| کد مطلب: ۶۱۲۹۳۴
لینک کوتاه کپی شد

روایتی تلخ و تکان دهنده از تأثیر گرانی مرغ بر سفره نیازمندان/ برخی افراد برای تهیه مرغ ناچار به مبادله کالا به کالا شده‌اند

گران شدن مرغ و دیگر کالاهای اساسی که به طور مستقیم با سفره مردم در ارتباط است، صحنه‌های دردناکی را برای برخی خانواده‌ها به ویژه قشر آسیب‌پذیر به وجود آورده است. بسیاری از نیازمندان قدرت خرید خود برای خرید را از دست داده‌اند و در برخی مشاهدات برای تهیه مرغ وادار به مبادله کالا با مرغ شده‌اند. گزارش روزنامه اعتماد در این زمینه را می‌خوانید:

روایتی تلخ و تکان دهنده از تأثیر گرانی مرغ بر سفره نیازمندان/ برخی افراد برای تهیه مرغ ناچار به مبادله کالا به کالا شده‌اند

آرمان ملی آنلاین با شیشه سیر ترشی، آمده بود سراغ آقا ولی. «مهمان دارم اما پول ندارم مرغ بخرم. این ترشی را بگیر و به جای آن یك مرغ به من بده.» آقا ولی اما قبول نكرده بود چون او هم، همزمان با كاهش قدرت خرید مردم و كم شدن سود فروشگاه، خرج و مالیات زیادی دارد درحالی كه روزانه دست‌كم ۲ تا ۳ نفر به او مراجعه می‌كنند كه پول مرغ و گوشت ندارند. «تا چند ماه پیش افراد پولدار و خیری بودند كه ماهانه مبلغی را به صورت امانت برای افراد نیازمند و ناتوان در خرید گوشت و مرغ، می‌گذاشتند اما از 7-6 ماه پیش دیگر از آنها هم خبری نیست و تعدادشان خیلی كم شده.»

چند روز پیش یكی از كاربران توییتر درباره حساب‌های دفتری قصابی‌ها به نقل از یكی از رفقایش نوشته بود كه رفته قرض نیازمندان در قصابی‌ها را تسویه كند اما متوجه شده بیشتر بدهی‌ها مربوط به پوست مرغ و پای مرغ است. طی هفته‌های نخست فروردین افزایش قیمت مرغ در اهواز مشكلاتی را برای مردم رقم زد.
۲۵ فروردین گزارش‌هایی از تشكیل صف‌های طولانی مرغ در این شهر در رسانه‌ها منتشر شد. همان زمان «محمد مالی» فعال رسانه‌ای در توییتر نوشت كه حتی در ۸ سال جنگ تحمیلی هم وضعیت كمبود و كیفیت پایین مرغ در اهواز و خوزستان این‌گونه نبود.
این وضعیت در تهران هم از ابتدای فروردین شروع شده و از چند روز پیش قوت گرفته است. خبرگزاری فارس بیست‌ویكم فروردین در گزارشی از افزایش قیمت هر كیلو فیله مرغ به ۱۸۰ هزار تومان، سینه مرغ با استخوان ۸۴ هزار تومان، ران مرغ ۷۵ هزار تومان و سینه مرغ بدون استخوان ۱۳۰ هزار تومان نوشت و در جدولی قیمت اقلام دیگری را هم آورد: بال و كتف و كمر مرغ ۸۵ تا ۹۵ هزار تومان. گردن، دل، جگر و سنگدان هم ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان. پیش از این قیمت گوشت مرغ كیلویی ۶۳ هزار تومان تعیین شده بود اما روز دوشنبه «عطاالله حسن‌زاده»، عضو هیئت‌مدیره اتحادیه مرغداران گوشتی كشور گفت كه قیمت مرغ باتوجه به افزایش هزینه‌های تولید ۷۳ هزار تومان تعیین شده است. بنابراین قیمت مرغ دوباره افزایشی بیش از ۱۵درصد را تجربه می‌كند. تازه اگر آن‌طور كه «یوسف خانی»، رئیس اتحادیه فروشندگان پرنده و ماهی تهران گفته تا ۲۰ اردیبهشت كمبود آن برطرف شود.
