امان الله قراییمقدم در گفتوگو با «آرمان ملی»:
جوانان با لباسی که میپوشند خواستههای خود را بیان میکنند | اغلب نسخههایی که در گذشته برای جوانان نوشتیم بینتیجه بود
نمایندگان در جلسه علنی روز یکشنبه ۲۲ مرداد ماه مجلس شورای اسلامی پس از استماع نظرات موافقان و مخالفان، با تقاضای تعدادی از نمایندگان مبنی بر بررسی گزارش کمیسیون قضائی و حقوقی در مورد لایحه یک فوریتی حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب، به صورت اصل ۸۵ قانون اساسی با ۱۷۵ رأی موافق، ۴۹ رأی مخالف و ۵ رأی ممتنع از مجموع ۲۳۸ نماینده حاضر در صحن موافقت کردند. این در حالی است که از زمانی که این طرح توسط نمایندگان مجلس مطرح شده انتقادات نسبت به اجرای آن توسط نخبگان کشور وجود داشته است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این تصمیم مجلس با دکتر امان الله قرایی مقدم، جامعهشناس گفتوگو کرده است.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، قراییمقدم معتقد است: «این منطقی و کارشناسی شده نیست که بخواهیم با بگیر و ببند بر خی از زنان بیحجاب را مجاب به رعایت حجاب کنیم. خانمها با فشار و تهدید و بگیر و ببند حجاب را رعایت نمیکنند. در مسأله حجاب، دختران باید مجاب شوند نه اینکه اجابت کنند. اگر نصیحتی است خانواده باید انجام دهد نه مسئولان. جوانان با لباسی که میپوشند خواسته و نظرشان را میگویند.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
لایحه حجاب و عفاف در دستور کار نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار دارد. این در حالی است که انتقادهایی نسبت به اجرای این لایحه در بین نخبگان و افکار عمومی نسبت به اجرای این لایحه وجود دارد. اجرای این لایحه را در این شرایط چگونه ارزیابی میکنید؟
ژرژ گوریج، جامعهشناس بزرگ فرانسوی معتقد است جامعه یک منظومه متعددالابعاد، متعددالاجزا با سطوح جنبهها و جلوههای گوناگون است که هر لحظه به رنگی درمیآید. به همین جهت نسخهنویسی در هر زمینهای از امور اجتماعی به ویژه آموزشی و پرورشی و فرهنگی که توسط فلاسفه، اندیشمندان از افلاطون و ارسطو گرفته تا فارابی، توماس هابز و توماسو کامپانلا و... تا زمان حاضر توصیه و بهکار گرفته شده همگی بینتیجه بوده و در حافظه تاریخی باقی ماند. چنانکه نسخه نوشته شده و بهکار برده شده در مورد دختران و پسران و سختگیریهایی آموزشی که مربیان پرورشی بیش از چندین سال در مدارس درمورد مذهبی کردن دانش آموزان و رعایت حجاب اسلامی نتیجه نداده است. به همین دلیل نمیتوان برای جامعه نسخهنویسی کرد. این در حالی است که آثار و اعتراض نسبت به نسخهنویسیها را در سال 1401 شاهد بودیم. به همین جهت به جرأت میتوان گفت که نسخه جدید پیچیده شده هفتاد مادهای «حمایت از خانواده و حجاب اسلامی» که به تصویب مجلس رسیده نیز چندان کارساز نخواهد بود.
چرا معتقدید این لایحه کارایی لازم را نخواهد داشت؟
به دلیل اینکه از دیدگاه جامعهشناسی پیشبینی کردن و نسخه نوشتن در امور اجتماعی بهخصوص زمینههای فرهنگی از دیدگاه فرهنگگرایان چون ویلهم پری، والیوت اسمیت انگلیسی و گروبنر و اشمیت آلمانی و فرانتس بوآس آمریگایی و دیگران بسیار مشکل و غیرممکن است. حرکت و آینده فرهنگی جامعه را با توجه به تکنوکراسی و فناوریها گوناگون و فضای مجازی و رسانهها گوناگون که بنا به تعبیر مارشال مک لوهان کانادایی و هارولد لاسول آمریکایی همه امور فرهنگی را تحت سلطه خود قرار دادهاند نمیتوان به نتیجه مناسب آن اطمینان داشت.
من معتقدم اجرای این طرح آسیبهایی در زمینههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی تضادهای درون گروهی و پرخاشگری، به همراه خواهد آورد و همدلی وهمزبانی و سرمایه اجتماعی را به قول فرانسیس فوکو یاما و جیمز کلمن و دیگران کاهش خواهد داد. چشمانداز این اتفاق از هم اکنون مشخص است. تجربه تاریخی پیش روی ماست. تجربه تاریخی نشان میدهد همه پیشبینیها و نسخهنویسیها بهویژه در امور فرهنگی که تاریخی طولانی و از یونان باستان و مدینه فاضله افلاطون آغاز و به امروز رسیده نتیجه مفیدی در برنداشته است.
این یک رویه تاریخی است که نسخههایی که برخی اندیشمندان برای بشریت نوشتهاند به نتیجه نرسیده است؟
بله؛ در اغلب موارد چنین بوده است. افلاطون در شهر خیالی (مدینه فاضله) معتقد است که در آن عدالت، آرامش، مساوات و آزادی انسان تحقق مییابد. جامعه را به پیکر انسان تشبیه کرده و به سه قسمت: سر، سینه و شکم تقسیم میکند. عقل در سر، ذوق در سینه و شهوت در شکم و بر این اساس طبقه نگهبانان و هیات حاکمه را به منزله سر، جنگجویان و نظامیان را به منزله قلب و زحمتکشان یعنی طبقات تولید کننده را در هر صنفی به منزله شکم به شمار میآورد و معتقد است که تعلیم و تربیت بایستی توسط دولت صورت گیرد. او خانوده را نفی و معتقد است که اطفال نبایستی پدر و مادر خود را بشناسند. مالکیت خصوصی را مایه اختلاف جامعه و رقم جمعیت مدینه فاضله را 5040 تعیین میکند.
ارسطو نیز مانند افلاطون طرفدار تنظیم جمعیت و معتقد است که سقط جنین و تعداد ساکنان شهر بایستی به دستور قضات صورت گیرد و بهوسیله آنها تنظیم گردد.
ابونصر فارابی نیز در کتاب آرای اهل المدینه الفاضله همانند افلاطون به نسخهنویسی در مورد جامعه مطلوب و اینکه به چه جهتی باید حرکت کند میپردازد و جامعه را به مدینه فاضله و نازله یا جاهلیه تقسیم و درباره خصوصیات هر یک نظریاتی مطرح میکند. او معتقد است که بهترین نوع حکومت، حکومت فیلسوف است. البته فیلسوفی که دارای دوازده ویژگی خاص و ممتاز باشد. او سپس مدینه نازله را به مدینه بذاله - مدینه تغلب - مدینه خست – و مدینه جماعیه و مدینه ضاره یا جاهلیه که در آن گمراهی و عوام فریبی و دروغ حکمفرماست تقسیم میکند. ابنخلدون تونسی در کتاب العبر و دیوان المبتدا والخبر فی ایام العرب والعجم و البر بر و... سیر حرکت موجی یا سینوسی با فراز و نشیب میداند و ژان باتیست ویکو، فیلسوف ایتالیایی نظریه دوری و حلزونی را مطرح میکند و معتقد است که جامعه مرتبا سه مرحله: الهی، قهرمانی و انسانی را میگذراند و برای هر دوره ویژگیهای خاصی را طرح میکند. در عصر جدید توماس هابز در قرن هفدهم در کتاب لویاتان (غول دریایی) و بعد هم توماسو کامپانلا حکیم ایتالیایی در کتاب خود شهر خورشید جامعه ایدهآل و مطلوب خود را توصیف میکنند.
مارکس و انگلس در قرن نوزدهم نیز معتقد هستند جوامع انسانی از مرحله کمون اولیه و شبانی به مرحله مالکیت زمین (فئودالی) و از آن مرحله به مرحله بورژوازی و سرمایهداری جدید و بالاخره به مرحله مالکیت جمعی وسایل تولید (سوسیالیسم)که مقارن تحقق جامعه بیطبقه (کمونیسم) است تحول یافته و این سرنوشت آینده بشر است. گروهی دیگر مانند کنت دو گوبینو، آرنولد توین بیواسوالداشپنگلر، تئوری سقوط و اضمحلال تمدنهای انسانی را ارائه دادهاند. به همین جهت؛ اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بعد از انقلاب 1917 به منظور پرورش و تربیت نوجوانان و جوانان روسی و آشنایی آنها با عقاید و شیوه زندگی اشتراکی و بیطبقه به طوریکه بتوانند همه معلومات تواناییها مهارتها و شخصیت خود را در خدمت جامعه و اعضای فعالی برای جامعه اشتراکی و آگاهانه در خدمت جامعه سوسیالیستی باشند و هیچکس فکری جز جامعه اشتراکی نداشته باشد و نتواند جدا از جامعه اشتراکی زندکی کند مدارس و پرورشگاههای شبانهروزی فراوانی تحت سرپرستی آنتوان سمیونوویچ ماکارنگو(1917- 1938) ایجاد و به مدت بیست سال به تربیت نوجوانان و جوانان پرداخت به این امید که فرزندانی مناسب جامعه سوسیالیستی پرورش یابند.
این در حالی است که این افراد نه تنها تربیت نشدند بلکه آنتوان سیمونویچ ماکارنگو مجبور بود برای مصون ماندن از حمله دانش آموزان سلاح به کمر ببندد و بعد هم بسته شد. در نتیجه میتوان گفت که نسخه تصویب شده در مورد حمایت از خانواده و حجاب اسلامی با توجه به پیچیدگی که جامعه دارد چندان مفید نخواهد بود و ممکن است آسیبهایی به دنبال داشته باشد.
چه آسیبهایی اجرای این طرح میتواند به همراه داشته باشد؟
متاسفانه برخی از آنجا که یکبعدی فکر میکنند، هنوز معتقدند که با ارشاد و راهنمایی میتوان کاری کرد. جوان امروز خودمختار و خردگراست و از عقل و دانش و درک خودش پیروی میکند. جوان امروزی دیگر دنبال روی حرف پدر و مادر نیست، بلکه از همسن و سالانش، رسانه و فیلم الگوبرداری میکند و این منطقی و کارشناسی شده نیست که بخواهیم با فشار و تهدید و بگیر و ببند حجاب را رعایت کنند. در مسأله حجاب، دختران باید مجاب شوند نه اینکه اجابت کنند. اگر نصیحتی است خانواده باید انجام دهد نه مسئولان. جوانان با لباسی که میپوشند خواسته و نظرشان را میگویند.
باید این نسل را به عنوان نسل جدید قبول کنیم و تغییر را بپذیریم. جامعه دیگر به عقب برنمیگردد و این سیاستگذاری هاست هستند که باید اصلاح شوند، چراکه جوانان راه خودشان را میروند. حجاب یک موضوع فرهنگی است که برای مقابله با بدحجابی باید در سطوح مختلف جامعه، فرهنگسازی صورت بگیرد، اما اقدامات سلبی و انتظامی در موضوعات فرهنگی همچون حجاب نمیتواند تاثیر صددرصدی داشته باشد و باید اقدامات ایجابی و فرهنگسازی انجام شود. متاسفانه هجمه رسانههای بیگانه در این رابطه مزید برعلت شده و بعد از 40 سال که از موضوع حجاب در جامعه ما میگذرد، اقدام فرهنگی قابل توجهی صورت نگرفته و نگاه به این موضوع صرفا برخورد انتظامی و قضائی با افراد بیحجاب یا بدحجاب بوده است.
این یک واقعیت است که جوان امروز در برابر باورها گذشته مقاومت میکند و تفکر او نسبت به جوانهای چند نسل قبل تغییر کرده، با این رویکرد، اقدامات سلبی امکان تحقق و رسیدن به شرایط مطلوب را در جامعه ندارد و نمیتوان آن را به شکل اجباری در افراد نهادینه کرد. شاید برخورد پلیس با بدحجابی در کوتاه مدت بتواند موثر باشد اما در بلندمدت، معلوم نیست بتوان تاثیر قطعی از آن انتظار داشت. چون جنس اقدامات فرهنگی با انتظامی متفاوت است و افراد جامعه بیشتر پذیرای اقدامات فرهنگی هستند تا اقدامات سلبی و انتظامی. بیشک جوانان با آغوشی باز اقدامات فرهنگی را میپذیرند و حتی خودشان با این اقدامات همراه میشوند.
ارسال نظر