| کد مطلب: ۱۰۷۳۱۱۶
لینک کوتاه کپی شد

قنوت کلمات بر شاخه‌های سطر

یادداشتی بر «جزر و مد پلک‌ها»

دفتر شعر «جزر و مد پلک‌ها» اثری است از کوروش همه‌خوانی با 60 شعر تقریبا ماکسی‌مال و در جوانبی مینی‌مال توسط انتشارات «کتاب هرمز» در اهواز به چاپ رسیده است.

 همه‌خوانی که قبل از این دفتر شعر، 16 عنوان دیگر را نیز در کارنامه‌ فرهنگی و ادبی خود دارد، در « جزر و مد پلک‌ها» با رعایت و آیت کلمات توانسته شعر را دردایره‌ زبانی نوتر و شکیل‌تر فرود بیاورد. زبان سُراینده بسیار سلیس و روان است و از کلماتی ساده، معانی بلند و کارآمدی را خلق می¬کند؛ به‌طوری که دانش، بینش و منش را از خود کلمات استخراج می‌کند. این فرهنگ‌سازی با بازی کلمات در میدان شعر با تاکتیک و تکنیک خاصی به انجام میرسد. همه‌خانی دانش‌آموخته‌ کلمات است؛ از این‌رو که هم در اتیمولوژی کلمات سعه‌صدر می¬گذارد و هم درآنتولوژی کلمات به یک هستندگی قابل تفقد می‌رسد و هم در تعادل و تعامل کلمات در کنار هم به نوبار‌گی و نوباوگی قابل ملاحظه‌ای دست می‌یابد. صنعت تشخیص مهم‌ترین ابداع شاعر است که به سهولت به کلمات تشخّص می¬دهد تا به‌سان انسان‌ها با هم به گفت‌و‌گو و گفت‌و‌گومندی بنشینند. شخصیت بخشی و جان‌دهی به کلمات از اصول اصلی زبان شاعرند که به زیبایی در اشعارشان لحاظ شده¬اند. همه‌خانی شاعری چند‌جانبه است؛ به‌گونه‌ای که از سه‌جنبه‌ ادبی – فکری و زبانی از برای تراوش، کاوش و چاوش شعر بهره¬های بسامد و سرآمدی را می¬برد. تم (‌درون‌مایه‌) اشعارش بیشتر اجتماعی – عاشقانه است و در زوایایی هم اعتراضی- انتقادی. دو زبان درمتن درحال سیر و سلوک و پارفت هستند؛ نخست، زبانی پارادُکسیکال – تکنیکال است که این زبان مضمون‌هایی اجتماعی و انتقادی را تصویر میکند و دو دیگر، زبان دلبرانه‌گی و دلداد‌گی شاعر است که دربافت و ساختی شاعرانه شعریت و زبانیت شعر را ترسیم می¬کند. کلمات در شعر همه‌خانی به نبوغ فکری و بلوغ فرهنگی و کلامیت می¬رسند . همه‌خانی زبانی هموار دارد که می‌خواهد ناهمواری‌های جامعه را درجاده‌ ادب و فرهنگ هموار سازد. دو نوع زیست را تجربه کرده است. یکی از خانه به خیابان است و دو دیگر، از خیابان به جهان. در خود نگریستن و در جهان زیستن از دیگر مؤلفه‌های شعر همه‌خوانی است. شعر در نهایت خود به بی‌نهایت می‌رسد و سُراینده به دنبال همین بی‌نهایت‌هاست. زبان شعرش ریشه در پیشه‌های پست‌مدرن هم دارد و در جوانی هم شاعری با مؤلفه‌ها و المان‌های دنیای مدرن است.

او به معنا‌گرایی بیشتر از معناگریزی توجه می¬کند اما فرهنگ کلمات در شعرش بسیار فرهنگ‌مند عمل می‌کنند و گویی که قنوت کلمات بر شاخه‌های سطر عبارتی از عبادت شعر اوست: «کرامت یک درخت تناور/ با یک دانه/ به فضیلت می‌رسد/ برخیز بده پیاله/ کلمه از گوشه‌ی لب/ دهانم را/ به انگور نگاهت می‌گَزد/ و در صافی گلو مستانه می¬کند/ چشم‌ات عبارت حقیقت/ ترکیبی ساده/ در برق این کشاکش/ تردید از حباب دهان بردار/ زبان تر کن/ تصویر در این شعر/ نم‌نم مرا به جایی می‌کشاند/ تا ببینم: / در آن آینه هرچه هست/ دوست داشتن/ یک راز خلوت است» این شعر، دیالوگی عاشقانه توأمِ با تصویر‌سازی است. کلمات در شعر به جای راه رفتن می¬رقصند و این پایکوبی بسیار مستانه و هستانه است. تشخیص و تشخص دادن به کلمات در جهت نیل به شعری ناب و فاب از مهارت‌های شاعر محسوب می¬شوند. بازنمونه: «تصویرها از کاغذ بیرون می¬آید/ نگاه ما را/ تا خلوت جنگل می¬برد/ و یا عریان/ تا ساحل دریا/ من/ آفتاب دم بخت کلمه‌ها هستم/ وقتی که ماه/ چشم وحشی‌ات را/ برایم خیره می‌کند.»

در شعر نوعی پلی فونی ( چند صدایی) احساس می¬شود و در چندصدا، بی‌صدایی عشق را صدادار می¬کند. مونولوگ‌وار تصویرها را از کاغذ بیرون می¬کشد و از آن حالت مونولوگ، شعر را در مسیر دیالوگ‌هایی چند جانبه قرار می‌دهد و به زیبایی تشخیص را در شعر لحاظ می‌کند. این دفتر از حیث زبان و بیان، فرآیندی واحد را طی می‌کند و خواننده با هر تورقی در بطن دفتر با شعرهایی زیبا روبه‌رو و تصادم دارد. همه‌خانی در شعر هم من فردی-شخصی و هم من اجتماعی و انتقادی دارد و به سهولت با نظر خود منظرهای جامعه را در قالبی هنری به تصویر می¬کشد. شاعری دغدغه‌مند جامعه است و درد و دردمندی خود را با جامعه تقسیم می‌کند.

مرگ‌اندیشی و نمادی از فلسفه‌ مرگ نیز در شعر همه‌خوانی قابل تأمل و رؤیت است: «تمام داشته‌های زندگی‌ام/ دارد تمام می¬شود/ مرگ را می¬بینم/ دربه‌در/ به دنبال¬ام می¬آید/ خوب می¬دانم/ کجا مرا پیدا می‌کند/ دور از همه/ درآغوش هم می¬رویم/ و می¬رویم/ تاجایی.../ دست کسی به ما نرسد/ از این پس/ سراغ مرا از سکوت بگیرید.» نگاه سُراینده به مرگ نگاهی پارادُکسیکال است زیرا گاهی حس خوب و رفاقت گونی را با مرگ در ذهن خواننده تداعی می‌کند و گاهی هم مرگ را نمادی از خاموشی و سکوت می‌داند. شعر از صنعت تشخیص بهرهمند شده و کلمات در شعر به یک آزادی بیان می¬رسند؛ به‌طوری که در هرکجای سطر که دوست دارند زندگی می‌کنند و در یک چینش بینش‌مند درکنار هم به تعادل و تعامل چند سویه و چند گویه دست می‌یابند.

 

 

*عابدین پاپی

شاعر و منتقد

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار