| کد مطلب: ۱۰۷۶۱۰۳
لینک کوتاه کپی شد

هدایت الله خادمی در گفت و گو با آرمان ملی مطرح کرد:

توافق نانوشته آمریکا و اسرائیل برای تصرف «لوانت»

آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: «نفت» تاکنون باعث ایجاد جنگ‌های فراوانی در نقاط مهم جهان به ویژه مرکز اصلی آن یعنی «خاورمیانه» شده است که به دنبال اِعمال سیاست‌های پنهان و آشکار رخ داده است.

توافق نانوشته آمریکا و اسرائیل برای تصرف «لوانت»

جنگ بین اسرائیل و غزه که پس از عملیات مقتدرانه طوفان‌الاقصی که واکنشی بحق به ظلم و ستمی بود که سالیان طولانی از سوی اسرائیل علیه فلسطین و مردم غزه اِعمال شده و این جنگ تاکنون همراه با کشتار وحشیانه مردم فلسطین توسط این رژیم اشغالگر است شاید این بار نیز «منابع انرژی نفت و گاز» و میادین کشف شده و نشده در این منطقه و سلطه‌طلبی اسرائیل در این زمینه می‌تواند به عنوان یکی از دلایل تنش‌های ادامه دار و کشتار مردم در جنگ غزه مورد توجه قرار گیرد. در سال ۲۰۱۰ پس از یک پایش زمین‌شناسی، میدان گازی عظیمی در خاورمیانه کشف شد به‌نام «لوایاتان» که در دریای مدیترانه و در حوضه «لوانت» قرار دارد. به عبارتی، درست در سواحل فلسطین، لبنان و سوریه در جوار مدیترانه. بنا بر اسناد و مدارک منتشر شده غزه نیز میدان گازی کشف نشده خود را دارد. در ضمن غزه یک اردوگاه کار اجباری است که توسط اسرائیلی‌ها اداره می‌شود و از سال ۲۰۰۷ توسط مصر و اسرائیل تحت محاصره دریایی است و بنادر مهم نفتی و.... به دنبال وقوع درگیری و جنگ‌های مختلف از کار افتاده‌اند و تنها بندر فعال در سواحل مدیترانه، بندر حیفاست که می‌تواند نقش کریدور اقتصادی در این حوزه را ایفا کند. به گمان کارشناسان این رویکرد یک توافق نانوشته بین آمریکا و اسرائیل برای تحت کنترل درآوردن این منطقه و استفاده از این ظرفیت به عنوان یک اهرم فشار در منطقه و جهان است و اسرائیل و آمریکا می‌دانند که برای اجرای نقشه‌های اشغالگرانه خود نیاز به حذف فلسطین است و تسلط کامل بر ساحل دریای مدیترانه و نابودی کامل غزه است و از این رو همچنان تاکید به مهاجرت مردم غزه به جنوب و صحرای سینا دارند، در حقیقت کشتار مردم غزه نیز در راستای اجرای اهداف توسعه‌طلبانه و اقتصادی و دیپلماسی اقتصادی با بهره گیری از ابزار جنگی و سیاست‌های ژئوپلیتیکی است. بی‌تردید افشای نقشه‌های گروه‌های منتفع در این پروسه که منجر به ابراز تمایل برخی از کشورهای عربی به برقراری روابط با اسرائیل نیز بودند را در جایگاه مطالبه گری قرار داد. هدایت ا... خادمی درباره سهم خواهی افزون اسرائیل از منابع نفتی کشف شده و نشده در غزه و... با «آرمان ملی» گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانید.

• منابع انرژی به ویژه نفت و گاز در تحولات منطقه و دنیا تاکنون سهم موثری داشته است. به نظر شما تحولات اخیر منطقه چقدر تحت تاثیر این امر بوده است؟

