مصطفی کواکبیان در گفتوگو با«آرمان ملی»:
این حجم از مهاجرت نخبگان بیسابقه است
دکتر مصطفی کواکبیان، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و دبیر کل حزب مردمسالاری به بهانه یک گفتوگوی تفضیلی مهمان روزنامه آرمان ملی بود.
کواکبیان در این گفتوگو به مهمترین چالشهای پیشروی کشور اشاره و راهحلهای خود را ارائه کرد. وی معتقد است:«براساس بررسیهایی که ما انجام دادهایم قانون اساسی در35 مورد قفل است.به عنوان مثال در تصمیمی که اخیرا درباره نقش معدل در کنکور گرفته شد این شورای عالی انقلاب فرهنگی بود که مانع شد. این در حالی است که در قانون اساسی شورای عالی انقلاب فرهنگی جایگاهی ندارد و مجلس باید تعیین کننده باشد که چنین اتفاقی رخ نداد.در واقع مجلس در مسائلی که باید دخالت کند، نمیکند و در مقابل در مسائلی که نباید دخالت کند و یا لزومی وجود ندارد دخالت میکند.نکته دیگر اینکه مجمع تشخیص مصلحت نظام در عمل به مجلس دهم تبدیل شده و درباره برخی مسائل عنوان میکند براساس سیاستهای کلی نظام این مصوبه مجلس مشکل دارد.» در ادامه ماحصل این گفت وگو را میخوانید.
*اگر به شرایط ایران و کشورهای همسایه در دهههای گذشته نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که برخلاف سند چشم انداز بیست ساله توسعه ما نسبت به کشورهای منطقه کندتر بوده است. چرا چنین اتفاقی رخ داده است؟
بر اساس سند چشم انداز بیست ساله ما باید تا سال1404 قدرت اول منطقه و قدرت دهم اقتصادی جهان باشیم.این در حالی است که امروز ما نه قدرت اول منطقه هستیم و نه قدرت دهم اقتصادی جهان.در چنین شرایطی برخی عنوان میکنند ما قدرت موشکی و پهپادی داریم. این مسائل خوب و بجاست و کسی منکر موفقیت در این زمینهها نیست. با این وجود توسعه یک مقوله همهجانبه است و کشور باید در همه زمینهها توسعه پیدا می کرده که نکرده است.به عنوان مثال وضعیت اقتصادی و رفاه مردم بسیار مهم است که ما این مسأله را نادیده گرفتهایم.برای سنجش مقوله توسعه ما باید ارزش پول ملی و تورم را در نظر بگیریم.در شاخصهای دیگر مانند سلامت و بهداشت و آموزش وپرورش هم ما در نقطه مطلوب قرار نداریم.در چنین شرایطی است که ما نگران آینده هستیم. راهش هم این نیست که اقداماتی انجام بدهیم که وضعیت را بدتر کند.در شرایط کنونی برخی مدعیان انقلابیگری اقداماتی انجام میدهند که وضعیت را بدتر میکند.
*بدتر کردن وضعیت به چه معناست؟ مدعیان انقلابیگری در واقع مشغول چه کارهایی هستند؟
این سخن به معنای این است که اگر در شاخصهایی نیز در حال رشد هستیم اقداماتی که این عده انجام میدهند باعث عقب گرد میشود.در دو سالی که از عمر دولت سیزدهم میگذرد قیمت ارز به شکل افسارگسیختهای افزوده شده است.البته در دولت آقای روحانی نیز وضعیت تا حدودی به همین شکل شد. با این وجود کسانی که امروز بر مسند کار هستند در آن زمان عنوان می کردند تحریمها اثر ندارد. این در حالی است که امروز همین افراد به دنبال لغو تحریمها هستند که تاکنون نیز موفق نشده اند.من به دنبال مأیوس کردن مردم نیستم و تنها به دنبال این هستم که دوستان مدعی انقلابی گری متوجه باشند که در شرایط کنونی که قیمت ارز در حدود50 هزار تومان است چندین هزار برابر ابتدای انقلاب است.با توجه به نگاهی که امروز مردم نسبت به ساختار سیاسی کشور دارند نظام باید اقدامات موثری برای مرتفع کردن چالشها انجام بدهد.باید به سمت افزایش اعتماد عمومی و نه کاهش آن حرکت کرد.این در حالی است که برخی اقداماتی که در شرایط کنونی در دولت ومجلس انجام میشود در مجموع به افزایش اعتماد اجتماعی کمک نمیکند و گاهی نیز ضربه میزند.
براساس سند چشم انداز بیست ساله ما باید تا سال1404 قدرت اول منطقه و قدرت دهم اقتصادی جهان باشیم.این در حالی است که امروز ما نه قدرت اول منطقه هستیم و نه قدرت دهم اقتصادی جهان.در چنین شرایطی برخی عنوان می کنند ما قدرت موشکی و پهپادی داریم. این مسائل خوب و به جاست و کسی منکر موفقیت در این زمینه ها نیست. با این وجود توسعه یک مقوله همه جانبه است وکشور باید در همه زمینه ها توسعه پیدا می کرده که نکرده است
*با توجه به شرایط موجود چه آلترناتیوی برای اصلاح یا اصلاحات در نظر دارید؟
ما نباید ناامید باشیم. در همین صحبتهایی که مطرح میشود شاید کسانی که باشد واقعیت ها رابشنوند گوش شنوایی برای شنیدن پیدا کنند و متوجه این نکته بشوند که برای از عبور از وضعیت کنونی نیاز به عقلانیت داریم.من معتقدم کسانی که برای مقامات ارشد نظام گزارش تهیه میکنند باید در روز قیامت جواب پس بدهند که چه گزارشی به مقامات ارائه میکنند.اینکه به مقامات کشور از کف جامعه گزارش بدهیم که همه چیز گل و بلبل و خوب است که واقعیت ندارد و به تصمیمات اشتباه منجر میشود.امروز مردم به صورت جدی در زندگی خود مشکل دارند. این در حالی است که برخی گمان میکنند اگر طبقه متوسط را از جامعه حذف کنند مشکل حل خواهد شد.عدهای همین که مردم در برخی مراسمها و همایشها حضور
پیدا میکنند و از آنها حمایت میکنند را کافی میدانند. این در حالی است که همین اقشار جامعه نیز امروز دچار پارادوکس شده اند که وضعیت زندگی مناسبی ندارند و باید برای رفاه و بهبود وضعیت معیشتی مردم اقدامات موثری انجام داد.مهم ترین آلترناتیوی که امروز برای بهبود وجود دارد امید به آینده و رساندن این نکته به مسئولان نظام که مردم با مشکلات جدی مواجه هستند و این مشکلات باید زودتر حل شود.من معتقدم برای عبور از این مشکلات اولین و مهم ترین اقدامی که باید صورت بگیرد بازنگری در قانون اساسی است.امروز مجلس شورای اسلامی وجود دارد اما در حد ماشین امضاست و از قدرت اینکه در رأس امور قرار داشته باشد برخوردار نیست.
*کدام قوانین قانون اساسی در اولویت بیشتری برای بازنگری هستند؟
براساس بررسیهایی که ما انجام دادهایم قانون اساسی در35 مورد قفل است.به عنوان مثال در تصمیمی که اخیرا درباره نقش معدل در کنکور گرفته شد این شورای عالی انقلاب فرهنگی بود که مانع شد. این در حالی است که در قانون اساسی شورای عالی انقلاب فرهنگی جایگاهی ندارد و مجلس باید تعیین کننده باشد که چنین اتفاقی رخ نداد.در واقع مجلس در مسائلی که باید دخالت کند نمی کند و در مقابل در مسائلی که نباید دخالت کند و یا لزومی وجود ندارد دخالت میکند.نکته دیگر اینکه مجمع تشخیص مصلحت نظام در عمل به مجلس دهم تبدیل شده و درباره برخی مسائل عنوان میکند براساس سیاستهای کلی نظام این مصوبه مجلس مشکل دارد. در چنین شرایطی شورای نگهبان حتی موضوع را بررسی نیز نمی کند.مثال دیگر اینکه اخیرا یکی از اعضای مجلس خبرگان عنوان کردند که در هیچ کجای قانون اساسی عنوان نشده که مجلس خبرگان باید بر رهبری نظارت داشته باشد. این در حالی است که این حرف دارای اشکال است و در قانون اساسی به صراحت این موضوع مورد تأکید قرار گرفته است.تنها در شرایطی که به دنبال اجرای تفکرات مصباح یزدی باشیم این حرف درست است اما اگر مردم همه کاره نظام هستند حتما باید بر رهبری هم نظارت صورت بگیرد.آموزه های دینی ما نیز بیانگر این موضوع است. ائمه معصوم(س) نیز از مردم می خواستند از آنها انتقاد کنند و بر آنها نظارت داشته باشند.ایراد دیگری که به مجلس خبرگان وارد است این است که باید مجتهد باشند.چرا نباید زنان در مجلس خبرگان نماینده داشته باشند؟این در حالی است که در جامعه اسلامی بانوی مجتهده نیز وجود دارد.
*فکر میکردید این حجم از نخبگان از کشور مهاجرت کنند و یا به شکلهای مختلف خانهنشین شوند؟
مهاجرت نخگبان در طول دهههای گذشته به شکلهای مختلف در کشور وجود داشته اما این حجم از مهاجرت نخبگان از کشور که در شرایط کنونی وجود دارد نه تنها کم سابقه و بلکه بیسابقه بوده است.شرایط به صورتی است که براساس شنیدههای بنده در حدود100هزار نفر تنها در نوبت مهاجرت به کشور کانادا هستند.بدون تردید این گونه آمار هشدار دهنده است و نشان دهنده عمق مشکلات در کشور است.اغلب کسانی که از کشور خارج میشوند نیز دارای تخصص هستند و به دنبال زندگی بهتری در کشورهای دیگر جهان هستند.در این میان برخی به این موضوع دامن میزنند. به عنوان مثال برخی در تلویزیون عنوان میکنند اگر کسی مشکل دارد می تواند تشریف ببرد. مگر این کشور ارث پدری کسی است که مردم را به مهاجرت دعوت می کنید؟برخی به جای اینکه مشکلات مردم را حل کنند و از مهاجرت نخبگان جلوگیری کنند چنین رویکردی را دنبال می کنند.نکته مهم اینکه نخبگان دیگر کشورها نیز به ایران مهاجرت نمی کنند .
*خروج نخبگان از دانشگاه ها به دلایل مختلف چه پیامدهایی برای کشور دارد؟
دانشگاه محل تفکر و اندیشه ورزی است و باید کسانی در آن حضور داشته باشند که بتوانند فکر فرزندان این کشور را پرورش بدهند. این در حالی است که اغلب اساتیدی که در ماه های اخیر به دلایل نامشخص از دانشگاه های کشور کنار گذاشته شده اند از جمله اساتید نخبه این جامعه بوده اند.نباید اجازه بدهیم نخبگان به راحتی از کشور خارج شوند. این در حالی است که میزان مهاجرت نخبگان علمی از کشور روز به روز بیشتر می شود.
ارسال نظر