افول دموکراسی با کودتای ۲۸ مرداد
کودتای 28 مرداد سال 1332 یادآوری بخشی از اقدامات سلطه جهانی علیه توسعه و رشد اجتماعی- سیاسی در ایران است. اینکه یک حکومت دموکراتیک، ملی و توسعه یافته در منطقهای مهم و سلطهپذیر بر سر کار آید و آرمانهای توسعه فردی، اجتماعی، آزادی و رفاه را با اتکا به منابع داخلی خود طرح کند، چیزی بوده است که غالب کشورهای توسعه یافته شعار آن را داده و سعی داشتهاند این الگو را به عنوان روند اصلی توسعه جهانی در نظر بگیرند.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، حامد روشن چشم، کارشناس مسائل سیاسی نوشت: فارغ از این موضوع باید این سوال مهم را از خود پرسید که چرا یک دولت بیرون آمده از دل باورهای آزادیخواهانه ملی در برابر یک رژیم سلطنتی معطوف به دربار بایستی ساقط گردد. اکنون پس از گذشت این همه مدت پاسخ به این سوال خودش را به روشنی جلوه میکند. نابودی دموکراسی، توسعه اجتماعی، آزادی های فردی، رفاه و نمادین شدن انسان توسعه یافته اصلیترین دلایل حذف دولت با چشم انداز یا شکل دهنده توسعه بوده است. کودتای 28 مرداد نه تنها باعث تسلط دوباره کشورهای استعمارگر خارجی مانند بریتانیا و آمریکا بر منابع توسعهای ایران را فراهم کرد، بلکه باعث به تاریکی فرو رفتن دموکراسی، آزادی، انسان، رفاه اجتماعی نیز گردید.
اگر به دقت برش تاریخی 28 مرداد سال 1332 را مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم متوجه خواهیم شد که چه انحراف تاریخی در روند توسعه ایران و ملت ایران شکل گرفته است. غالب پیامدهای سیاسی و اجتماعی پس از این کودتا، گره های در برابر آزادی ملت و استقلال آن بودند. به طور مشخص کودتای 28 مرداد انحرافی عظیم از چشمانداز توسعه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی ایران را رقم زد و باعث شد تا ژئوپلیتیک ایران به جای اهمیت روزافزون و تجلی قدرت جهانی در تاریکی فرو رود.
اگرچه تحلیل اینگونه تاریخی کودتا 28 مرداد ممکن از تا حدودی اغراقآمیز به نظر برسد، اما واقعیتی انکارناپذیر است که ایران بخشی از جنبش آزادیخواهی، دموکراسی، توسعه و رفاه اجتماعی خود را در این برش تاریخی از دست داد. دکتر مصدق یا هر شخص و جریان دیگری در این خصوص صرفا نمایندگان روند تاریخی ملت ایران بودند و از این باب کارگزارانی که بایستی حرکت تاریخی ایران را به سمت توسعه هدایت می کردند، اما جریان توسعه گرایی، آزادی محوری، رفاه اجتماعی دچار برش عظیمی گردید که اکنون بیش از هر زمان دیگر می توانیم ابعاد آن را احساس و نقش خود را در نظم بین المللی، الگو محوری، نگاه های انسانی شاهد باشیم.
در نهایت اینکه 28 مرداد 1332 نقطه عطف مهمی در روند نزاع میان توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی ارزیابی میگردد و این روند تاریخی با گسست از دموکراسی به سمت حداکثرسازی اقتدارگرایی و در نهایت افول دموکراسی، جایگاه، نقش ژئوپلیتیکی، قدرت بینالمللی و در نهایت توسعه نیافتگی شده است.
ارسال نظر