| کد مطلب: ۱۰۲۰۸۵۰
لینک کوتاه کپی شد

آموزش و پرورش محل آزمون و خطا نیست!

محمدرضا نیک نژاد کارشناس حوزه آموزش و پرورش

حسین باغگلی، زاده 1357 در مشهد، دکترای فلسفه تعلیم و تربیت از دانشگاه فردوسی و عضو کنونی هیات علمی همین دانشگاه است. جدای از عضویت در چندین و چند هیات مدیره در پیوند با آموزش و مهمتر از آن پرورشِ کودکان و نوجوانان، کارهای پژوهشی در حوزه کودکی و البته کارگروه‌های کارشناسی و غیر کارشناسی در گستره آموزش، مهمترین کار اجرائی باغگلی مدیریت سه ساله بنیاد فرهنگی رضوی از سال ۱۳۹۷ تا‌کنون بوده است؛ ‏این بنیاد مدیریت مجموعه‌ مدرسه‌های آستان قدس رضوی و پردیس تربیتی توانا، با ‏رویکرد عام‌المنفعه، را در کارنامه خود دارد که ۱۹ مدرسه و بیش از ۷ هزار دانش‌آموز در شهر ‏مشهد و برخی دیگر از شهرهای خراسان رضوی به ویژه در مناطق محروم و کم‌بضاعت می‌شود. یکی از شعارهای رئیس دولت سیزدهم جوانگرایی بوده و اکنون حسین باغگلی نماد این جوانگرایی شده است. اما این جوانگرایی با اما و اگرهای مهمی روبه روست. نخست آنکه جوانِ برگزیده شده برای بالاترین مقام اجرائی یک سازمان، دست کم باید تجربه‌ چند ساله‌ای در سطح مدیریت کلان یا نزدیک به آن را داشته و خاک خورده آن سازمان باشد. دوم این که چند سال با ساختار مدیریت کلان، میانی و حتی پایین مجموعه سر و کله زده باشد و دست کم به شکل حداقلی نفوذِ شناختی، علمی، مدیریتی و حتی عاطفی داشته باشد. سوم این که جوانِ معرفی شده در جایگاه‌های پیشین دارای آنچنان کارنامه‌ای باشد که دست کم اکثریتِ ذینغعان با به کارگماری او همراه باشند و... افزون بر ویژگی‌های برشمرده شده در روند جوانگرایی در مدیریت، ویژگی‌های ساختاری و اجرائی آن سازمان نیز مهم است. برای نمونه درصد خطرپذیری این جوانگرایی چه اندازه است؟ آیا سازمان تاب و توان جوانگرایی و دگرگونی‌های احتمالی این رویه را دارد؟ در صورت ناکامی این رویه، پیامدهای احتمالی آن چیست و چه قدر است؟ و... با این مقدمه به گزینه احتمالی وزارت آموزش و پرورش می‌پردازیم. حسین باغگلی در کارنامه نه‌چندان طولانی خود به جز تجربه‌های 5 ساله دانشگاهی، یک تجربه 3 ساله در مدیریت مجموعه‌ مدرسه‌های آستان قدرس را دارد. هر چه قدر هم این مدیریت درخشان بوده باشد آیا با یک سازمان گسترده اجتماعی‌- فرهنگی با بیش از 15 میلیون ذینفع مستقیم و بیش از 40-50 میلیون غیرمستقیم قابل مقایسه است؟ بهتر نبود جوانگرایی از وزارتخانه‌هایی آغاز می‌شد که کارمندان‌شان زیر صد هزار هستند تا آموزش و پرورش با یک میلیون حقوق بگیری که بیش از سه دهه از شرایط حرفه‌ای و معیشتی- منزلتی خود ناراضی‌اند؟از دیگر سو سال‌هاست که آموزش و پرورش میانِ دو گانه انتخاب وزیر از نیروهای درون یا بیرون خود گیر کرده است! نیروهای درونی، توانایی و خلاقیت دگرگونی را ندارند و نیروهای بیرونی نیز توانایی همراه کردن ساختار صُلب مدیریتی و اجرائی را! باغگلی در این زمینه چه ویژگی‌هایی دارد که رئیس دولت سیزدهم خطرِ بی تجربگی او در یک سازمان اجتماعی با این گستردگی را پذیرفته است؟ جوانگرایی با چه هزینه‌ای؟ با چه پیامدهایی؟ اما با توجه به اندیشه‌ و پیشینه‌ وزیر پیشنهادی، قابل پیش بینی است که نگاه ایدئولوژیک در آموزش ژرف‌تر خواهد شد! کاری با درستی و نادرستی چنین نگاهی در آموزش و پرورش نداریم اما به پیشنهادِ بسیاری از دلسوزان سامانه آموزشی، بهتر نیست که برآوردی از اعمال این نگاه سفت و سخت در چند دهه گذشته داشته باشیم و بر پایه این برآورد، فردی مانند باغگلی را برای وزارت برگزینیم؟ سخن پایانی این که جوانگرایی بسیار هم ارزشمند است اما زمینه‌ها و شرایط خود را می‌خواهد. آموزش و پرورش با ده‌ها میلیون ذینفع مستقیم و غیر‌مستقیم محل آزمون و خطا و پرورش مدیران آینده نیست!

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار