سرنوشت نتانیاهو به غزه بند است
اسرائیلیها شکست بزرگ و سنگینی خوردند که از جنگ 1967 به این طرف سابقه نداشته است، هم به لحاظ اینکه هیمنه نظامیشان و هم هیمنه اطلاعاتیشان شکسته شد و هم اطمینانهایی که به تمام یهودیها میدادند که در سرزمین امنی دولت مقتدری از شما حمایت خواهد کرد و هیچ اتفاقی برایتان نخواهد افتاد، فروریخت و این هیمنه پوشالی هم فروریخت و شاهد فرارهای گسترده از اسرائیل و عدم ورود به آن هستیم و کسی دیگر به آن حرفها اعتماد نخواهد کرد.
نتانیاهو هم خودش میداند که سرنوشتش به سرنوشت غزه بند است و به محض اینکه جنگ تمام شود، اولین قربانی جنگ خواهد بود و این جنایتها را انجام میدهد. این درحالی است که همگان از وقوع این جنایتها ناراحت هستیم ولی این اتفاقات برای فلسطینیها از سال 1948 به بعد نه اولین بوده و نه آخری خواهد بود. اما در پاسخ به این سوال که نتیجه جنگ چه خواهد بود؟ باید بگویم که نخست، تنها موضوع رفتن نتانیاهو نیست بلکه کنار گذاشته شدن جناح راست افراطی است که در اسرائیل روی کار آمده و در طول 75 سال گذشته چنین کابینهای به این افراطیگری در اسرائیل نداشتهایم. بنابراین پرونده اینها بسته خواهد شد. دومین اتفاقی که خواهد افتاد نباید تردید کرد که شرایط فلسطین و خاورمیانه قبل و بعد از هفت اکتبر تفاوت اساسی خواهد کرد. در اینکه دنیا مجبور خواهد شد که مسئله دو دولت را بپذیرد و این موضوع را تابهحال در قراردادها، موافقتنامهها و قطعنامه سازمان ملل پذیرفته بودند ولی کسی دنبال تحقق آن نبود چون اسرائیلیها خواهان آن نبودند و آمریکاییها با دیده غفلت به آن نگاه میکردند و عرفات هم سر این قضیه قربانی شد. از این رو بعد از اتفاقات غزه، جنگ تمام خواهد شد و تعداد شهدا هم از این بیشتر خواهد شد ولی آنچه دنیا به آن خواهد رسید مسئله دو دولت است که اتفاق خواهد افتاد. نکته سومی که وجود دارد، معاهده صلح ابراهیم میان کشورهای عربی و اسرائیل است که متوقف شده و البته به این معنا نیست که به طور دائم متوقف خواهد شد بلکه اگر مسئله دو دولت جا بیفتد ودنیا بپذیرد و اسرائیل را وادار کند، دوباره آن روند شکل خواهد گرفت. ولی حداقل این است که شتاب دولتهای عربی برای رقابت از همدیگر، کند خواهد شد. در این میان یک درس اخلاقی هم در این قضیه بود که از همه چیز مهمتر است وآن اینکه تمام شعارهای مربوط به دموکراسی و حقوق بشر نقش بر آب شد. اولین مسئله انسانی در جنگ، مسئله آتش بس است. موقعی که آمریکا با وقاحت تمام پیشنهاد آتش بس را وتو میکند که به معنای رذالت محض در موضوع انسان دوستانه است. در موضوع خبرنگارانی که برکنار یا تعلیق شدند هم شاهد بودیم که در ماجرای شارلیابدو فرانسه گفته میشد که ارزشهای دموکراسی و آزادی مطبوعات خودمان را فدای هیچ چیز نمیکنیم ولی اینجا رنگ باخت و تمام غربیها با خبرنگارانی که از اسرائیل انتقاد کردند برخورد و آنها را با وقاحت تمام اخراج کردند. از سوی دیگر مسئله سکوت غربیهای متمدن مدعی حقوق بشر، دموکراسی است. این چه رذالت و وقاحتی است که بیمارستان را هدف میگیرد به این بهانه که دنبال حماس هستند؟! اگر دنبال مبارزان حماس هستید، مردانه به میدان بیایید و بزنید ولی زدن بیمارستانها و کشتار کودکان، جنگ ناجوانمردانهای است که با کنوانسیونهای حاکم بر جنگ منافات دارد. در دنیا کنوانسیون حقوق بشردوستانه مشخص کرده که در جنگ چه اتفاقاتی نباید بیفتد و مردم را نباید بمباران کرد، خانهها را نباید ویران کرد، کودکان و زنان اصلا مستثنی هستند ولی همه این جنایتها دارد اتفاق میافتد. اما غربیها چه میگویند؟ آیا یک نفرشان آمده از اسرائیل انتقاد بکند نه اینکه محکوم بکند؟ بنابراین درسهای اخلاقی که در غزه اتفاق افتاد از سایر مسائل خیلی مهمتر است و تاثیر خودش را هم خواهد گذاشت. این اتفاقات در غزه نه دفعه اول است و نه دفعه آخر و از 1948 این جنایات مسبوق به سابقه است. احساسات تحریک میشود ولی در سیاست باید با غلبه بر احساسات درست تصمیم گرفت. حماس از ارزش اسرا غافل نشود و مطمئن باشد با همان اسرا تمام زندانیان فلسطینی را آزاد خواهد کرد. این برای اولین بار است که یک گروه و نه ارتش منظم دست به کاری زده است که تاثیرات بسیار بزرگی در منطقه خاورمیانه خواهد داشت.
*جاوید قربان اوغلو
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر