عدم بیداری کشورهای اسلامی
جنگ غزه یک نکته را در حقوق بینالملل ثابت کرد و آن هم اینکه تمامی مباحث در حوزه حقوق بینالملل نادیده گرفته شده است.
یعنی اینکه اصلا حقوق بینالملل ظاهرا برای کشورهای ضعیف درنظر گرفته شده و قوانینی که وجود دارد نشان داد قوانینی نیستند که بشود به آن در جهت صلح و آسایش جهان و در عین حال برخورد با متخلف تکیه کرد. واقعیتی که الان داریم میبینیم با اینکه دادگاه کیفری بینالمللی رسیدگی به چهار جرم اساسی را برعهده دارد که از جمله نسل کشی و تجاوز است، اما این دو موضوع از چهار موضوع مورد بیتوجهی واقع میشود. یعنی دادستان دادگاه کیفری بینالمللی سکوت کرده در صورتی که هر کشوری حتی اگر عضو این دادگاه هم نباشد براساس اساسنامهاش، میتواند تقاضای رسیدگی به جرائم چهارگانهای که در این دادگاه مدنظر است را داشته باشد. اما میبینیم که یک سکوت مرگباری وجود دارد برخلاف افکار عمومی جهان که شدیدا نسبت به رفتار آمریکا و اسرائیل و اقداماتی خشمانه و سهمگینی که علیه مردمان غزه اعم از پیر و جوان و حتی نوزادان انجام میگیرد، اعتراض دارد. یعنی مردم جهان فارغ از ادیان که وابسته به چه دینی هستند و چه مرامی دارند در کف خیابانها اعتراضات خود را مطرح میکنند هرچند که آمریکا و اروپا متاسفانه تلاش میکردند که از طریق رسانه هم افکار عمومی جهان را علیه حماس بشورانند ولی جواب نداد. در این میان میخواهیم به این نتیجه برسیم که آنچه توانست واقعیت را نشان دهد این است که اسرائیل بدون آمریکا هیچ قدرتی ندارد و آنچه را که در بیش از هفتاد سال طرح کرده بود که یک کشور قدرتمند و دارای گنبد آهنین است و در مسائل امنیتی بسیار قوی عمل میکند و در حوزههای تسلیحاتی نیز همچنین، ولی دیدیم تا آمریکا وسط نیامد، اسرائیلیها هیچ کاری نتوانستند بکنند و این برای دنیا بالاخص کشورهای عربی و اسلامی ثابت شده است. اما چرا عربها و برخی کشورهای اسلامی سکوت اختیار کردهاند و در این شرایط صرفا با ابراز تاسف، سری تکان میدهند ولی اقدامی نکردند؟ معتقدم این دسته کشورها زیر دینِ آمریکا هستند و در عین حال سایه آمریکا روی آنها سنگینی میکند و آنها این جسارت را ندارند که از حماس و فلسطین حمایت کنند. متاسفانه این رفتار کشورهای عربی و اسلامی نشان داد که آنها خواهان خاتمه این جنگ و آتش بس نیستند چراکه اعتقادشان این است که برای یکبار هم که شده اسرائیل باید برای همیشه حماس را نابود کند. متاسفانه میتوان گفت که کشورهای اسلامی با سکوت خودشان زمینه ساز این قضیه شدند که اسرائیلیها به تجاوزات خودشان با وحشیگری ادامه دهند و این میتواند برای آینده جهان خطرناک باشد. نکتهای که وجود دارد اینکه میتوان به جرات گفت الان یک چهارم جمعیت اروپا را مسلمانان تشکیل میدهد که خودش یک تهدید بالقوه برای اروپاست و اروپاییها میدانند این تهدید بسیار جدی است ولی از آنجا که دست سران این کشورها زیر ساطور آمریکا و اسرائیل است، تلاش میکنند پشت اسرائیل باشند. آنها در عین حال منافع شان را با وجود اسرائیل در منطقه خاورمیانه میدانند و تمام تلاش شان بر این است که اسرائیل به عنوان یک غده سرطانی همچنان در بین مسلمانان به عنوان عامل تفرقه وجود داشته باشد چراکه اروپاییها به خوبی میدانند اگر جامعه اسلامی یک جامعه یکدست باشد، پیشرفتهای چشمگیری را با توجه به ظرفیتهای بالقوهای که در کشورهای مختلف اسلامی هست، میتوانند رقم بزنند. برای همین برای بایکوت کردن این ظرفیتها در این کشورها همه تلاش خود را میکنند چراکه به لحاظ اقتصادی و سیاسی آنها بر این باور هستند که کشورهای اسلامی باید به آنها وابسته باشند و این وابستگی اقتصادی از نظر تکنولوژی و یکسری مسائل مرتبط به نفع آمریکا و اروپا خواهد بود.
*امیررضا واعظ آشتیانی
فعال سیاسی
ارسال نظر