واقعیت ماجرای کارخانه و ویلای عبدالله نوری چه بود؟ | چرا دلواپسان از سکوت بزرگان اصلاحات هم واهمه دارند؟
حتی از سکوت بزرگان جریان اصلاحات واهمه دارند و تلاش میکنند از نقش آفریتی احتمالی آنها در انتخابات اسفند جلوگیری کنند چرا که بهخوبی میدانند اگر این شخصیتها در صورت تایید کاندیداهای جریان اصلاحات وارد عرصه انتخاباتی شوند، باید با کرسیهای بهارستان خداحافظی کنند. از جمله اقدامات دلواپسان انگ زنی به اصلاح طلبان و چهرههای تاثیرگذار این جریان است مانند عبدالله نوری!
به گزارش آرمان ملی آنلاین، عبدالله نوری که سالهاست سکوت را بر سیاست ورزی علنی ترجیح داده، 21 تیرماه در پیامی به آیین نکوداشت دکتر زهرا شجاعی به تجلیل از وی پرداخت. او در این پیام آورده بود:« خلأهای قانونی و یا فراقانونی همچنان در محروم کردن زنان از حضور در برخی عرصههای اجرایی و تصمیمگیری مانند شورای عالی قضایی، ریاست جمهوری و ... وجود داشته و دارد و تا احقاق حقوق کامل و برابر راه بلندی در پیش است.»
اگر چه این جملات به معنای بازگشت نوری به سیاست نبود اما نشان داد او دارای همان روحیات و مواضع گذشته است و همین موضوع سبب نگرانی اصولگرایان دلواپس شد. در یکی از کامنتهای سایت مشرق اینگونه به همسر نوری هجمه وارد شده است:« اقای کرباسچی وهمسرش وخواهر همسرش و زن عبدالله نوری کارخانه گیلان الکتریک را باثمن بخس خریدند وکارخانه راتخریب کردند صدها نفر رابیکارکردند برای نظام مشکل ایجاد کردند» کرباسچی درباره کارخانه گیلان الکترونیک توضیح داده است:« سال ۸۲ شرکت رشت الکتریک که یک کارخانه نیمهتعطیل بود توسط صندوق بازنشستگی به مزایده گذاشته شد.
۸۴ درصد سهام صندوق بازنشستگی در این مزایده به فروش گذاشته میشود و چند تن از مدیران سابق شهرداری در زمان مسئولیت من به عنوان شهردار تهران در این مزایده شرکت کردند.این افراد برای سرمایه گذاری و راهاندازی کارخانه نیاز به کمک داشتند و در آن زمان من از طریق برخی دوستانی که امکاناتی در اختیار داشتند یا احیانا قصد داشتند جایی سرمایهگذاری کنند، به عنوان واسطه سرمایه را در اختیار این آقایان گذاشتم و چون درقبالش نمیتوانستند سندی ملک یا وثیقهای به نام این افراد کنند، بنده سهام را از طرف این افراد به نام همسرم کردم.»
او درباره دلیل حضور نام همسر عبدالله نوری در میان خریداران نیز گفت:« آقای نوری آن زمان زندان بود، خانهاش را فروخته بود و برای اینکه خانوادهاش معاش داشته باشد، پول خانهاش را سرمایه گذاری کرد. یکی دو نفر دیگر هم به همین شکل سرمایهگذاری کردند .» اسفند ۹۶ هم محمود علیزادهطباطبایی، وکیل، نداشتن محل درآمد را دلیل خریداری این کارخانه از سوی همسر عبدالله نوری دانست: «زمانی که آقای نوری بهتازگی از زندان آزاد و ممری برای امرار معاش نداشت، بههمیندلیل خانواده او تصمیم میگیرند که با پول فروش خانه به همراه خانوادههای دیگر که در این بین خانوادههای آقای کرباسچی و قبه هم حضور داشتند، اقدام به شرکت در این مزایده کنند.» او همچنین با رد ادعای خرید کارخانه با رقم ۲ میلیارد تومان گفت:«برخلاف ادعاهای مطروح مبنی بر خرید با ۲ میلیارد تومان، این افراد با ۲ میلیارد تومان نقد و برعهدهگرفتن ٢٠ میلیارد تومان تعهدات شرکت، این شرکت را خریداری میکنند.»
ماجرای ویلای نوری
در 19 تیر بار دیگر هجمههایی به سمت عبدالله نوری روانه شد. رسانههای دلواپس نوشتند:«ناامیدی مطلق اصلاحطلبان از روحانی بهعنوان رحم اجارهای و پسازآن شکست سخت جریان اصلاحات در آخرین انتخابات ریاست جمهوری باعث شد تا دریکی از جلسات محفلی اصلاحطلبان در ویلای عبدالله نوری این برخی از افراد تأثیرگذار و تئوری ساز در میان جریان چپ مدرن به این نتیجه برسند که آخرین اقدام برای زنده نگهداشتن تابلوی اصلاحطلبی آن است که سطح رادیکالیسم بالا برود به تعبیر یکی از اصلاحطلبان جریان چپ باید در برابر حاکمیت یا رومی روم باشد یا زنگی زنگ!» آنطور که ادعا شده منزل نوری در دربند است اما ادعای ویلا بودن آن خانه باواقعیت همخوانی ندارد. بسیاری از سیاسیون به منزل نوری رفت و آمد داشته ودارند اما هیچ یک سخنی از اشرافی بودن آن نداشتند و مشخص است که برای تخریب نوری درباره محل زندگی او بزرگنمایی میشود. منزل نوری در جعفرآباد تجریش است. حبیب نوری برادر عبدالله نوری هم درباره چگونگی معیشت برادرش میگوید که «عبدالله نوری از طریق حقوق بازنشستگی خود روزگار میگذراند.»
نوری مشاور است نه مجری
ناطق نوری تمایلی به حضور در مناصب اجرایی ندارد. سایت رئیس جمهور سابق نوشته بود:«حسن روحانی به علیاکبر ناطقنوری پیشنهاد کرد که وزیر کشور بشود. ناطقنوری که قبلا در آغاز دهه ۶۰ وزیر کشور دولت اول میرحسین موسوی بود به روحانی گفت حوصله چانهزنی با نمایندگان مجلس را ندارم و وزارت را قبول نکرد اما پذیرفت مشاور عالی رئیسجمهور باشد. اما در آخرین لحظه اعلام کرد که دست نگه داشته شود و تا پایان دولت هیچ مقام رسمی حتی دبیری شورای عالی امنیت ملی را نپذیرفت.» او ترجیح میدهد در نقش یک مصلح سیاسی و مشاور به ایفای نقش بپردازد. چندی پیش محمدرضا خباز فعال سیاسی گفته بود:« امثال عبدالله نوری از اصلاحطلبان واقعی و محوری هستند که قطعا به اجماع اصلاحطلبان کمک میکنند. کسانی که در جریان اصلاحات زندگی کرده و مسئولیتهایی داشتهاند و جامعه و کشور از وجودشان استفاده کرده، برای خود مسئولیت قائل هستند و هرگز دوستان خود را تنها نخواهند گذاشت».
ارسال نظر