جعفر قنادباشی در گفتوگو با آرمان ملی:
حماس تضعیف شدنی نیست
بحران و نسلکشی در غزه ادامه دارد و صهیونیستها البته به رغم اینکه از زمین و دریا و هوا بر سر مردم بیدفاع این باریکه بمب میریزند اما نتوانستهاند به اهداف خود یعنی تسخیر غزه و کوچ فلسطینیان از این باریکه دست یابند.
به نظر میرسد هر مقدار هم که جنگ در غزه ادامه یابد گروههای مختلف در کشورهای جهان اقدام به اعتراض علیه صهیونیستها خواهند کرد و هر روز افکار عمومی جهان علیه اسرائیل آشفتهتر خواهد شد. تمام این فشارها در آینده بعد از جنگ یکجا به کابینه نتانیاهو منتقل خواهد شد، به طوری که بعید است این کابینه و به خصوص نتانیاهو بتوانند چندان در قدرت مانور دهند. از سوی دیگر بررسی وضعیت حماس بعد از آتشبس احتمالی و پایان جنگ در نوار غزه هم مهم به نظر میرسد به نظر اگر اسرائیل نتواند توان نظامی حماس را تضعیف کند در آینده نهچندان دور حتی نمیتواند سخن از حذف این گروه که این روزها به کنشگر اصلی در صحنه فلسطین تبدبل شده است، بزند. آرمان ملی برای بررسی شرایط جنگ در غزه و اثرگذاری این شرایط بر آینده تشکیلات حماس با جعفر قنادباشی، کارشناس روابط بینالملل به گفتوگو پرداخته است. وی معتقد است:« در گذشته حماس محدود به غزه میشد اما اکنون به صورت عجیبی همه شهرهای کرانه باختری و حتی فلسطینیهای ساکن در سرزمینهای موسوم به 1948 نیز به حماس پیوستهاند و با حماس همکاری میکنند و نمونه آن عملیاتهایی است که در جنین، نابلس ، تورکرم و حتی در بیتالمقدس علیه صهیونیستها در حال انجام است. با این عملیات هواداران حماس در فلسطین اشغالی افزایش یافته است. همچنین استحکام حماس و باقیماندن آن در معادلات فلسطین به این مورد باز می گردد که همراهی در حماس به یمن و عراق و سوریه هم گسترش یافته است. و این نیروها که اقدامات سیاسی هم انجام میدهند پذیرفتهاند که با حماس همراهی کنند لذا از نظر سیاسی حماس فرآیندی را طی کرده که تضعیف شدنی نیست.» این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
* برخی از تحلیلگران معتقدند بعد از این جنگ احتمالا دیگر حماس وجود نخواهد داشت و از صحنه کنشگری در غزه خارج خواهد شد. آینده این تشکل سیاسی و نظامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
سه نکته مهم در ارتباط با حماس وجود دارد که نشان میدهد حماس به هیچ وجه تضعیف شدنی نیست و همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد. اولین نکته، توانمندی سیاسی حماس است. توانمندی این گروه از سنگ آغاز شده و به توانمندی نظامی رسیده است که میتواند پیچیده ترین برنامه ها و تجهیزات نظامی را به چالش بکشد. این فرآیند روبه پیشرفت است. در موضوعات نظامی وقتی فرآیند روبهروشد به وجود میآید؛ تضعیف آن فرآیند دشوار است. چون ترتیبات مختلفی دستبهدست هم داده و زمینههای مختلف داخلی، خارجی ، آموزشی و انسانی در کنار هم قرار گرفته تا توانمندی نظامی را فراهم آورده است. مجموعه این عوامل در حال کمک کردن که افزایش توان حماس هستند لذا حماس برآیند مجموعهای از نیروها، افراد و تصمیمات و سیاستهاست. زمانی میتوان چنین مجموعهای را تضعیف کرد که کل این مجموعه تضعیف شود و اینگونه هم نخواهد شد. چرا که انگیزه جنگیدن در تک تک فلسطینیها از کوچک و بزرگ وجود دارد و این انگیزه هم از بین رفتی نیست لذا حماس یک برایند و نتیجه از عوامل مختلفی است که این عوامل همچنان وجود دارد. یکی از این عوامل خشم فلسطینیهاست. خشمی که از سوی افکار عمومی جهان هم پشتیبانی میشود. دلایل بعدی عدم در هم شکستن حماس به حوزه اثرگذاری حماس باز میگردد. در گذشته حماس محدود به غزه میشد اما اکنون به صورت عجیبی همه شهرهای کرانه باختری و حتی فلسطینیهای ساکن در سرزمینهای موسوم به 1948 نیز به حماس پیوستهاند و با حماس همکاری می کنند و نمونه آن عملیاتهایی است که در جنین، نابلس ، تورکرم و حتی در بیتالمقدس علیه صهیونیستها در حال انجام است. با این عملیات هواداران حماس در فلسطین اشغالی افزایش یافته است. همچنن مورد سوم استحکام حماس و باقی ماندن آن در معادلات فلسطین به این مورد باز میگردد که همراهی در حماس به یمن و عراق و سوریه هم گسترش یافته است. و این نیروها که اقدامات سیاسی هم انجام میدهند پذیرفتهاند که با حماس همراهی کنند لذا از نظر سیاسی حماس فرآیندی را طی کرده که تضعیف شدنی نیست. یکی دیگر از علتهای از بین نرفتن حماس محبوبیت حماس در نگاه جهانیان است. امروز دیگر اتهامی که غربیها تحت عنوان گروه تروریستی میزدند دیگر از منظر جهانیان قابل پذیرش نیست. با این عملیات دیگر آن عنوان در منطقه ما قابل پذیرش نیست و در فلسطین هم هرگز نبوده است و در جهان نیز آن اصطلاح قابل پذیرش نیست و گروههای آزادیبخش در جهان اعلام کردهاند باید به حماس کمک شود.
* از منظر سازمان ملل چه؟ آیا سازمان ملل هم از این به بعد به عنوانی غیر از عنوان جعلی تروریست از حماس برای معادلات فلسطین یاد خواهد کرد؟
سازمان ملل یک نهاد بینالمللی است که در اولین اقدام خود با هرگونه اشغالگری باید مخالفت کند کما اینکه مشاهده میکنیم در مجمع عمومی هم اتفاقات خوبی افتاد و همه کشورها خواستار برقراری آتشبس شدند. لذا از منظر محبوبیت نیز حماس در بین گروههای سیاسی جهانی و مردم آزاده جهان و اجتماعات جهانی محبوبتترین گروه در جهان است. چرا که عملا مشاهده میکنیم که در تمامی کشورها در حمایت از فلسطین و حماس تظاهرات در حال وقوع است و هیچ گروهی در جهان هم اکنون به اندازه ملت فلسطین و حماس هوادار ندارند که هم پرچم او را در تجمعات بالا ببرند و همه به نفع آن تجمع کرده و شعار سر دهند و حتی هزینه بدهند. چرا که در برخی از کشورهای جهان که پرچم حماس را بالا میبرند یا پرچم فلسطین را بالا میبرد، این اقدام در آن کشورها جرم تلقی میشود و افرادی که دست به این اقدامات میزنند، ممکن است مورد محکومیت قرار گرفته به طوری که در برخی از کشورهای جهان این افراد مورد مواخذه قرار گرفته یا زندانی و یا جریمه نقدی میشوند. در فرانسه 5 سال و در انگلستان ده سال در استرالیا و کانادا نیز برای حمایت از حماس و جهاد اسلامی حبس در نظر گرفته شده است.
انگیزه جنگیدن در تک تک فلسطینیها از کوچک و بزرگ وجود دارد و این انگیزه هم از بین رفتی نیست لذا حماس یک برایند و نتیجه از عوامل مختلفی است که این عوامل همچنان وجود دارد یکی از این عوامل خشم فلسطینیهاست. خشمی که از سوی افکار عمومی جهان هم پشتیبانی میشود
*پس نه تنها از بین بردن بلکه سخن گفتن از تضعیف حماس هم درست نیست؟
به دلایل فوق که اعلام شد حماس نه تنها از بین نمیرود بلکه تضعیف آن نیز بیشتر به طنز غیر واقع میماند. آن هم طنزی که عقلا را به خنده درمیآورد لذا مشاهده میکنیم که حماس مستحکم ایستاده و میتواند اثرگذاری زیادی در معادلات فلسطین و حتی منطقه داشته باشد. به نظر من حماس حتی از برخی دولتهای منطقه اثرگذار تر است.
*با این نگاه چه آیندهای برای کل مقاومت در منطقه خصوصا گروههای مقاومت در عراق ، سوریه و یمن پیشبینی میکنید.
در حال حاضر این گروهها در منطقه به عنوان قدرتهای اثرگذار در منطقه باید پذیرفته شوند. در گذشته این گروهها فقط روی کاغذ تشکیل شده بودند و نامی از آنها بود اما اینکه گروهها وارد فاز نظامی میشود بدان معناست که اثرگذار میشوند و باید اثرگذاری این گروهها در محاسبات مختلف در نظر گرفت. آمریکاییها در حال حاضر بدون در نظر گرفتن قدرت گروههای مقاومت نمیتوانند دست به اقدامی در منطقه بزنند. آمریکایی ها نه از نظر سیاسی توانمندی مهار این گروهها را دارند و نه از هیچ لحاظ دیگری. آمریکایی ها از افغانستان فرار کردند. این گروهها در نیجر فرانسه را بیرون کردند. این در حالی است که آمریکایی ها حتی قدرت اثرگذاری در بین ملت های منطقه را هم از دست داده اند. البته امریکایی ها می توانند از نظر سیاسی ضرباتی بزنند اما ضرباتی که دریافت می کنند فشل کننده و فلج کننده است. لذا اکنون آمریکایی ها در برابر هر گروهی در منطقه ناتوانند. کارشناسان امریکایی حتی توصیه می کنند آمریکا دست به اقدامی نزند که قدرتش از موقعت کنونی ضعیف تر شود.
*پس آنچه ایران در مورد قدرت آمریکا اعلام میکنند مبنی بر اینکه قدرت ایالات متحده در حال افول است با واقعیتها مطابقت دارد؟
برای پاسخ به سوال شما باید جواب را به شعارهای ابتدایی ترامپ در زمانی که قصد داشت نامزد ریاست جمهوری خود ، ارجاع میدهم. در انجا ترامپ اعلام کرد که ما (آمریکا) دوباره قدرتمند خواهیم شد. در دوره بعد نیز همین شعار را دوباره با تغییراتی اعلام کرد که البته رای نیاورد. زمانی که ترامپ صراحتا اعلام میکند که دوباره قدرتمند میشویم یعنی او صراحتا اعلام کرده که قدرت آمریکا روبه افول است و این مورد نیز قابل مشاهده است البته برخی نمی خواهند باور کنند اما این افراد هم کم کم باور خواهند کرد. روزگاری همین افراد اعلام می کردند که ارتش اسرائیل شکست ناپذیر است و ظرف یک روز هم غزه را تسخیر خواهند کرد اکنون 28 روز است از جنگ میگذرد و آنها دم دروازه ها غزه ایستاده اند و دائم تلفات می دهند اما به دستاوردی هم نرسیده اند و آرزو می کنند که هر چه زودتر جنگ تمام شود. همان طور که شرکت های اقتصادی الان تحلیلی که ارائه میدهند تحلیلهای انها از اخبار دولت ها فراتر می رود و عده ای اعلام کردند که دیگر با 194 کشور دنیا روبرو نیستیم بلکه باید شرکت های بزرگ نفتی ، اتومبیل سازی و سایر شرکت ها را به عنوان عامل اثر گذار محاسبه کنیم اکنون نیز اقدامات حماس و گروههای مقاومت نیز اثر گذار خواهند بود. در عرصه نظامی با 194 کشور روبرو نیستیم و در منطقه ما در تعریف دبیرستانی تعدادی کشور داریم که هر کدام قدرتی دارند اما اگر بازیگران سیاسی اقتصادی را در منطقه در نظر بگیریم تعداد آنها بیشتر است چون اثر گذارند.
* برخی کشورها در منطقه قبل از عملیات طوفان الاقصی در صدد عادیسازی روابط با اسرائیل بودند آیا بعد از طوفان الاقصی نیز همچنان موضع قبلی خود را دارند؟
ماشین عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل با کمک ترامپ را افتاد و با تطمیع و تهدید امارات متحده عربی را واداشت که با رژیم اسرائیل روابط خود را عادیسازی کند یعنی اگر فشارهای ترامپ نبود این اتفاق هم نمیافتاد هم امارات و هم بحرین از ارتباط با این رژیم نگران بودند اما چون این کشورها دارای ملتهای کوچکی هستند و عموما مهاجرین در این کشورها سکنی دارند، توانستند به آنها فشار بیاورند اما همین که ترامپ رفت، ماشین عادیسازی متوقف شد و امروز شاهدیم که بحرین سفیر خود را از اسرائیل فرا خواند و در مجلس بحرین هرگونه رابطه اقتصادی با اسرائیل محکوم شد هرچند دولت و پادشاه این مورد را نپذیرفتهاند اما این اقدام نشان میدهد که حتی بحرین هم نگران واکنش های مردمی است. شیلی، پرو، ونزوئلا و چند کشور دیگر هم رابطه خود را با اسرائیل قطع کردند. نفرت در عربستان نسبت به اسرائیل بیشتر است. عربستان قطب های مذهبی دارد که در نمازها علنا علیه صهیونیست سخن میگویند از این رو عربستان نمیتواند به سمت عادی سازی برود. هیچ گاه در هیچ جنگی 4000 کودک ظرف 4 هفته شهید نشدند. در گذشته با موضعگیری عراق اعلام شد که ماشین عادیسازی عقبگرد کرده است چرا که عراق هرگونه رابطه با اسرائیل را ممنوع کرده بود در حال حاضر به نظر میرسد ماشین عادی سازی منهدم شده است.
ارسال نظر