خاطره بازی در دفینه
آرمان ملی:به دیدن یک دفینه دعوت میشوم، عنوانی که وقتی اسمش را میشنوند چشمشان برق میزند چه برسد به اینکه ببینند.
میدان ونک، همان جایی که قبلا فانفار بود را پیاده پی میگیرم و از خیابان ولیعصر میام بالا، از اهواز آمدهام و کوله روی شونهام سنگینی میکند.
مسیر خیابان ولیعصر را به داخل خیابان میرداماد کج میکنم و اندکی بعد دفینه را میبینم. کوچه دفینه و بعد مجموعه موزههای دفینه و هر بار که در دهههای هفتاد و هشتاد از کنار ساختمان دفینه رد میشدم بیآنکه وارد آن شوم ورودیاش را متفاوت میدیدم اما حالا بازگشاییاش مرا و دوستانم را به خود جذب کرده است.
وقتی این بار برای بازدید ویژه از موزه دفینه که در دل خود موزههایی همچون «موزه پول»، «موزه آرایهها و جواهرات» و «موزه هنر جهان» اختصاص داده است دعوت میشوم ابتدا نمای بیرونی موزه و پنجرههایش و مقدمات ورود که باید برای کفشها پوشش پاها گذاشته شود و کیف و وسایل باید در کمد به بخش برود تا دست و پاگیر نباشد و به اشیا برخورد نکند نظرم را جلب کرد خوش برخوردی کادر موزه و توضیحات آنها هم که دیگه جای خود دارد.
وقتی پرسیدم که کاربری این موزه در زمان ساخت چی بوده گفتند: «برای یک سوپرمارکت با معماری خاص و زیبا طراحی و ساخته شده بود که ظاهرا در زمان خود موفق به بهره برداری نشد.» در طراحی نما از یک قطعه قالبریزی شده استفاده شده و این موزه هم برنده جایزه انجمن معماری جهانی شده است.
وقتی در طبقه دوم و در راهرویی که قوس داشت تصمیم گرفتم عکس بگیرم پنجرههای قرار گرفته شده در دور تا دور این بنا که بیضی شکل هستند و نور طبیعی در فضای داخلی از این طریق تامین میشود نظرم را بیشتر جلب کرد.
موزه دفینه خیابان میرداماد که با عنوان مجتمع فرهنگی سردار آسمانی معرفی میشود در اختیار بنیاد مستضعفان است بر اساس سبک یک معمار برجسته به نام «فرانک لوید رایت» طراحی و توسط «کمال کمونه»، «نظام عامری» و «ناصر کهنیم» در سال 1347 ساخته شده است در سبک این معمار اهمیت زندگی احترام به طبیعت و هماهنگی با آن نمود دارد.
در مخازن موسسه موزههای بنیاد مستضعفان بیش از یک میلیون شی وجود دارد که حالا یک به یک بیرون کشیده شده و به نمایش درمیآیند. آثاری که زمانی متعلق به درباریان شاه و منسوبان آنها بوده و بخشی هم در نتیجه حفاریهای غیرمجاز به دست آمده است.
در موزه دفینه خاطره بازی بسیار صورت میگیرد. چون علاوه بر اشیای باستانی اشیای دیگری هم از دوران معاصر در گنجههای موزه دفینه پیش رویمان است که در ذهنمان آشنا به نظر میرسد. با پوششی که زیر کفشم قژ و قژ میکند ابتدا «موزه هنر جهان» و سپس «موزه آرایهها و جواهرات» را به تماشا مینشینم که یکهو خبرنگاری از میان همکاران صدایم میزند تا در مقابل دوربین او درباره اینکه موزه دفینه چقدر اهمیت دارد صحبت کنم. آنقدر از اهمیتش میگویم تا اینکه وقت بازدید به پایان میرسد.
مجتبی گهستونی / فعال میراث فرهنگی
ارسال نظر