| کد مطلب: ۱۰۷۵۶۰۰
لینک کوتاه کپی شد

دکتر فرشاد مومنی در گفت‌وگو با«آرمان ملی»:

نباید اقتصاد کشور به مسیر بدون بازگشت بیفتد

«آرمان ملی»- احسان انصاری:« مهم‌ترین و مشکل‌سازترین دور‌های باطل بازتولید کننده توسعه نیافتگی در ایران، دور باطل وارد ساختن شوک به قیمت‌های ارز و حامل‌های انرژی است.

نباید اقتصاد کشور به مسیر بدون بازگشت بیفتد

اگر این را طرح مسئله نکنید و به آسیب‌شناسی آن نپردازید، راه برون رفت آن هم مشخص نمی‌شود. دورهای باطل مهم بعدی، روند رو به تنزل شکنندگی‌آور بنیه تولید کشور و محیط زیست و دور‌های باطل با منشا گسترش و تعمیق فقر و نابرابری است. اما راجع‌به هیچ کدام از این دور‌های باطل حرفی به میان نیامده است. وقتی حرفی به میان نیامده، یعنی برخی گویی آگاهانه یا ناآگاهانه، دلشان می‌خواهد این مناسبات استمرار داشته باشد.اگر چنین مناسباتی استمرار یابند صمیمانه و خاضعانه عرض می‌کنم اوضاع و احوال کشورمان می‌تواند نگران کننده شود.باید تمهیدی اندیشیده شود که با محوریت صاحبان اهلیت علمی و حرفه‌ای و با مشارکت دانایان برنامه با کیفیت داشته باشیم و از اقتداری که وجود دارد ، بلکه برای ملزم کردن همگان به تمهید لوازم تدوین آن برنامه و اجرای با کیفیتش استفاده کنیم.». جملات ذکر شده اظهارات دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان در تبیین چشم‌‌انداز اقتصاد ایران در گفت وگو با«آرمان ملی» است. مومنی در این گفت‌و‌گو به مهم‌ترین چالش‌های پیش‌روی اقتصاد کشور اشاره کرده که در ادامه می‌خوانید.

*با توجه به رویکردی که دولت سیزدهم در زمینه اقتصادی در پیش گرفته مهم‌ترین چالش‌های پیش‌روی اقتصادی کشور چیست؟

واقعیت این است که در شرایط کنونی هیچ چیز برای آینده ایران خطرناک‌تر از بحران‌های مربوط به سقوط بنیه تولید ملی و سقوط کیفیت محیط زیست نیست.تاکنون بی‌شمار هشدار درباره سقوط بنیه تولید ملی مطرح کرده‌ایم اما با نهایت اختصار عرض می‌کنم ما به نام «تولید»، با روند نگران کننده تبدیل کردن تولید به محمل برای توزیع رانت و وابستگی به دنیای خارج و تحمیل فقر بیشتر به مردم و مملکت روبه‌رو هستیم.آنچه بر سر تولید ایران در این سه دهه اجرای برنامه «تعدیل ساختاری» رفته، حقیقتا نیازمند گزارش‌های ملی توسط دستگاه‌های رسمی و گفت وگوهای ملی در سطح رسانه‌های کشور است. بلایی به سر کشور آورده‌اند که سهم رانتی معدنی‌ها از کل ارزش افزوده بخش صنعت در دوره تعدیل ساختاری از حدود ۳۰درصد در پایان جنگ، به حدود ۷۰ درصد در شرایط کنونی رسیده است.76 درصد کل انرژی مصرف شده توسط بخش صنعت از طرف آنها مصرف می‌شود، حدودا ۷۴ درصد کل آبی که بخش صنعت ایران مصرف می‌کند، از جانب آنهاست و بازدهی دلاری آنها یک پنجم بازدهی دلاری صنعت نساجی و یک پانزدهم بازدهی دلاری صنعت پوشاک است. ببینید چه مناسباتی است که از یک سو باب ورود پوشاک و پارچه قاچاق باز می‌شود و از طرف دیگر اینها چاق می‌شوند و از سوی دیگر به دلیل ضربه‌های مهلکی که به تولید صنعتی می‌خورد، نیازهای صنعتی که توسط صنعتگران ما تولید نمی‌شود باید وارد کنیم.در چنین شرایطی مشاهده کنید چگونه آگاهانه یا ناآگاهانه به مافیای واردات امتیاز می‌دهند. از دوره پس از جنگ تحمیلی که کمترین تقاضا در بازار کار ایران برای دانش آموختگان دوره‌های تکمیلی وجود داشته، در برنامه‌های بعد از انقلاب استراتژی را روی بسط این دوره گذاشته‌اند. یعنی استراتژی ظاهرسازی، به جای اینکه به نیازهای سرمایه‌های انسانی بخش‌های مولد فکر کنند و دانش‌ و مهارت‌ها را در آن چارچوب طراحی کنند، استراتژی‌شان تولید سه‌شیفته صاحبان مدرک بوده است. اکنون ببینید با این کارشان چه بر سر کشور آورده‌اند. این وارونگی و واژگونگی است.

دور‌های باطل منشا گسترش و تعمیق فقر و نابرابری است. اما راجع به هیچ کدام از این دور‌های باطل حرفی به میان نیامده است. وقتی حرفی به میان نیامده، یعنی برخی گویی آگاهانه یا ناآگاهانه، دلشان می‌خواهد این مناسبات استمرار داشته باشد. اگر چنین مناسباتی استمرار یابند صمیمانه و خاضعانه عرض می‌کنم اوضاع و احوال کشورمان می‌تواند نگران کننده شود.باید تمهیدی اندیشیده شود که با محوریت صاحبان اهلیت علمی و حرفه‌ای و با مشارکت‌دانایان برنامه باکیفیت داشته باشیم و از اقتداری که وجود دارد برای ملزم کردن همگان به تمهید لوازم تدوین آن برنامه و اجرای با کیفیتش استفاده کنیم

*وارونگی و واژگونی به چه دلایلی رخ داده است؟

کشوری که صادقانه و عالمانه می‌خواهد اقتصادش را دانش بنیان کند، باید تمرکزش را روی ارتقای کیفیت‌های آموزش‌های پایه بگذارد. اینجا سهل انگارانه‌ترین برخوردها در بالغ بر این سه دهه، با آموزش‌های پایه شده و بیشترین رشد بادکنکی در دوره های تکمیلی دانشگاهی شده است. آن وقت نتیجه این شده آنها که می‌توانند از کشور خارج شوند، اینجا احساس بطالت می‌کنند و با دلخوری کشور را رها می‌کنند و می روند و آنها که می‌مانند برای خود افسردگی ایجاد می‌کنند و مملکت را از وجود خود محروم می‌کنند.دوستان مرتبا مصاحبه می‌کنند و می‌گویند ما در مالیات‌ستانی تا چه اندازه جلو هستیم. در حالیکه به الفبا توجه نمی‌کنید. گزارشی نمی‌دهید که در شرایطی که کشور با یکی از عمیق‌ترین رکودهای خود دست و پنجه نرم می‌کند، مواضع اصابت این مالیات‌ستانی‌ها کجاست. چرا درحالی که در تمام دنیا اتفاق نظر وجود دارد که بالاترین سطح نابرابری‌ها در دنیا، در توزیع ثروت وجود دارد و عادلانه‌ترین وضعیت توزیع، در توزیع مصرف است، نظام مالیات‌ستانی ایران درست واژگونه عمل می‌کند. بیشترین سهل انگاری‌ها را در زمینه مالیات ستانی از ثروت‌های بلااستفاده و خدا می‌داند با چه کیفیتی انباشته شده دارند و بیشترین فشارها را بر مالیات ستانی از مصرف، یعنی عامه مردم که هم فرودست هستند و دائماً با این سیاست‌ها فشار معیشتی روز افزون را تحمل می‌کنند وارد می شود.البته انصافاً کارهای ارزشمندی شده گزارش هم می‌کنند که چقدر توانسته‌اند فراریان مالیاتی را شناسایی کنند و سطوحی از شفافیت ایجادکرده‌اند. به سهم خودم از آنها سپاسگزارم و آن را نادیده نمی‌گیرم، اما می‌گویم شما به هدف پشت کرده‌اید و درنتیجه این رویه، اینها نمی‌توانند پایدار باشند و دستاوردی داشته باشد.

*مدیران ناکارآمد در این زمینه نقش داشته‌اند یا سیاست‌هایی که اتخاذ شده است؟

بحث بر سر رویه‌هاست. وزیر صمت گفته است ما «وزیرالتماس» هستیم، کاری هم دستمان نیست. اگر واقعاً این گونه است باید از ایشان پرسید چرا چنین مسئولیتی را پذیرفته است. مگر کشور را این گونه می‌توان اداره کرد. از یک طرف این گونه صحبت می‌کنید و از سوی دیگر دستگاه‌های مختلف یکسری آمارهای عجیب ارائه می‌دهند که جای شگفتی دارد. کشور به برنامه‌ریزی با کیفیت نیاز دارد. من که فراتر از این گفتم و توضیح دادم به طور مشخص بیش از ۵ سال است که تاکید می‌کنم ما با روندهای نگرانی‌آور و فزاینده در زمینه حاکمیت‌زدایی در بازارهای پول، ارز، سرمایه و کار روبرو هستیم. اندازه بازار غیررسمی کار ایران از ۸۰ درصد عبور کرده است، وزیر کاری برمی‌گزینید که به عنوان یک انسان، خیلی محترم است و سوابق خوبی دارد و پاکدامن هم هست، اما نه در این زمینه یک مقاله دارد و نه یک روز مسئولیت سیاست گذاری در این حیطه داشته است. در عصر دانایی که می‌گویند بزرگترین سرمایه کشور سرمایه انسانی آن است این چه طرز گزینش مسئولانه در حیطه‌های کلیدی است.بنده به آقای رئیس جمهور توصیه می‌کنم سری هم به وضعیت حمایت از تولید در نظام بانکی بزند.در همان دوره‌ای که به‌نام رعایت حال منازل، صنعت در ایران دچار مشکل می‌شود و ریشه‌های فقر، بیکاری و وابستگی را بارور می‌کنند، سیستم بانکی هم از سرآغاز ۱۳۸۵ تا به امروز همین گونه با شاخص مانده تسهیلات بخشها، روند سقوط سهم بخش صنعت و کشاورزی را رقم زده است. به طرز مشکوکی پشت به تولید و رو به واردات و ترویج دلالی به جای تولید عمل می شود و بعد همزمان می‌گویند اولویت ما بخش صنعت است، در حالی که می‌گویم چقدر خدا رحم کرده که اولویت تان بخش صنعت است که از الان هم تولید کننده‌ها گفته‌اند که راجع به گاز هم در زمستان خودتان فکری برای خودتان بکنید.

*در چنین شرایطی چه چشم‌اندازی پیش‌روی کشور از نظر اقتصادی وجود دارد؟

واقعیت این است که با این کیفیت برنامه، با این طرز نگرش و سطح آگاهی برخی مجریان گرامی در زمینه‌های بسیار حیاتی کشور، روشن است که ما با خروج سرمایه‌های انسانی و مادی روبه‌رو می‌شویم. بر اساس داده‌های موجود در کل برنامه‌های کشور، شاهد روند کاهنده رشد ارزش افزوده بخش صنعت هستیم.در شرایط کنونی شاهد فشارهای غیرعادی هستیم مانند اینکه سهم مانده تسهیلات بخش صنعت روند نزولی درپیش گرفته است. در تمام گزارش‌هایی که با عنوان گزارش وضعیت کسب و کار در کشور ما منتشر شده، همواره صنعتگران می‌گویند یکی از حاد‌ترین بحران‌ها برای ما، بحران دسترسی به منابع مالی برای تامین سرمایه در گردش موردنیازمان است. وقتی اینگونه می‌شود روشن است رشد منفی در سرمایه‌گذاری پدیدار می‌شود و آینده کشور اینگونه در معرض تهدید قرار می‌گیرد. مهم‌ترین و مشکل‌سازترین دور‌های باطل بازتولید کننده توسعه نیافتگی در ایران، دور باطل وارد ساختن شوک به قیمت‌های ارز و حامل‌های انرژی است.اگر این را طرح مسئله نکنید و به آسیب شناسی آن نپردازید، راه برون رفت آن هم مشخص نمی‌شود. دورهای باطل مهم بعدی، روند رو به تنزل شکنندگی‌آور بنیه تولید کشور و محیط زیست و دور‌های باطل با منشا گسترش و تعمیق فقر و نابرابری است. اما راجع به هیچ کدام از این دور‌های باطل حرفی به میان نیامده است. وقتی حرفی به میان نیامده، یعنی برخی گویی آگاهانه یا ناآگاهانه، دلشان می‌خواهد این مناسبات استمرار داشته باشد.اگر چنین مناسباتی استمرار یابند صمیمانه و خاضعانه عرض می‌کنم اوضاع و احوال کشورمان می‌تواند نگران کننده شود.باید تمهیدی اندیشیده شود که با محوریت صاحبان اهلیت علمی و حرفه‌ای و با مشارکت دانایان برنامه با کیفیت داشته باشیم و از اقتداری که وجود دارد ، بلکه برای ملزم کردن همگان به تمهید لوازم تدوین آن برنامه و اجرای با کیفیتش استفاده کنیم. اگر این شرایط رخ دهد، می‌توان به سمت آینده پرافتخار حرکت کنیم.

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار