گردش علمی و تفریحی در بهشت زهرا!
از نظر روانشناسی و مبانی علوم رفتاری دوام غمها بیشتر از شادکامیها و شادیها میباشد.
بهعنوان یک پدر و یک رفتار شناس وقتی شنیدم دانش آموزان دبستانی را قرار است برای گردش علمی و تفریحی به بهشت زهرا(س) ببرند؛ ابتدا دچار ناباوری شدم. صدالبته حقیقت وجوهره مرگ فرآیندی غیر قابل انکار وقطعی و لازم القبول است. اما روبهروکردن کودکان ونوجوانان با این واقعیت مراحل و درجاتی دارد. در یکی از کتابهایم از والدین خواستهام برای آشنا کردن نوباوگان با پدیده مرگ در سنین سه الی شش سالگی ابتدا برای آنها یک جانور اهلی و غیر تهاجمی مثل کبوتر، ماهی، خرگوش یا گنجشگ تهیه کرده و ضمن آشنا نمودن آنها با روند تعامل با جانوران و مراقبت از آنها اجازه دهند کودکان مفهوم مراقبت و داشتن یک موجود جاندار را بدانند. دراین روند به هرحال این جانوران دیر یازود خواهند مرد و والدین قبل از فرارسیدن مرگ این موجودات موضوع قطعی و حتمی بودن مرگ آنها را به فرزندان منتقل نمایند؛ سپس مرگ این موجودات و پذیرفتن آن را با زبانی ساده و کودکانه به فرزندان تفهیم نمایند. متاسفانه اکثریت والدین در توجیه موضوع فقدان برای کودکان دچار خطایای غیر قابل جبران شده و هنگام فوت یکی از اعضای خانواده مثل پدربزرگ و یا مادربزرگ وامثال آنها دچار سردر گمی شده و با بیان مطالبی انتزاعی ودور از فهم و درک کودکان مثل «به بهشت رفتن»،«پیش خدا رفتن» و... کودکان را گرفتار اعوجاج عاطفی و فکری می نمایند. در اینگونه موارد کمک گرفتن از مشاورین مجرب برای توجیه موضوع فقدان و قابل پذیرش نمودن آن بچه ها را در پذیرش واقعیات یاری نمایند. خلاصه اینکه بردن کودکان به آرامستانها این موجودات ظریف را دچار مشکلات ذهنی وفکری خواهیم کرد که ممکن است تا پایان عمر این عزیزان افسردگی و توهم عمیق بر آنها مسلط مینماید. قطعا مدیران محترم و سایر نهادهای مرتبط در این مقوله قبل از هر گونه اقدام در این زمینهها با کارشناسان وصاحب نظران مرتبط گفت وگو نمایند.
*مجید ابهری
آسیبشناس
ارسال نظر