خوش خیالی آقای بورل
جاوید قربان اوغلو تحلیلگر مسائل بینالملل
مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا مقالهاي در فايننشيال تايمز منتشر و در آن اعلام کرد که با در نظر گرفتن نگرانيهاي دو طرف، متن جديدي تهيه شده است. اما واقعيت اين است که اين مطلب را جديد و گرهگشا نميدانم. هرچند اروپاييها تمايلي بسيار قوي و نيرومند براي اينکه ايران و آمريکا به تفاهم برسند دارند و ديديم که در طول اين سالها و بهخصوص ماههاي اخير هم آخرين تلاشها را کردند و همراه انريکه مورا به تهران آمدند و ملاقاتهاي متعددي داشتند که قابل قدرداني است و بعد هم اجلاس قطر را طراحي کردند اما اجلاس قطر به شکست انجاميد. آنچه از رسانهها برميآيد دو مشکل اصلي مساله سپاه و تضمينهاست که انتفاع کامل اقتصادي ايران را شامل ميشود. شايد تضمين را به اين شکل آوردهاند که ايران بتواند نفع کامل را از توافق برجام و احياي آن ببرد و استفاده کند. در اين دو مورد آنطور که ما اطلاع داريم هيچگونه پيشرفتي حاصل نشده و در مقاله آقاي جوزف بورل هم به اين مساله اشاره نشده است. ايشان در مقاله خود اشاره ميکند که متن آماده شده به نفع دو طرف است؛ شامل رفع تحريمها و گامهاي هستهاي است. يعني تعهد آمريکاييها که رفع تحريمهاست و همچنين تعهد ايران که گامهاي هستهاي برداشته شده است. اگر بخواهيم اين حرف کلي را جز به جز کنيم آيا رفع تحريمها به معناي انتفاع کامل اقتصادي ايران خواهد بود و آيا به منزله تضمين خواهد بود. از اين طرف، آيا فقط منظور از گامهاي هستهاي اين است که به عقب برگرديم يا تکليف دستاوردهاي کنوني، ذخاير 20 درصد و سايت جديدي که در نطنز راهاندازي کردهايم و روي آن حساسيت ايجاد شده چه خواهد شد؟ آيا روسها در شرايطي هستند که سوختها را قبول کنند و غربيها قبول ميکنند که چنين اتفاقي بيفتد. بنابراين مسائل برجام با توجه به دو مشکلي که وجود دارد خيلي پيچيدهتر از اينها شده که با خوش خيالي آقاي بورل توافق در دسترس باشد. از اين رو به نظر ميرسد اينها بيشتر حرف درماني است تا اينکه ارائه يک راه حل باشد. ارائه راه حل، بازگشت به برجام 2015 است که براي ما بسيار منفعت دارد اگرچه تامين کننده تمام منافع ما نيست ولي برجام به يک زبان ديگر حلال همه مشکلات ما نيست ولي خيلي از مشکلات ما را چه به لحاظ تحريمها و چه به لحاظ فضاي بينالمللي و چه به لحاظ گشايشهاي اقتصادي باز خواهد کرد. مخصوصا با صحبتهاي آقاي دکتر کمال خرازي دنيا به اين فکر افتاد که ايران درصدد گذاشتن يک موضوع مهم روي ميز است که همانا توانايي توليد بمب است که از غربيها و آمريکاييها امتياز بگيرد. موضوع اينجاست که آمريکاييها در مخمصه جنگ اوکراين و تورم ناشي از جنگ اوکراين و مشکلات با چين افتادهاند و ناچار هستند که امتياز دهند. از اين رو به نظر ميرسد ايران سياست صبر و انتظار را در پيش گرفته تا آمريکاييها به خواست ايران تن در دهند. اينکه اين اتفاق خواهد افتاد يا نه بستگي به مولفههاي مختلفي مانند روند جنگ در اوکراين، مساله چين و تنشي که سر قضيه تايوان و سفر نانسي پلوسي اتفاق ميافتد، دارد. ايران شرط بندي خود را روي اين گذاشته والا آمريکاييها براي آنچه برجام 2015 بوده و الان روي ميز است، آمادگي دارند منتها ظاهرا ايران ديگر آن برجام را قبول ندارد و ميگويد الان شرايط جديدي اتفاق افتاده و ما هم براساس اين شرايط بايد امتيازهاي لازم را در عرصه تحريمها و موضوع سپاه و در رابطه با موضوعاتي که فکر ميکنيم انتفاع اقتصادي کامل را داشته باشيم، امتياز بگيريم. اينکه آيا اين اتفاق بيفتد يا نه را نميتوانم نظر دهم. در عين حال از اينکه اگر به 2015 برگرديم، تکليف ذخاير و دستاوردهاي ما چه خواهد شد يا تا چه حدي حاضرند برخي از انعطافها را قبول کنند، مطلع نيستم.
ارسال نظر