بیاعتباری آمریکا و رژیم صهیونیستی
اسرائیلیها و حتی آمریکاییها دارند فروپاشی رژیم صهیونیستی را تسریع میکنند.
چون اگر آنها فکر کردند میتوانند غزه را به اشغال درآورده و مردم غزه را به صحرای سینا کوچ دهند، بزرگترین اشتباهی است که دارند مرتکب میشوند. این واقعیت وجود دارد که آمریکاییها در این هفتاد و اندی سالی که گذشت شریک جرم صهیونیستها بودند. چرا که حامی بزرگ صهیونیستها، آمریکاییها هستند. چه به لحاظ اقتصادی، نظامی، حتی اطلاعاتی آمریکاییها همواره حامی اینها بودند. تحلیل و برداشت آمریکاییها این است که صهیونیستها را برای کنترل دولتهای مسلمان در منطقه گذاشتهاند در صورتی که نمیدانند این اتفاق به ضرر خودشان خواهد بود و حتی اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند، مطمئنا امنیت آمریکا حتی در خود آمریکا به خطر میافتد. چه بسا در اتفاقی که برجهای دوقلو درهم ریخت، یک حرکت ابتدایی بوده و امکان دارد که اتفاقات بدتر از این هم برای آمریکاییها در خاک خود آمریکا وجود داشته باشد. لذا به خوبی میدانند که اگر بخواهند حمایتهایشان را ادامه دهند، نه تنها در منطقه بلکه خارج از منطقه هم در خاک خودش مورد تعرض قرار می گیرد و مسلمان ها بالاخص فلسطینیها به این سادگیها پا پس نخواهند کشید. اینکه می بینیم فلسطینیها یک حرکت جهادی را شروع کردند، برگرفته از هفتاد سال جنایت رژیم صهیونیستی بوده است. هفتاد سال تجاوز، تحقیر، رفتارهای غیرمتعارف، زورگویی، کودک کشی را تحمل کردهاند و به نوعی طاقتشان طاق شده به همین جهت بود که این عملیات را شروع کردند. آن تصوری که دولتمردان آمریکایی حتی اروپایی میکردند که به واسطه حمایتهای رسانهای بتوانند فضای دنیا را علیه حماس و فلسطینیها هدایت کنند، پیش نیامد. با تمام تلاشهایی که کردند اما در سراسر دنیا مردم به حمایت از حماس و مردم فلسطین برخاستهاند و یک جو سنگین روی اسرائیل و آمریکاست. لذا آمریکاییها هر اتفاقی که در منطقه بیفتد، بالاخص در ارتباط با این جنگ، شریک جرم خواهند بود و باید پاسخ دهند ضمن اینکه جنایاتی که اسرائیلیها مرتکب شدند، براساس اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری، مصداق نسل کشی و جنایت جنگی است. متعجبم که چرا دادستان دیوان بینالمللی کیفری سکوت کرده! هرچند تمام محاکمی که درست شده و تمام سازمانهای بینالمللی که امروز در سراسر دنیاست، در خدمت ابرقدرتها از جمله آمریکا و اروپاییهاست و امروز دیگر کاربردی ندارد. وقتی میبینیم دبیرکل سازمان ملل میگوید که ما نه پول داریم و نه قدرت و فقط صدا داریم به این معنا و مفهوم است که سازمان ملل هم یک سازمان بی خاصیتی است که براساس آنچه اساسنامهاش نشان میدهد 95 درصد بیانیههایش فقط ارشادی است. یعنی تمامی اختیارات برای فسخ یک جنگ، درگیری و خونریزی فقط با شورای امنیت است و شورای امنیت هم برگرفته از 5 کشوری است که خود این کشورها دنیا را تقسیم کردهاند و سر سهم بیشتر با همدیگر اختلاف میکنند. همانطور که حتی برای محکوم کردن یا برخورد با اسرائیل، آمریکاییها یا اروپاییها وتو می کنند. لذا آمریکاییها این واقعیت را خوب میدانند که اگر ورود به جنگ به طور مستقیم داشته باشند، تمام منافعشان در خاورمیانه و حتی دیگر کشورهای دنیا در امان نخواهد بود ضمن اینکه این اتفاق نشان داد که رژیم غاصب صهیونیستی برخلاف آنچه از خودش در حوزههای نظامی، امنیتی، اقتصادی بزرگنمایی کرده بود، نبود و هیمنه رژیم صهیونیستی ریخت و نشان داد که همه اینها در حقیقت پهلوان پنبههایی بودند که هیچ نبودند ولی خودشان را در افکار عمومی دنیا به گونهای نشان میدادند که بسیار قدرتمند هستند. امروز اسرائیلیها در افکار عمومی همه چیز را باختهاند. هم به لحاظ نظامی باختهاند چرا که اگر آمریکاییها به این موضوع ورود نمیکردند، مطمئنا رژیم صهیونیستی فرو ریخته بود. آمریکایی ها با توجه به هزینههای گزاف طی سالهای گذشته دیدند که مردم بیشتر از این نمیتوانند مرعوب دروغ پردازیهای اسرائیلیها و اروپاییها و آمریکایها باشند. از این رو معتقدم برای آمریکایی با توجه به بدهیهای کلان و سنگین اقتصادی، ورود به جنگ بسیار هزینهساز خواهد بود چرا که در اوکراین هم درگیر است. مردم آمریکا اعتراضات خودشان را نسبت به بایدن و سنای آمریکا داشتهاند که چرا پول مالیاتشان صرف اوکراین میشود؟ از این رو آمریکا نمیتواند در دو جناح حضور داشته باشد و هیچ التزامی هم در موفقیت اوکراین بر روسیه نیست. اسرائیل هم مطمئنا در ارتباط با موضوع حماس و سرزمینهای اشغالی و غزه موفق نخواهد شد و اینها شکستهایی خواهد بود برای آمریکا هزینههای سنگینی دربرخواهد داشت.
*امیررضا واعظ آشتیانی
فعال سیاسی
ارسال نظر