یوسف مولایی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
ایران یک مدعی در نظم غالب جهانی است
چند روز قبل بود که دبیرخانه شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرد ایران دیگر مشمول هیچ تحریمی از سوی این شورا نیست و طی یک یادداشت به کشورهای عضو این سازمان اعلام کرد که هیچ منعی برای خرید و فروش تسلیحات خصوصا تسلیحات موشکی با ایران وجود ندارد.
این مورد البته در چارچوب برجام صورت گرفته است و بیان کننده آن است که برجام از منظر حقوقی هنوز دارای جایگاه است و اگر در آینده قصدی مبنی بر توافق در زمینه هستهای باشد، برجام میتواند به پایهای برای توافقات با ایران در زمینه هستهای تبدیل شده یا اینکه همان توافق وین احیا شود. «آرمان ملی» برای بررسی ابعاد حقوقی تصمیم اخیر دبیرخانه شورای امنیت سازمان ملل با یوسف مولایی، کارشناس ارشد حقوق بینالملل به گفتوگو پرداخته است. او اعتقاد دارد «از نظر حقوقی یادداشت اخیر شورای امنیت یک دستاورد برای ایران است اما این یادداشت نمیتواند کشورهای جهان را مجبور به برقراری رابطه با ایران کرده و کشورهای عضو شورای امنیت با اراده خود در مورد رابطه با ایران تصمیم میگیرند . به عبارت بهتر شورای امنیت از منظر حقوقی نمیتواند کشوری را ملزم به برقراری رابطه کند.» در ادامه این گفت وگو را میخوانید.
*اخیرا شورای امنیت یک یادداشت به کشورهای عضو ارسال کرده و در آن اعلام کرده؛ هیچ تحریمی شامل حال ایران نمیشود، فارغ از نگاههای سیاسی به این یادداشت، اقدام اخیر شورای امنیت از منظر حقوقی چه جایگاهی دارد؟
اقدام شورای امنیت سازمان ملل متحد اقدامی تاریخی بود که طبق سند برجام در 19 اکتبر تحریمهای تسلیحاتی ایران را لغو شده اعلام کرد. شورای امنیت طبق قطعنامه 2231 باید این یادداشت را به کشورهای عضور ارسال میکرد. البته این بیانیه جنبه اداری دارد چرا که تحریمهای مختلف علیه ایران توسط کشورهای مختلف جهان وضع شده است و همین کشورها باید تصمیم گرفته و تحریم ها را علیه ایران لغو کنند.
* این یادداشت شورای امنیت که طبق قطعنامه 2231 است الزام آور است در این معنا که کشورهای عضو باید با ایران از این تاریخ به بعد معاملات تسلیحاتی انجام دهند؟
خیر اینگونه برداشت از یادداشت شورای امینت و دبیرخانه این شوا درست نیست و شورای امنیت عملا نمیتواند کشورها را ملزوم به لغو تحریم تسلیحاتی علیه ایران کند. واقعیت ان است که از منظر حقوقی شورای امینت در اینجا از آن سطح از قدرت برخوردار نیست که بتواند کشورها را وادار کند که اقدامی در این زمینه انجام دهند و یا اینکه اقدامی را انجام ندهند.
*اخیرا اروپاییها بیانیهای دادند که تحریمها باقی خواهد ماند با وجود این یادداشت از سوی شورای امنیت ممکن است حداقل بخشی از تحریم ها شل شود؟
واقعیت آن است که آمریکا تحریمهای خود را دارد، اتحادیه اروپا نیز نگاه تحریمی خود را در ارتباط با ایران اعمال میکند. دو سطح اعمال تحریمها نیز در دست آنهاست اما ایران از نظر حقوقی و سیاسی اکنون نمیتواند با استفاده از یادداشت شورای امنیت این کشورها را مجاب به همکاری با خود کند.
از نظر حقوقی یادداشت اخیر شورای امنیت یک دستاورد برای ایران است اما این یادداشت نمیتواند کشورهای جهان را مجبور به برقراری رابطه با ایران کرده و کشورهای عضو شورای امنیت با اراده خود در مورد رابطه با ایران تصمیم میگیرند . به عبارت بهتر شورای امنیت از منظر حقوقی نمیتواند کشوری را ملزم به برقراری رابطه کند
* به عبارت بهتر دستاورد این یادداشت تنها بر روی کاغذ باقی خواهد ماند؟
این یادداشت از منظر حقوقی امتیازی است که در دست ایران است و زمانی که تحریمها لغو شده و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز چنین یادداشتی را در ارتباط با ایران ارسال کرده است. از این تاریخ به بعد ایران میتواند از منظر حقوقی اقدامات خود را توجیه کند اما ایران عملا قادر نیست با این یادداشت کشورها را وادار کند که تحریمها را بردارد.
* اکنون با وجود این یادداشت ممکن است روسها تجهیزات نظامی پیشرفته در اختیار ایران قرار دهند یا اینکه ممکن است روس ها نیز با وجود این یادداشت نگاه اروپاییها را در ارتباط با ایران در نظر بگیرند.
چنین تصمیمات از حاکمیت ملی کشورها مورد پیگیری قرار میگیرد. از این رو روسها نیز میتوانند در ارتباط با ایران هرچیزی را که مطابق منافع ملی خود می دانند را به اجرا بگذارند و روسیهها البته میتوانند قبل از لغو تحریمها سلاحهای خریداری شده ایران را در اختیار تهران قرار دهند. چرا که بدون این یادداشت هم شورای امنیت سازمان ملل نمی توانست علیه روس ها اقدامی انجام دهد چرا که روس ها مانند هر کشور دیگری حق وتو دارند اما احتمالا با در نظر گرفتن افکار عمومی و بازتاب اقداماتش ، تشخیص داد که به عنوان عضو دائم شورای امنیت از قطعنامهها تمکین کند اما اکنون با توجه به یادداشت تفاهم اعلامی از سوی شورای امنیت دست روسیه باز است که از این تاریخ به بعد با ایران وارد معامله شود و عملا نیز چون قانونا باید تحریم ها هم برداشته شود، می تواند با ایران رابطه نظامی برقرار کرده و سلاح از ایران بخرد یا اینکه سلاح به ایران بفروشد. اکنون اگر روسها بعد از این یادداشت به ایران سلاح بدهد از نظر حقوقی موضعش قابل دفاع است و نمی توان فروش سلاح از سوی روس ها را بر خلاف قطعنامه شورای امنیت دانست.
* در گذشته شاهد بودیم زمانی که ترامپ پرونده ایران را به شورای امنیت برد اروپاییها پشت ایران درآمدند و ترامپ با دست خالی از این شورا خارج شد اکنون اما نگاه اروپا به ایران مانند گذشته نیست تهران باید چه رویهای را در نظر بگیرد تا اروپا بار دیگر به سمت مذاکرات حرکت کند؟
بعد از به قدرت رسیدن بایدن اروپاییها تلاشهای زیادی کردند که آمریکا به برجام بازگردد و به نوعی به ایران کمک کند تا ایران در برجام باقی بماند اما در هر صورت مذاکرات به نتیجه نرسید. البته آنها به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند حریف آمریکا شوند. اکنون باید این مورد را در نظر گرفت که جامعه جهانی به شدت در حال دگرگونی است و تمامی این دگرگونیها بر سایر مسائل اثر میگذارد. زمانی که شرایط تغییر میکند، قواعد بازی و نوع بازی هم تغییر میکند و شرایط جدیدی حاکم می شود. اروپاییها به هر طریق جنگ اوکراین را در نظر دارند و از نظر آنها ایران در کنار روسیه قرار گرفته است. این مورد دلیل دوری آنها از ایران است البته برخی مسائل دیگر از جمله حقوق بشر و برخی فعالیتهای ایران هم مورد انتظار اروپاییهاست. بنابراین در حال حاضر روابط گرمی بین ایران و اروپا وجود ندارد و این مورد تاثیر زیادی بر تصمیمسازیهای اروپا در هر موردی نسبت به ایران تاثیر میگذارد.
*با وجود اینکه بین ایران و اروپا روابط سردی حاکم است اما نمیتوان نقش آنها در بازگشت به برجام را نادیده گرفت. چگونه باید اروپا را به میز مذاکرات برجام اضافه کرد؟
اروپاییها کشورهای مستقلی هستند اما در مسائل مربوط به امنیت به آمریکایی ها نزدیک هستند و چون آمریکا با ایران مناسبات تنشآمیزی دارد. این مورد بر تصمیمات اروپاییها در مورد ایران اثر میگذارد وگرنه ایران با کشورهای اروپایی مساله عمدهای ندارد جز اختلافاتی که در مساله اوکراین به وجود آمده است اما دیپلماسی ایران باید در مسیر اعتلای مناسبات خود با اروپا قرار گیرد و این مورد کمک میکند که مقداری مناسبات قدرت در دنیا به نفع ایران تغییر کند. اگر ایران با اروپا مناسبات بهتری داشته باشد نگاه جهان نیز به ایران تغییر خواهد کرد. ضمن اینکه اگر آنها با ایران در ارتباط باشند در مسائل امنیتی خود نیز تهران را با خود همراه میدانند.
* البته به نظر می رسد که ایران تلاش هایی برای بهبود مناسبات خود با اروپایی ها دارد اما واقعیت آن است که به رغم این تلاش ها اما مساله جلو نمیرود؟ چرا ایران و اروپا نمیتوانند مانند گذشته در کنار هم قرار گیرند؟
تحلیل من این است که نظم جهانی که از سوی قدرتها به وجود آمده مورد پذیرش ایران نیست و ایران مدعی است که بهتر از غربیها میتواند در مورد مسائل مختلف از جمله مسائل امنیتی تصمیم بگیرد. از نظر آنها نیز ایران در درک مسائل جهانی شاید دچار تحلیلهای خود است و نمیخواهد این نظم جهانی موجود را بپذیرد و این نظم جهانی و نظام بینالملل نیز از منظر آنها دارای پیچیدگیهایی است و ایران با مواضع و نگاه خود این نظم را عادلانه نمیبیند اما اروپاییها به نوعی تابع این نظم هستند. از این رو حتی اگر دیپلماسی ایران فعال باشد غربیها اجازه نخواهند داد چون ایران چارچوبهای آنها را نمیپذیرد به نتیجه خاصی برسد. عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس کم و بیش این مساله را به عنوان یک مدل و غالب پذیرفتهاند. به نوعی که الگوی رفتاری که قرار است در کشورها تعریف شود پذیرفته و مشکلی هم ندارند و برای نمونه امارات متحده عربی توانسته از بازار جهانی استفاده کنند و از نظر اقتصادی خود را توسعه دهند. اما ایران این نظم را عادلانه نمیداند و معتقد است در مدیریت جهان بهتر عمل نمیشود و حتی برخی دولتمردان ایران در گذشته اعلام کردند اگر مدیریت جهانی در دست ایران باشد دنیا جای بهتری برای زندگی خواهد شد و ایران یک مدعی در نظم غالب جهانی است و یک مدعی نمیتواند روابط سازنده و نزدیکی با کشورهای صاحب ادعا در این زمینه داشته باشد چرا که در نگاه دو طرف یک تضاد وجود دارد و همه تابع یک نظامند اما ایران گاهی به ناچار این نظم را تحمل می کند چون که معتقد است که این نظم غیر عادلانه است بنابراین مساله ایران و غرب مساله ریشهای است از این رو اختلافات ایران با غرب بر مبنای این تحلیل یک امر طبیعی است.
ارسال نظر