم و تدابیر جمعی اتخاذ کنند و همچنین از همه نهادهای مربوط به سازمان ملل میخواهیم که با تلاش مقامات رژیم اشغالگر برای تداوم این وضعیت اسف بار ضد انسانی مقابله کنند و بر لزوم بازگشت فوری آوارگان فلسطینی به خانهها و مناطقشان تأکید کنند. آنها از شورای امنیت خواستند که تصمیمی قاطع و الزامآور برای توقف تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه فلسطین اتخاذ کند و رژیم اشغالگر را که قوانین بینالمللی، قوانین بشردوستانه و قطعنامههای بینالمللی را نقض میکند، مهار کند.بنابراین سرباز زدن از اجرای این تصمیم قاطع، نوعی همدستی با اسرائیل است که به آن اجازه میدهد تا به تجاوزات وحشیانه خود و کشتار مردم بی گناه، کودکان، سالمندان و زنان فلسطین ادامه دهد. این نشست با توجه به ماهیت این دو مجموعه حاکی از آن بود که اعضای آن نشان دهند برای مساله فلسطین و مردم غزه کاری کردند و بیتحرک نبودند. همانطور که از نتیجه این نشست و بیانیه پایانی آن هم مشخص بود این نشست اقدامی بازدارنده که حملات و کشتار اسرائیل در غزه را متوقف کند یا فشاری بر اسرائیل و حامیان آن بیاورد نداشت. البته انتظار میرفت حداقل کشورهایی که صادرات نفت به اسرائیل یا به کشورهای حامی اسرائیل دارند تا حدی از سوخت این ماشین جنگی بکاهند یا صراحتا اعلام کنند که آنها را تحریم میکنند اما دیدیم که هیچ کدام از این ها اتفاق نیفتاد.
برخی رهبران سیاسی کشورهای عربی ـ اسلامی به دور از افکار عمومی کشورهایشان دنبال ملاحظات بینالمللی با سایر کشورها هستند و این ملاحظات مانع از این میشود که تصمیم قاطع در برابر اسرائیل بگیرند. مساله بر سر راهحل است؛ تشکیل دو دولت اسرائیلی و فلسطینی امکان پذیراست اما چگونه و با چه کارویژهای؟ با توجه به شهرکسازیها که حدود ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار نفر از یهودیان درکرانه باختری هستند این امر امکان پذیر است؟ اگر قرار باشد دولت فلسطینی تشکیل شود با این یهودی ها چطور قرار است زندگی کنند؟
*چه دلیلی وجود داشت که این اتفاقات رخ نداد؟
کشورهای حاضر در این نشست به مثابه یک باشگاه سیاسی عمل کردند که در ذات خود این کار خوب است، اما از این نوع نشستها در صورتی که همراهی بیشتری میبود، می شد استفادههای بهتری در جلوگیری از حملات و کشتار اسرائیل انجام داد؛ اقداماتی که از کشتار مردم فلسطین جلوگیری کند. به هر حال وضعیت غزه بسیار دشوار و بغرنج است اما ظاهرا برخی رهبران سیاسی کشورهای عربی ـ اسلامی به دور از افکار عمومی کشورهایشان دنبال ملاحظات بینالمللی با سایر کشورها هستند و این ملاحظات مانع از این میشود که تصمیم قاطع در برابر اسرائیل بگیرند. مساله بر سر راهحل است؛ تشکیل دو دولت اسرائیلی و فلسطینی امکان پذیراست اما چگونه و با چه کارویژهای؟ با توجه به شهرکسازیها که حدود ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار نفر از یهودیان درکرانه باختری هستند این امر امکان پذیر است؟ اگر قرار باشد دولت فلسطینی تشکیل شود با این یهودی ها چطور قرار است زندگی کنند؟ یا منظور از همه پرسی کلی که ایران مطرح میکند چیست و اجرایی کردن این طرح چقدر امکان پذیر است؟ به نظر میرسد نیاز است اجلاسهایی در سطح کارشناسی و مدیران سیاسی برگزار شود و این نشستها ادامه یابد تا به یک راهحل مطلوب رسید و آن وقت دوباره نشستی در سطح رهبران برگزار شود و برای آن تصمیمگیری شود. اساسا معتقدم در ادامه نشست اخیر در ریاض باید نشستهای کارشناسی برای یافتن راهحلی در بحث فلسطین ادامه یابد. اجلاس اخیر در سطح سران کشورهای اسلامی و اتحادیه عرب بود اما اگر این کشورها در تلاش خود برای متوقف کردن کشتار در فلسطین جدی هستند باید قبلش در سطوح کارشناسی کار را انجام می دادند تا راهکار و راه حلی ارایه شود، سخنرانی و حرف بدون ضمانت اجرایی کمکی به مساله فلسطین نمی کند. مردم فلسطین نیاز به حرف ندارند بلکه به کمک و عمل فوری نیاز دارند تا از این شرایط سخت نجات پیدا کنند.
*به نظر می رسد مهم ترین عاملی که می تواند در آینده جنگ غزه نقش تعیین کننده ای داشته باشد نقش حزب الله لبنان است. تحلیل شما از رفتارشناسی حزب الله لبنان در جنگ غزه چیست؟
در این زمینه دو حالت را باید درنظر گرفت. نخست بحث ورود اسرائیل به جنگ در لبنان است که عنوان شد اگر این کار انجام شود، مستقیما حزبا... وارد جنگ میشود و دوم اینکه ابعاد جنگ در غزه گستردهتر شود که منظور از گستردهتر شدن نامعلوم است. در هر صورت به نظر میرسد سیدحسن نصرا... سعی کرد از موضع قدرت تهدیدهایی که لازم بود را بکند. واژه مهمی هم بهکار برد که در خبرگزاریها به آن توجه شد که بحث غیرنظامی درقبال غیرنظامی است که یک راهبرد جدید یا تاکتیک جدید است که سیدحسن نصرا... مطرح کرد اگر قرار است غیرنظامیان کشته شوند، فقط این غیرنظامیان غزه نیستند که باید کشته شوند که یک حرف خیلی مهم است. واقعیت این است که از نگاه ایشان ما همچنان این جنگ را در سطح منطقه خواهیم داشت و نه فقط محدود به غزه، هرچند رویکرد و سخنان ایشان اینطور به نظر میرسد که بازدارندگی و اقداماتی است که اجازه ندهند جنگ گسترش پیدا کند و طرف مقابل را به تجدیدنظر وادار کنند. سعی کرد که آنها را به تجدیدنظر وادار و مطالبی را بیان کند که در نهایت از این سیاست دست بردارند. چون عملا این سیاست که رژیم صهیونیستی درغزه پیش گرفته روز به روز افکارعمومی دنیا را از دست میدهد. تظاهرات گستردهای که در کشورهای مختلف انجام شده حتی کشورهای عربی که عادی سازی مناسبات کرده بودند را به این موضع کشانده که مخالفت کنند. در مجموع به نظر میرسد که در بحث دیپلماسی عمومی اسرائیلیها یک شکست بزرگ خوردهاند و عملا افکار عمومی دنیا را از دست دادهاند. از یکطرف هم ضربه مهمی خوردند و هم طبق معمول میخواستند از این ضربه وارده بهرهبرداری و مظلوم نمایی کنند ولی با کارهایی که در غزه انجام میدهند افکار عمومی دنیا را با فلسطینیها همراه کردهاند که نمیپذیرند برای جنگ با حماس، مردم عادی غزه قربانی شوند. بالاخره وجدان دنیا این را نمیپذیرد که یک ملت عادی مجازات شوند برای اینکه یک گروهی اقداماتی انجام داده است. آن هم به قول دبیرکل سازمان ملل این اقدامات در خلا اتفاق نیفتاده بلکه ناشی از عملکردهایی بوده که در گذشته اسرائیل انجام داده است.
*هدف اصلی اسرائیل خالی شدن نوار غزه از فلسطینی هاست.این هدف به چه میزان قابلیت تحقق دارد؟
کوچ اجباری فلسطینیها خواست قدیمی اسرائیلیها است اما امکان تحققش وجود نداشته است؛ اینکه مردمی را از خاک و خانه خودشان به کشوری دیگر کوچ دهند عملا ممکن نبوده است و اکنون هم بعید است بتوانند این کار را انجام دهند. اسرائیل ناچار خواهد شد این طرح غیرانسانی را رها کند و وارد فاز جدیدی شود و بعید است بتوانند مردم فلسطین را از کرانه باختری به اردن و از غزه به صحرای سینا کوچ دهد. البته اگر واقعبینانه قضاوت کنیم، هر انسانی تحت شرایط سخت مهاجرت میکند اما در این شرایط خاص و با فشار افکار عمومی دنیا و منزویشدن اسرائیلیها همه مردم غزه مهاجرت نمیکنند و اسرائیل هم نمیتواند تا ابد این سیاست را ادامه دهد. فلسطینیها به زندگی در شرایط سخت عادت کردهاند اما واقعیت این است که تا کنون این میزان فشار بر آنها جود نداشته است. اسرائیل همیشه سیاست ابهام را دنبال میکرد؛ یعنی سعی میکرد جنایاتش را در ابهام نگه دارد اما در این دوره سیاست ابهام را کنار گذاشته است و این رژیم رسما دست به جنایت جنگی میزند. باید دید افکار عمومی دنیا کشورهای عربی و اسلامی و حتی کشورهایی که نه اسلامی و نه عربی بودهاند چه میکنند. تا اینجای کار که در بسیاری از کشورها تظاهراتهای گسترده راه افتاده است. شکست اسرائیل در افکار عمومی بسیار بیشتر از شکست در عملیات حماس بوده است. اسرائیل در دنیا روزبهروز بیشتر منزوی میشود و ادامه این سیاست دشوارتر میشود.
این امیدواری هست که اسرائیلیها بپذیرند که ادامه این سیاست به ضرر خودشان است.از سوی دیگر روابط آمریکا و اسرائیل استراتژیک است به این معنی که در همه زمینهها در عالیترین سطح هستند اما اختلافاتی هم با یکدیگر دارند اما چون آمریکا موجودیت اسرائیل را در گرو حضور خود در منطقه میداند همهجانبه حمایت میکند مگر اینکه در آمریکا شاهد تظاهراتهای گستردهتر باشیم. آمریکا علیرغم اینکه میگوید باید خویشتنداری کرد اما خودش با همه امکاناتش به اسرائیل کمک تسلیحاتی میکند.نکته دیگر اینکه این اقداماتی که متقابل انجام میشود و حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان را میبینیم محدود است و فراگیر نمیشود زیرا نه به نفع اسرائیل است و نه به نفع حزب الله و احتمال جنگ فراگیر بین اسرائیل و حزبالله کم است اما در عالم سیاست به هر حال هیچ چیز بعید نیست.
ارسال نظر