- از سالیان دور تاکنون نفت نقش موثری در تحولات هر نقطه از جهان داشته است و با نگاهی گذرا به رخدادهای پیشین درمی‌یابیم که کشف نفت در هر منطقه‌ای همراه با تغییر و تحولات سیاسی – ژئوپلیتیکی و... بوده است، چرا که دنیا به سمت صنعتی شدن در حرکت شتابانی است و هرچند با پیشرفت علم و تکنولوژی به گفته کارشناسان و صاحب‌نظران نفت و گاز جای خود را باید به تدریج به انرژی‌های نو بدهند، اما آنچه مسلم است هنوز هم نفت و گاز از قدرت بسیاری برای برهم زدن تحولات و امنیت مناطق مختلف دارا هستند و کارتل‌های بزرگ نفتی از قدیم‌الایام نقش تعیین‌کننده‌ای در این زمینه داشته‌اند.جنگ اوکراین و روسیه و همچنین اسرائیل و غزه نیز از این قاعده مستثنی نیست. هرچند مردم فلسطین از سالیان بسیار دور تحت ظلم واقع شده‌اند و درگیری‌های اخیر نیز واکنشی نسبت به این امر است که در اکثر مواقع با نسل کشی مردم فلسطین و سکوت هم اندیشان اسرائیل در راستای یکی بودن منافع آنها همراه بوده است، اما باید گفت جنگ اخیر همه عوامل و دلایل راه‌اندازی این جنگ و کشتار زنان و کودکان و مردان این منطقه را در خود به صورت پنهان و آشکار به همراه دارد و اعراب نیز در سکوتی سنگین ناظر این فاجعه هستند، اما در واقع باید به دلایل وقوع این جنگ در ابعادی دیگری نیز نگریسته شود که از همه مهمتر آن بُعدِ سیاسی – اقتصادی و ژئوپلیتیکی آن است. در حقیقت جنگ روسیه و اوکراین نیز به دنبال احساس خطر کردن روسیه در خصوص به خطر افتادن منافع خود در صادرات نفت و گاز و افزایش حضور اروپاییان و آمریکا در منطقه به وقوع پیوست. درباره جنگ اسرائیل و غزه نیز نباید کشف میادین نفت و گاز در سواحل مدیترانه را از نظر دور داشت و قطعا در آینده‌ای نه چندان دور شاهد خواهیم بود که منافع اسرائیل و هم پیمان هایش درباره تسلط به کریدورهای امن منطقه و همچنین دستیابی به میادین نفت و گاز بیشتر خواهد شد.

درباره جنگ اسرائیل و غزه نیز نباید کشف میادین نفت و گاز در سواحل مدیترانه را از نظر دور داشت و قطعا در آینده‌ای نه چندان دور شاهد خواهیم بود که منافع اسرائیل و هم پیمان‌هایش درباره تسلط به کریدورهای امن منطقه و همچنین دستیابی به میادین نفت و گاز بیشتر خواهد ش

• چطور اعراب که دارای منافع مشترک در حوزه انرژی به ویژه نفت و گاز در منطقه را دارند نمی‌توانند دیپلماسی قوی و محکمی در برابر سیاست‌های اسرائیل و آمریکا و... داشته باشند و در نتیجه حاکمیت آنها در دایره تصمیم گیری‌ها در زمینه انرژی و همچنین جغرافیایی همواره مورد تهدید واقع می‌شود؟

- اعراب به دلیل در نظر گرفتن منافع شخصی، زیرساخت‌ها، مسائل تاریخی و... به ویژه در سال‌های اخیر قادر به اتخاذ سیاست یکسان به منظور حفظ منافع جامعه عرب نبوده‌اند که البته اختلافات تاریخی سهم بیشتری در این پراکندگی و تشتت تصمیم‌گیری دارد و تمایل به برقراری روابط با اسرائیل از سوی برخی از کشورهای عرب نیز از جمله آنها محسوب می‌شود و اسرائیل نیز به خوبی از این ناهماهنگی به منظور دستیابی به اهداف خود به ویژه دسترسی بیشتر به منابع نفت و گاز در سواحل مدیترانه و معرفی خود به عنوان کانال امن و با ثبات و اقتدار برای حمل و نقل آبی تلاش می‌کند.

• آیا موضع‌گیری‌های کشورهای دیگر حاضر در منطقه مانند روسیه در مواجهه با جنگ اسرائیل و غزه در راستای نیل به اهداف اقتصادی خود همزمان با درگیری با اوکراین و افزایش سهم خود در صادرات نفت و گاز است؟

- بدیهی است موضع گیری روسیه در برابری این جنگ در ارتباط تنگاتنگی با درگیری خود با کشور اوکراین دارد و همین که نگاه‌ها کمتر معطوف اوکراین و روسیه است و در این بین نیز می‌تواند از بحبوحه تنش‌های بین اسرائیل و فلسطین برای افزایش صادرات خود از کانال‌های مختلف استفاده کند. هرچند نه تنها روسیه بلکه کشورهای عرب و به اصطلاح دوست فلسطین نیز واکنشی بهتر از روسیه نداشته‌اند و با نگاهی سرد و خاموش به این درگیری‌ها نگاه می‌کنند و شاهد نسل کشی‌ها هستند. در این میان تنها کشوری که به این امر واکنشی به دور از منافع اقتصادی خود داشته است، ایران بوده که حمایت از فلسطین را وظیفه خود در راستای توجه به اهداف انسانی در جهان می‌داند با وجود اینکه حتماً به این امر واقف است که چنین موضع‌گیری‌هایی می‌تواند منافع اقتصادی خود را به ویژه همزمان با تحریم‌ها به خطر بیفکند.

• تغییر شاخص‌های اقتصادی در سراسر جهان به ویژه منطقه، یکی از واکنش‌های بدیهی هنگام وقوع رخدادها و اخبار در سطح منطقه و به ویژه منطقه مهمی مانند خاورمیانه بوده است. اما برخلاف جریان همیشگی، این بار بازار و اقتصاد بین‌الملل در بخش نفت و... چندانی تاثیری از وقوع جنگ اسرائیل و غزه با توجه به وقوع آن در منطقه مهم خاورمیانه نگذاشت. دلیل آن به نظر شما چیست؟

- جنگ غزه و اسرائیل برخلاف جنگ‌های پیشین این دو کشور از شدت بیشتر برخوردار بود و همگان بر این باور بودند که اعراب واکنش جدی نسبت به این امر نشان می‌دهند و در حقیقت اعراب می‌توانستند با مدیریت بر صادرات نفت وگاز خود معادلات در این جنگ را به گونه‌ای دیگر رقم بزنند، اما توجه اعراب به حفظ منافع خویش باعث شدند تا التهاب این جنگ درعرصه اقتصادی فقط به چند روز نخست منتهی شود و پس از مدت کوتاهی قیمت نفت به نرخ پیشین بازگردد و همچنین التهاب بازار طلا و ارز نیز تخلیه شود و به این ترتیب با آرامش در حوزه اقتصاد اسرائیل نیز وحشیانه‌تر به کشتار مردم غزه مشغول شد.

• برنامه‌ریزی صحیح هنگام وقوع بحران‌ها، وظیفه اصلی هر کشوری در راستای توجه به مسائل انسانی است. آیا ایران نیز می‌تواند همزمان با توجه به مسائل انسانی و توجه به حقوق حقه مردم غزه، از شرایط پیش آمده برای حل مناقشات منطقه استفاده بهینه کند؟

- به دلیل وقوع تحریم و پشت‌سرگذاشتن بحران‌های پی درپی، ایران توانایی تولید و صادرات نفت را در مقایسه با گذشته از دست داده است و در حال حاضر رقم چندانی پتانسیل تولید نفت نداریم و برای آنچه که در حال حاضر توانایی تولید داریم نیز خریداران سنتی وجود دارند. بنابراین در حال حاضر آمادگی افزایش تولید نفت برای افزایش صادرات را نداریم و برای یافتن این توانایی نیز نیاز به مدت زمانی حدود 6 ماه تا یک سال است تا به حد توانایی مطلوب دست یابیم. در حقیقت باید گفت که چنانچه در حال حاضر تولید و صادرات نفت ایران متوقف شود اتفاقی در عرصه بین‌المللی نمی‌افتد و بلافاصله کشورهای دیگر این ظرفیت محدود را پر خواهند کرد. این در حالی است که ما می‌توانستیم از این میدان یک و یک دهم میلیارد فوت‌مکعب از میدان فرزاد Bبرداشت کنیم، اما درخصوص این میدان هم قراردادهای متفاوتی با هندی‌ها و برخی کشورهای دیگر بسته شد، اما در نهایت کاری صورت نگرفت. قرار بر این بود که شرکت پتروپارس با همکاری هندی‌ها چیزی در حدود 28 میلیون مترمکعب گاز ترش از این میدان برداشت کنند که میعانات گازی آن جدا و گاز آن نیز از طریق تأسیسات خشکی به پالایشگاه‌های پارس جنوبی منتقل می‌‌شد که متأسفانه این برنامه نیز عملی نشد. باتوجه به برداشت بسیار بالای عربستان، اگر ظرف یکی دو سال آینده، درخصوص میدان فرزاد B کاری نکنیم، دیگر برای ما قابل برداشت نخواهد بود. البته ماجرا فقط به همین دو میدان ختم نمی‌شود؛ عربستان در میدان فروزان، که یک میدان نفتی است روزانه 550هزار بشکه برداشت می‌کند در حالی که ما تنها توان برداشت 30 هزار بشکه نفت از آن میدان داریم. همین‌طور در لایه‌ نفتی پارس جنوبی قطر در حال برداشت از آن است. میادین خشکی ما گرفتار معضل هستند و اوضاع بسیار بدی بر آنها حاکم است اما دولت سیزدهم، مشخص نیست اطلاعاتش را از کجا می‌گیرد که وضعیت را بسیار خوب می‌بیند. ما ایستاده‌ایم و نگاه می‌کنیم که کشورهای همسایه چگونه از میادین مشترک ما برداشت می‌کنند.

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار