سیدمصطفی هاشمی طبا در گفتوگو با «آرمان ملی»:
ناخالص سازی ، نه خالص سازی !
آرمان ملی- احسان انصاری: «اگر70 درصد مردم در انتخابات حضور داشته باشند میتوان عنوان کرد انتخابات روح دارد و درغیر این صورت انتخابات به صورت بی روح برگزار شده است.
اگر به راندمان مجلس نگاه کنیم متوجه می شویم که حتی رئیس مجلس نیز نسبت به عملکرد نمایندگان انتقاد دارد و از دست آنها عاجز شده است. کار عصاره فضائل ملت به جایی رسیده که برخی نمایندگان پشت سر رئیس مجلس می ایستند،سروصدا می کنند تا رئیس مجلس عصبانی شود.آیا می توان به چنین مجلسی امیدوار بود؟ ».جملات ذکر شده اظهارات سید مصطفی هاشمی طبا، وزیر صنایع در دولتهای باهنر و موسوی ومعاون رئیس جمهور در دولت خاتمی در گفت وگو با« آرمان ملی» است. هاشمی طبا در این گفت وگو به بررسی مهم ترین چالش های انتخابات مجلس آینده پرداخته که در ادامه می خوانید.
*با توجه به ردصلاحیتهایی که صورت گرفته به چه میزان شرایط برای برگزاری یک انتخابات حداکثری در کشور فراهم خواهد بود؟
از چند ماه قبل مشخص بود که برخی از اینکه مشارکت مردم در انتخابات زیاد باشد استقبال نمی کنند و به دنبال شرایطی هستند که افراد مورد نظر خود با حداقل آرا در انتخابات به پیروزی برسند و وارد مجلس شوند.اگر میزان مشارکت مردم در انتخابات زیاد باشد این احتمال وجود دارد که کسانی وارد مجلس شوند که مورد نظر برخی افراد نباشند.این در حالی است که مسأله تأیید یا عدم تأیید صلاحیت نیز مطرح است و اگر سعه صدر بیشتری در موضوع صلاحیت ها وجود داشت شاید افراد بیشتری در انتخابات حضور پیدا می کردند. این در حالی است که از همین افرادی که در انتخابات ثبت نام کرده اند نیز هیأت اجرایی برخی افراد را ردصلاحیت کرده است.اغلب کسانی که صلاحیت آنها تأیید نشده نیز منتقد دولت بودند و از سیاست های دولت حمایت نمی کردند.دولت عنوان می کند در این زمینه نقشی نداشته است اما مسئولیت هیأت های اجرایی برعهده فرمانداران مناطق مختلف است که زیر مجموعه دولت به شمار میروند.از سوی دیگر اعضای هیأت های اجرایی نیز از کانال های خاصی انتخاب می شوند که ارتباط زیادی با دولت دارد.در چنین شرایطی بعید به نظر می رسد استقبال عمومی از انتخابات به صورت حداکثری و زیاد باشد و تنها در شهرهای کوچک که ممکن است فردی با3 هزار یا 4 هزار رأی وارد مجلس شود این احتمال وجود دارد که به دلیل مسائل قومی و طائفه ای میزان مشارکت در انتخابات در حد قابل قبولی قرار داشته باشد.این در حالی است که در همه کشور و به خصوص در شهرهای بزرگ بعید به نظر می رسد با این روند، حضور مردم در انتخابات به صورت حداکثری و با مشارکت بالا باشد.
*در چنین شرایطی ما به سمت خالص سازی حرکت خواهیم کرد و مجلس انقلابی فعلی قرار است انقلابی تر شود؟
خالص سازی یک واژه مثبت است که درباره یک رویکرد اشتباه به کار برده می شود. در واقع ما در حال حرکت در مسیر ناخالص سازی هستیم و نه خالص سازی.در صورتی ما می توانیم عنوان کنیم در مسیر خالص سازی حرکت کنیم که نیروهایی برای ما باقی بماند که بهترین و خالص ترین نیروهای ما باشد در حالی که وضعیت چنین نیست و ما بهترین نیروهای خود را از همان ابتدا کنار گذاشته ایم.نکته مهم دیگر اینکه این روزها برخی عنوان می کنند ایران تنها به حزب اللهی ها تعلق دارد. این در حالی است که برای ما مشخص نیست مرجع تعیین کننده حزب اللهی کجاست و چه کسی حزب اللهی است و چه کسی نیست؟ هر کسی تریبون در اختیارش قرار می گیرد و چند حرف درشت و زننده می زند که حزب اللهی نیست.کسی که مدعی است کشور متعلق به حزب اللهی هاست باید مشخص کند براساس چه چیزی کشور به حزب اللهی ها تعلق دارد و کسانی که حزب اللهی نیستند باید نفی بلد شوند؟
از چند ماه قبل مشخص بود که برخی از اینکه مشارکت مردم در انتخابات زیاد باشد استقبال نمی کنند و به دنبال شرایطی هستند که افراد مورد نظر خود با حداقل آرا در انتخابات به پیروزی برسند و وارد مجلس شوند.اگر میزان مشارکت مردم در انتخابات زیاد باشد این احتمال وجود دارد که کسانی وارد مجلس شوند که مورد نظر برخی افراد نباشند.این در حالی است که مسأله تأیید یا عدم تأیید صلاحیت نیز مطرح است و اگر سعه صدر بیشتری در موضوع صلاحیت ها وجود داشت شاید افراد بیشتری در انتخابات حضور پیدا می کردند
* ادامه این روند و غربالگری نیروهای سیاسی و رسیدن به گزینه هایی که کاملأ همسو و هم جهت با تفکرات برخی باشد چه پیامدهایی برای کشور خواهد داشت؟
کشورهایی می توانند موفق باشند که وحدت خود را حفظ کنند و ما نیز همواره وحدت را در عین کثرت در کشور داشته ایم.اگر به کاشی های مساجد نگاه کنیم متوجه می شویم که طراحی صورت گرفته روی هر کاشی تکمیل کننده کاشی قبلی و همچنین بعدی است و در چنین شرایطی است که یک طراحی و نمای زیبا از یک مسجد و یا بنای قدیمی مشاهده می شود.این قطعات هنگامی که از هم جدا باشند معنای خاصی ندارند اما وقتی در کنار هم قرار می دهند یک طرح اسلیمی،آیه قرآن و یا حدیث را تشکیل می دهند که به نظر بیننده زیبا و جذاب به نظر می رسد.این وضعیت وحدت در عین کثرت است. در زمینه سیاسی و اجتماعی نیز اگر ما کثرت خود را در راستای وحدت مورد استفاده قرار ندهیم نه تنها ملیت و بلکه خیلی چیزهای دیگر خود را نیز از دست می دهیم.اگر از بین کاشی های که طرحی زیبا در مسجد را شکل می دهد برخی را انتخاب کنیم هیچ طرح و شکل زیبایی درست نمی شود. تنها در شرایطی که از همه کاشی ها و آن هم در جای خود استفاده کنیم می توان انتظار داشت که یک طرح زیبا تشکیل شود.این وضعیت باید در شرایط سیاسی و اجتماعی کشور نیز وجود داشته باشد.باید تلاش کرد وحدت در عین کثرت در جامعه وجود داشته باشد و از همه کسانی که توانایی کمک به حل مشکلات دارند در جای خود استفاده کرد.
*شما که در دهه های گذشته همواره در فضای سیاسی کشور حضور داشتید آیا روزی را تصور می کردید که یک جریان سیاسی با خودش در انتخابات رقابت کند؟
در هر کشوری که چنین اتفاقاتی رخ داده در نهایت به شکست برنامه ها منجر شده است.در مقایسه با انقلاب هایی مانند انقلاب فرانسه و روسیه شرایط در ایران ملایم تر و لطیف تر بوده است. در انقلاب فرانسه هر گروهی که به قدرت می رسید گروه دیگر را قتل عام می کرد.اغلب این گروه تنها خود را انقلابی می دانستند و بقیه را انقلابی نمی دانستند و به همین دلیل خشونت زیادی از خود نشان می دادند.در ایران چنین اتفاقاتی رخ نداد و شرایط ملایم تر ی برقرار بوده است.با این وجود اتخاذ چنین رویه ای به کشور آسیب می زند و در نهایت نیز به نتیجه نمی رسد.اگر قرار است در طرح کاشی کاری یک بنای قدیمی تنها رنگ سفید آن استفاده شود هیچ طرح و نگاری به وجود نمی آید وتنها در شرایطی که رنگ های مختلف در کنار هم قرار بگیرد طرح زیبایی شکل خواهد گرفت.نتیجه خالص سازی نیز در نهایت به سود کشور نیست. اینکه یک گروهی قدرت را به دست بگیرد و اجازه ندهد دیگران در قدرت حضور داشته باشد به سود کشور و نخبگان آن نیست و در نهایت به نتیجه نیز نخواهد رسید.در کشور در عین اینکه می بایست به عقاید و تفکرات دیگر احترام گذاشته شود باید از این احترام از کثرت موجود به وحدت دست پیدا کرد.
*اصلاحطلبان برنامهای برای حل مشکلات کشور ندارند و یا اینکه اجازه حضور به آنها داده نمی شود که چنین با بی تمایلی به انتخابات آینده نگاه میکنند؟
تا چند ماه پیش بن سلمان ولیعهد عربستان برای مقامات ایران دشمن به شمار می رفت. این در حالی است که به تازگی آقای رئیسی با وی دیدار کرده است. صحبت من این است که چرا زمانی که شما دست دشمن خود را می فشارید دست خودی ها را نمی فشارید و اجازه نمی دهید در انتخابات حضور داشته باشند؟چرا زمانی که می توان با چنین فردی دست دوستی داشت دست دوستی به سمت هم نوع و هم وطن خود دراز نمی کنید؟در شرایط کنونی ظرفیت های انسانی متعددی در کشور حضور دارند که در گذشته سوابق اجرایی خوبی در خود برجای گذاشته اند و در شرایطی که به آنها فرصت داده شود می توانند به دولت در حل مشکلات کشور کمک کنند.چرا باید چنین افرادی خانهنشین باشند؟ به هر حال دراز کردن دست دوستی به سمت خودی ها اولویت دارد. در چنین شرایطی امیداری برای ایجاد وحدت و برگزاری یک انتخابات با مشارکت بالا نیز بیشتر میشود.
*دولت رئیسی به چه میزان میتواند در به وجود آوردن شرایط برگزاری یک انتخابات مناسب نقش داشته باشد؟
بخش مکانیکی انتخابات حضور افراد و رأی آنهاست اما آنچه مهم است روح انتخابات است.روح انتخابات نیز مردم هستند و در شرایطی می توان شاهد یک انتخابات پرشور باشیم که مردم با اشتیاق و امیدواری در انتخابات مشارکت داشته باشند.اگر70 درصد مردم در انتخابات حضور داشته باشند می توان عنوان کرد انتخابات روح دارد و درغیر این صورت انتخابات به صورت بی روح برگزار شده است.اگر به راندمان مجلس نگاه کنیم متوجه می شویم که حتی رئیس مجلس نیز نسبت به عملکرد نمایندگان انتقاد دارد کار عصاره فضائل ملت به جایی رسیده که برخی نمایندگان پشت سر رئیس مجلس می ایستند،سروصدا می کنند تا رئیس مجلس عصبانی شود.آیا می توان به چنین مجلسی امیدوار بود؟
ارسال نظر