گزارش میدانی «اعتماد» از فروشگاه‌های مرغ و گوشت در چند نقطه تهران نشان می‌دهد كه هر روز به جمعیت افرادی كه توان خرید گوشت و مرغ ندارند، افزوده می‌شود. برخی فروشگاه‌ها در محله‌های پایین شهر، حساب دفتری را بسته‌اند و برخی از آنها قصد تغییر شغل دارند، چراكه عده‌ای حتی توان خرید دل و جگر مرغ را هم ندارند و ماندن در این بازار برای آنها هم صرف نمی‌كند.

كشتارگاه، ترشی و ماست قبول نمی‌كند
سوپر گوشت ولی فلاحی در محله كیانشهر شمالی و حوالی منطقه ۱۵ تهران یكی از همین‌ها است كه از یكی، دو سال گذشته حساب دفتری مغازه را بسته. می‌گوید زمانی حساب دفتری داشته است اما حتی همان آشنایانی كه گوشت و مرغ را نسیه می‌بردند، توان تسویه تا پایان ماه را نداشتند و بدهی‌ها پرداخت نمی‌شد. در ماه‌های گذشته هم كه شرایط خرید مردم فرق كرده، بسیاری برایش ماست و پنیر محلی، ترشی یا مربای خانگی آورده‌اند تا از طریق مبادله كالا به كالا برای خوراك امروز و فردای خود یا پذیرایی از مهمان، گوشت و مرغ تهیه كنند.
آقا ولی نمی‌توانسته ترشی و پنیر را به جای پول از آنها قبول كند چون كشتارگاه هم ترشی و ماست و پنیر و مربا را به جای پول مرغ از آقا ولی قبول نمی‌كند و باید مبلغی در ازای آن پرداخت كند. «قبلا هر ده روز، یك نفر از مراجعین پول خرید مرغ و گوشت نداشت ولی حالا هر روز دست‌كم دو، سه نفر با این شرایط می‌آیند و آدم نمی‌تواند به همه كمك كند. با مرغ ۱۵۰ هزار تومانی نمی‌شود به همه كمك كرد. افرادی هم كه تا همین چند ماه پیش سه تا، سه تا مرغ می‌خریدند حالا سه تا را یكی كرده‌اند.»
«مصطفی» قد بلندی دارد، جوان است و لاغر. دو شب پیش پس از دو هفته، بالاخره از صاحب فروشگاه گوشت و مرغ محله، دو عدد ران مرغ گرفته و به خانه برده تا بتواند سرش را بالا بگیرد. «اولین‌بار بود كه چنین كاری كردم. رفتم گفتم پول ندارم گوشت بخرم. خیلی لحظه بدی بود اما مجبور بودم. دو هفته بود گوشت نخورده بودیم. یك پسر ۹ ساله و یك دختر ۷ ماهه دارم كه شیرخواره است. ما كه توان تهیه شیر خشك نداریم، بنابراین همسرم كه بچه شیر می‌دهد باید تغذیه درستی داشته باشد ولی با این كرایه خانه‌ها مگر آدم به تغذیه هم می‌تواند فكر كند. سه ماه دیگر پایان موعد قرارداد خانه است و اگر نتوانم تمدید كنم، لابد باید بروم حیاط خانه پدرم چادر بزنم. این حرف‌ها را به صاحب مغازه گفتم. شناخت چندانی كه از من نداشت ولی لطف كرد دو قطعه ران به من داد و گفت پول نمی‌خواهد. در این شرایط ما فقط خودمان را سیر می‌كنیم. هفته پیش همسرم ته‌مانده‌های نان ساندویچی را با ته مانده سویا سرخ كرد و یك وعده همان را خوردیم اما این شد غذا. واقعا این حرف‌ها را نمی‌شود به هیچ‌كس گفت. پدر و مادر خودم كه غصه می‌خورند و جز یك خانه چیزی ندارند كه كمك ما كنند، پدر و مادر همسر هم كه سركوفت می‌زنند؛ ممكن است به روی من نیاورند اما خب بالاخره پای سلامت دخترشان در میان است، بقیه هم كه هیچ. جمعه به جمعه فقط دعا می‌كنم خانه ما نیایند چون واقعا نمی‌دانم باید چه كنم.»

حاضر بودم برای یك مرغ هر كاری انجام دهم
«نسیه فروخته نمی‌شود لطفا سؤال نفرمایید.» زنی روبه‌روی فروشگاه و زیر نور ایستاده، دستش را روی پیشانی گرفته و چشم‌هایش را جمع كرده است و نوشته روی كاغذ را می‌خواند. بعد به دیوار تكیه می‌دهد و سر بر‌می‌گرداند كه برود. هیچ دوست ندارد حرف بزند اما بعد از كمی اصرار می‌گوید: «بارها رفتم قصابی محل، خواهش كردم به من نسیه بدهد، اما نداده و مجبور شدم با پولی كه داشتم فقط پا و گردن مرغ بخرم و برای بچه‌ها درست كنم.» چند روز پیش زهرا دختر كوچك‌ترش از او پرسیده «چرا ران مرغ نداریم.» مادر هم جواب داده كه «خاصیت پا و گردن مرغ بیشتر است.» بعد برای اینكه دیگر نفهمند زرشك پلو را با پا و گردن مرغ درست كرده، دور از چشمان بچه‌ها استخوان‌ها را جدا كرده و باقیمانده گوشت‌ها را داخل زرشك قاطی كرده. «خودم كه می‌دانم دروغ است. مدام نگرانم بچه‌ها در آینده مریض شوند و بعدها بفهمند حرف‌هایم دروغ است. من یتیم بزرگ شدم. بچه كه بودم خیلی فقیر بودیم. مادرم می‌رفت ته‌مانده‌های میوه را می‌خرید، مثلا انگورهای ته بار و جدا از خوشه را كه خریده و شسته بود، می‌داد دستمان و می‌گفت: «پول بیشتر دادم و گفتم اینا رو دون كنن براتون تا راحت بخورید.» بعد كه بزرگ شدیم فهمیدیم قصه چیست.»
هفته قبل از چشمه‌علی، سوار مترو شده و به قیطریه رفته. فروشگاه گوشت و مرغ پیدا كرده و از صاحب مغازه خواسته با شناسنامه یا كارت ملی به او مرغ نسیه بدهد. فروشنده اما برداشت نادرستی از درخواست او داشته است بنابراین مجبور شده سكوت كند. «گفتم حاضرم چند ساعت اینجا كار كنم «هر كاری» و آخر شب یك مرغ ببرم اما قبول نكرد. «هر كاری» را كه گفتم برگشت و بد به من نگاه كرد و انگار برداشت بدی كرده بود.»
فروشگاه گوشت و مرغ محمود آقا در حوالی میدان حر دیگر مانند گذشته جنب و جوش مشتری‌ها را ندارد، به همین دلیل قصد تغییر شغلش را دارد. در مغازه او هم بسیاری از مردم فقط وارد می‌شوند. قیمت كه می‌گیرند پس از اندكی مكث، بدون اینكه حرف دیگری بزنند خیره به موزاییك‌های كف سالن، به سمت در خروجی می‌روند. «عده‌ای حتی با قیمت‌های قبل از این گرانی‌ها هم توان خرید نداشتند و نسیه می‌خریدند حالا كه دیگر هیچ. وضع بدتر شده است. در 7-6 ماه گذشته ۷۰ درصد فروش مغازه كم شده است. حساب دفتری هم فایده ندارد، یعنی افراد گاهی حتی تا یكی، دو ماه بعد هم توان تسویه ندارند.» این كار هم دیگر برای آقا محمود شغل نمی‌شود، چون سودی ندارد. از یك طرف خرید مردم كم شده و از طرف دیگر مالیات‌ها افزایش یافته است. «دایم كه نمی‌شود سنگدان و دل و جگر مرغ فروخت. بالاخره مرغ كامل هم باید فروش برود. سود و استفاده ما هم پایین آمده و در عوض مخارج‌مان بالا رفته است.»
سؤال را كه می‌شنود با تشر می‌گوید؛ به خاطر گرانی نه فقط ما كه همه مصرف را كم كرده‌اند و به سمت اجزای كم ارزش‌تر و طبعا ارزان‌تر مرغ روی می‌آورند. اگرچه برخی از همان اجزای كم ارزش‌تر مانند كتف و بال و گردن مرغ هم گران است. «این افتضاح را دولت به بار آورده تا همه‌چیز را دوباره گران كنند. اول مرغ است و بعد هم به اقلام دیگر می‌رسد.» كیومرث ۵۰ ساله، حوالی نواب زندگی می‌كند، شغل آزاد دارد و مرغ، هفته‌ای سه بار جزو برنامه غذایی‌شان است. با این قیمت‌ها اگر هفته‌ای سه بار مرغ بخرد در ماه حدود یك میلیون و دویست هزار تومان هزینه آن خواهد شد درحالی كه مستاجر است و هزینه‌های جاری دیگری نیز دارد.
امیری از فروشگاه گوشت و مرغی در منطقه ۳ تهران كه در واقع محله‌ای مرفه‌نشین است هم از كاهش قدرت خرید مردم منطقه می‌گوید و اینكه ماهانه به حدود ۳۰ تا ۴۰ خانواده از مناطق مختلف تهران گوشت و مرغ رایگان می‌رساند. «در چند ماه گذشته فروش مرغ حدود ۵۰درصد كم شده. وضعیت درباره گوشت بدتر است و خرید آن ۷۰درصد كمتر شده است.»

مردم توان تسویه‌حساب دفتری را نداشتند
از وقتی قیمت‌ها ماه به ماه تغییر كرده و گران شده است، مشتری‌های فروشگاه نوری در رباط‌كریم كم شده‌اند و او چاره‌ای نداشته است جز اینكه مغازه را ببندد و شغل خود را عوض كند. نوری حالا در كشتارگاه كار می‌كند و می‌گوید كه همان زمانی هم كه مغازه داشت، خیلی‌ها ‌می‌آمدند اصرار می‌كردند تا با حساب دفتری به آنها مرغ و گوشت بدهد. دلش می‌سوخته و حساب برای‌شان باز می‌كرده: «بعد می‌دیدم دیگر پیدای‌شان نمی‌شود. توان تسویه نداشتند و دیگر روی‌شان نمی‌شد داخل مغازه بیایند. راه‌شان را كج می‌كردند تا آنها را نبینم.» درحالی كه بسیاری از مردم توان خرید مرغ كامل را ندارند. چند روز پیش هم قطعه‌بندی مرغ در فروشگاه‌ها ممنوع شد. نوری معتقد است كه ممنوعیت قطعه‌بندی مرغ باعث می‌شود، همان‌هایی هم كه بال و كتف و گردن مرغ می‌خریدند و به خانه‌های‌شان می‌بردند از آن محروم شوند. «از طرفی همه مرغ‌ها كه سالم نیستند. مثلا بال مرغ زخمی است اما اعضای دیگر آن قابل استفاده است و برای جلوگیری از حیف شدن آن، قطعات ناسالم از آن جدا می‌شود و افرادی كه نمی‌توانند مرغ كامل بخرند با قیمت كمتری به قطعات دیگر مرغ دسترسی پیدا می‌كنند.»
مجید حقوق ماهیانه‌اش ۸ و نیم میلیون تومان است و ماهانه حدود ۶ میلیون كرایه خانه دارد. كجای تهران زندگی می‌كند؟ جوادیه. دو دختر ۱۵ و ۱۹ ساله و یك پسر ۶ ساله دارد و همسری كه از دو سال پیش بی‌كار شده و در خانه خیاطی می‌كند اما درآمد چندانی ندارد. «خانمم میانگین ماهی دو میلیون تومان كمك می‌كند و با كسر اجاره خانه ما ماهیانه با ۴ تا ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان سر می‌كنیم.» دختر بزرگ‌شان نمی‌تواند كلاس كنكور برود و از دو ماه پیش مدام در گوش پدر خوانده كه برود كار كند. چند روز پیش هم در پونك كار پیدا كرده اما به خاطر سختی راه و دور بودن به خانه، نتوانسته برود. «خانواده پنج‌نفره با ماهی ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان چطور باید گوشت و مرغ و سبزی و شیر و تخم‌مرغ و پنیر و ماست بخریم، هزینه رفت‌وآمد بدهیم، هزینه درمان بدهیم. اینها را كه گفتم ضروریات است كه ما دست و پا شكسته داریم. دست‌مان دیگر كمتر به گوشت و حتی مرغ می‌رسد. دیگر تكه‌های آن را در خورشت می‌شمریم.» به تلخی می‌خندند: «مثلا به هر كدام‌مان دو تكه می‌رسد.»
كاهش قدرت خرید مردم به ویژه در حوزه محصولات غذایی از یك‌سو آنان را به زیر خط فقر هدایت خواهد كرد و از سوی دیگر كیفیت پایین زندگی، كاهش روابط و درنهایت بروز انواع بیماری‌ها در جامعه را رقم خواهد زد. سال ۹۷ نتایج پژوهشی با عنوان آثار افزایش قیمت كالاهای خوراكی بر رفاه و فقر خانوارهای شهری ایران نشان داد كه با ۵ درصد افزایش قیمت‌ها، ۱۴۴ خانوار (۱.۹۸درصد) به خانواده‌های فقیر و زیر خط فقر اضافه شده‌اند و با افزایش ۲۵ درصدی قیمت‌ها، ۲۵۳ خانوار (۳.۵ درصد) و با افزایش ۵۰درصدی قیمت‌ها ۵۰۳ خانوار (۶.۹۳ درصد) به زیر خط فقر منتقل شدند. این پژوهش براساس اطلاعات استخراج‌شده از هزینه و درآمد خانوارهای شهری مركز آمار ایران در سال ۱۳۹۳ انجام شده و مقاله پژوهشی آن در نشریه اقتصاد و توسعه كشاورزی به چاپ رسیده است.

یادگیری سبك زندگی ناسالم از سوی كودكان
«حسین روزبهانی» دکترای روان‌شناسی معتقد است كه افزایش قیمت‌ها و در نتیجه حذف اقلام خوراكی از سبد خانوار اثرات زیادی بر خانواده و رشد جسمی و روحی فرزندان خواهد گذاشت. او این موضوع را از دو جنبه مورد بررسی و نقد قرار می‌دهد و به «اعتماد» می‌گوید كه نداشتن تغذیه سالم و ناتوانی خانواده در تهیه خوراك مغذی مانع رشد فرزندان خواهد شد و احتمالا ارتباط بین اعضای خانواده را نیز كمرنگ خواهد كرد. «رژیم غذایی سالم در خانواده كه از همه نوع مواد مغذی و لازم بهره داشته باشد مانع بروز بیماری و زمینه‌ساز وزن ایده‌آل در فرد است. وجود انواع ویتأمین‌ها و پروتئین در رژیم غذایی باعث افزایش حافظه و هوش می‌شود و به كودك در ادامه مسیر زندگی كمك زیادی خواهد كرد.»
این روان‌شناس از وعده صبحانه به عنوان یكی از مهم‌ترین وعده‌های غذایی نام می‌برد كه در تنظیم خلق و خو نقش ویژه‌ای دارد: «وجود منابع غنی پروتئین و ویتأمین در وعده صبحانه علاوه بر ایجاد خلق و خوی بهتر، انرژی بیشتری برای ادامه روز به فرد خواهد داد. فرزندی كه با صبحانه مغذی به مدرسه می‌رود یادگیری بهتری خواهد داشت.»
در سال‌های اخیر و به ویژه در این چند ماه فشار مشكلات اقتصادی باعث حذف یا كاهش برخی اقلام غذایی مهم در رژیم غذایی خانواده‌ها شده است، اتفاقی كه باعث جایگزین كردن موادی با ارزش غذایی پایین‌تر در سبد خانوار می‌شود. از نظر روزبهانی این اتفاق چند آسیب به همراه دارد.«كاهش مصرف مواد غذایی مناسب و مغذی به هفته‌ای یكی، دو بار، مواد پروتئینی را از كودك دریغ می‌كند. در این شرایط
نه تنها رشد جسمی كه رشد روانی او نیز مختل خواهد شد و به‌طور ناخواسته الگوی غذایی و سبك زندگی ناسالم را یاد می‌گیرد. وقتی فرد از كودكی مواد غذایی مفید ازجمله گوشت، مرغ، ماهی، پسته، بادام و... را در سبد غذایی روزانه و هفتگی خود نداشته باشد، در بزرگسالی هم به مصرف این مواد غذایی توجه نخواهد كرد. خانواده نخستین الگوی فرزند است. او در سبك زندگی و الگوی مصرف از پدر و مادر تقلید خواهد كرد و به راحتی هم قادر به تغییر آن نخواهد بود. خانواده در اثر فشار اقتصادی مجبور به استفاده از مواد قندی، روغن‌ها و نان‌های بی‌كیفیت به جای پروتئین، كلسیم و روغن‌های گیاهی و نان‌های سبوس‌دار است و كودك نیز به استفاده از همین مواد عادت می‌كند. درنتیجه این سبك زندگی، فرد نه تنها دچار بیماری فشار خون، دیابت و چربی كه دچار اضافه وزن و چاقی خواهد شد و افزایش وزن، كاهش اعتماد به نفس او را رقم خواهد زد.»


مختل شدن دورهمی از مهم‌ترین كاركردهای خانواده
این دكترای روان‌شناسی از تأثیر روانی بر والدین و احتمال كاهش كیفیت روابط در خانواده به عنوان آسیب دیگری در این مسیر نام می‌برد و می‌گوید كه گران شدن اقلام خوراكی ضروری و ناتوانی والدین در تهیه آن حتی ممكن است باعث مختل شدن یكی از كاركردهای مهم خانواده شود: «پدر و مادر وقتی در تأمین نیازمندی‌های فرزندان ناتوان باشند، احساس شرم و گناه و ناامیدی در آنها ایجاد خواهد شد و احساس بی‌ارزشی خواهند كرد. عزت نفس و اعتماد به نفس فرزند هم در مقایسه با دوستان و اطرافیان تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد و منشا آسیب‌های فردی در آینده است. غذا خوردن اعضای خانواده سر یك سفره و یك میز مسئله بسیار مهمی است. بودن در كنار خانواده استرس‌های ناشی از كار و درس و محیط را كاهش خواهد داد ولی وقتی والدین در تهیه مواد غذایی لازم ناكام باشند احتمالا از این دورهم بودن‌ها اجتناب خواهند كرد، بنابراین یكی از كاركردهای مهم خانواده مختل می‌شود.»

برای تغذیه سالم مردم سرمایه‌گذاری شود
«كورش صمدپور»، پزشك متخصص تغذیه و رژیم درمانی امنیت غذایی را این‌طور تعریف می‌كند: «امنیت غذایی یعنی دسترسی تمام افراد به غذای سالم و كافی در طول عمر و اگر وقفه‌ای در آن ایجاد شود، امنیت غذایی مختل شده است.» او در بحث دسترسی به مواد غذایی از پایین بودن دانش تغذیه در انتخاب مواد غذایی و نداشتن درآمد كافی برای تأمین مواد غذایی (گرانی كالاهای خوراكی) به عنوان دو مشكل در عرصه امنیت غذایی یاد كرده و به «اعتماد» می‌گوید كه در این صورت افراد موادی را مصرف می‌كنند كه ارزش غذایی پایینی دارد و بار بیماری‌ها را افزایش خواهد داد. «وقتی فرد برای تأمین مواد غذایی درآمد كافی ندارد، مجبور به استفاده از جانشین‌های مواد غذایی است و چه بسا جانشین‌ها خطراتی برای سلامتی به همراه خواهد داشت. در نتیجه هزینه بیشتری به خانواده، نظام بیمه و كل سیستم نظام بهداشتی كشور تحمیل خواهد شد.» صمدپور همچنین از ۵ گروه مواد غذایی اصلی یعنی غلات، لبنیات، میوه‌، سبزیجات و پروتئین‌ها برای تغذیه سالم نام برده و توضیح می‌دهد: «عدم استفاده از هر كدام از این ۵ گروه در طول روز منجر به ایجاد بیماری‌هایی در بدن فرد می‌شود. گوشت مرغ، ماهی، تخم‌مرغ، حبوبات و آجیل‌ها منابع خوب پروتئین هستند و با توجه به فرهنگ غذایی هر منطقه قسمتی از آن در سبد غذایی باید وجود داشته باشد اما به علت مشكلات مادی، بعضی خانواده‌ها اقلامی را كم می‌كنند. به عنوان مثال گوشت قرمز به علت گرانی استفاده نمی‌شود. اگر چه به‌طور كلی، ما متخصصین تغذیه معتقدیم كه مصرف افراطی گوشت قرمز خوب نیست اما به علت جذب آهن بالا، مقداری از آن باید در هفته استفاده شود، ضمن اینكه جزو منابع اصلی پروتئین است. جانشین پروتئین گوشت قرمز، مرغ و ماهی است. ماهی حتما باید هفته‌ای یك بار استفاده شود چون اسید چرب ندارد و حاوی امگا 3 است اما یا به علت ذائقه یا قیمت بالا، مردم اغلب در سبد غذایی‌شان، مرغ را جایگزین آن كرده‌اند بنابراین در حال حاضر منبع اصلی پروتئین بسیاری از مردم، مرغ به علاوه حبوبات و تخم‌مرغ است. اگر به علت افزایش قیمت‌ها مرغ هم حذف شود این منبع خوب پروتئین هم از بین می‌رود. متأسفانه سنگینی هزینه‌ها باعث شده كه عده‌ای به استفاده از قسمت‌های دیگر مرغ پناه ببرند در حالی كه سنگدان یا بال و گردن و حتی پای مرغ مشكلاتی برای سلامتی به وجود می‌آورد. برخلاف تصور عامه خیلی هم به مرغ‌ها هورمون داده نمی‌شود بلكه بیشتر بحث مصرف آنتی‌بیوتیك‌ها مطرح است. بعضی قسمت‌ها مثل بال و پای مرغ اگر ماهی یك‌بار استفاده شود شاید مشكلات زیادی به وجود نیاورد ولی مصرف مداوم آن به علت داشتن اسید چرب و باقیمانده آنتی‌بیوتیك‌ها در این قسمت‌ها مشكل ایجاد خواهد كرد و بدن در برابر آنتی‌بیوتیك‌ها مقاوم خواهد شد. بال مرغ به علت داشتن میزان زیادی اسید چرب خطر بیماری‌های قلبی را افزایش می‌دهد. پوست مرغ هم از سوی مرغ‌فروشی‌ها جدا و به مراكز زیرزمینی فروخته می‌شود و چه بسا از همین ضایعات مرغ در بعضی صنایع غذایی و تولید غذاهای فرآوری‌شده مثل سوسیس و كالباس استفاده می‌شود. این مراكز اغلب مجوز ندارند و محصولات را با قیمت پایین‌تر می‌فروشند، موادی كه بسیار مضر است و افزایش خطر درگیر شدن به بیماری‌ها را رقم خواهد زد.»
به اعتقاد این كارشناس تغذیه یكی از اركان سلامت جامعه، سلامت تغذیه است؛ یعنی افراد با دانش تغذیه‌ای، مناسب‌ترین ماده غذایی را انتخاب كنند، غذای ایمن و سالم در جامعه وجود داشته باشد و فرد یا خانواده، بتواند آن را تهیه كند: «از دید بهداشت عمومی، پیشگیری بهتر از درمان است اگر مردم توانایی استفاده از غذای سالم و كافی داشته باشند، میزان بروز بیماری‌ها كاهش می‌یابد. در سال‌های گذشته شیوع بیماری‌های قلبی-عروقی بیشتر شده است، افراد زیادی نیاز به آنژیوگرافی، استفاده از فنر و عمل قلب باز پیدا كرده‌اند. آیا ۵ یا ۶ دهه پیش هم مانند این دهه اخیر تا این میزان سرطان در كشور فراگیر بود؟ درست است كه سن امید به زندگی بالا رفته و تشخیص‌ها بهتر شده است اما تمام متخصصین و آنكولوژیست‌ها كه با سرطان سر و كار دارند از نزدیك نظاره‌گر افزایش شیوع سرطان هستند و تغذیه در كنار عوامل دیگر نقش مهمی در آن دارد. بنابراین اگر سرمایه‌گذاری در تغذیه سالم و رفاه مردم، خرید غذای سالم یا حتی توزیع غذای سالم انجام شود، مسلما منجر به افزایش سلامت جامعه، افزایش طول عمر و باكیفیت در میان مردم جامعه خواهد شد.»

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار