| کد مطلب: ۶۰۲۴۲۰
لینک کوتاه کپی شد

بازیگران منطقه‌ای از جمله عربستان به دنبال تنش‌زدایی هستند تا دوستی/ ریاض هزینه عادی‌سازی روابط با اسرائیل را بالاتر می‌برد

تحلیل‌گر مسائل خاورمیانه گفت: بهبود روابط ایران با عربستان را باید در قالب تنش‌زدایی تفسیر کرد نه صمیمیت و دوستی. یعنی سعودی‌ها برای اهدافی که ذیل سند چشم‌انداز ۲۰۳۰، سرمایه‌گذاری خارجی و ارتقای تجارت خارجی خود تعریف می‌کنند، نیازمند ثبات در منطقه هستند و تنشی که با محور مقاومت، یعنی انصارالله یمن، حماس، جهاد اسلامی، حزب‌الله و سوریه و ایران دارند باید کم شود تا در هر جنگ احتمالی سعودی‌ها در معرض تهدید مستقیم نباشند و به نوعی استراتژی چندبعدی را دنبال کنند

بازیگران منطقه‌ای از جمله عربستان به دنبال تنش‌زدایی هستند تا دوستی/ ریاض هزینه عادی‌سازی روابط با اسرائیل را بالاتر می‌برد

آرمان ملی آنلاین ایلنا نوشت، عربستان به دنبال تنش‌زدایی در منطقه است نه دوستی و صمیمیت/ ریاض قیمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل را بالاتر می‌برد/ تلاش اسرائیل برای پرتنش کردن فضای منطقه بین ایران و آمریکا
جواد حیران‌نیا مدیر گروه مطالعات خلیج فارس مرکز مطالعات خاورمیانه در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سؤال که بعد از توافق میان ایران و عربستان که با میانجگری چین همراه بود، شاهد توافق و از سرگیری روابط میان عربستان سعودی با سوریه، یمن و قسمتی از جنوب لبنان هستیم این اتفاقات چه تأثیری بر منطقه خواهد گذاشت و شکل جدید خاورمیانه به چه صورت خواهد بود، گفت: بخشی از تحولات منطقه‌ای و تحرکات بازیگران آن به شرایط گذار نظم بین‌المللی برمی‌گردد که از یک نظم هژمونیک و تک‌قطبی نظام بین‌الملل، وارد نظمی می‌شود که ماهیت آن رقابت قدرت‌های بزرگ است.

وی افزود: اگرچه مناطق از جهت سطح تحلیل متغیرهای مستقل مطالعاتی به شمار می‌روند ولی نمی‌توان آنها را کاملا مستقل از نظام بین‌المللی در نظر گرفت. به ویژه منطقه خاورمیانه و زیرسیستم آن خلیج فارس به عنوان یک منطقه تحت تأثیر نظام جهانی بوده‌اند. در نظم هژمونیک که یک ابرقدرت نظم را تأمین می‌کند، منطقه خلیج‌فارس و خاورمیانه هم تحت‌تأثیر است. به ویژه اینکه منطقه خاورمیانه و خلیج‌فارس بعد از پیدایش نفت و امنیت نفت در این منطقه همواره تحت‌تأثیر نظم جهانی بوده است و مسائل منطقه‌ای با رقابت قدرت‌های بزرگ در آن ماهیت جهانی به خود گرفته است. در نتیجه این گذار از نظم هژمونیک، نظام بین‌المللی با ماهیت رقابت قدرت‌های بزرگ شکل گرفته که از حالت همراهی و همگامی قدرت‌های بزرگ که اوباما از آن صحبت می‌کرد فاصله گرفته و وارد فضای رقابتی شده است که بر استراتژی آمریکا در منطقه تأثیرگذار بوده و متعاقب آن آمریکا با موازنه از راه دور تعهدات امنیتی خود در منطقه را کم می‌کند و از اتحادهای سنتی که تحت عنوان «اتحاد تروا» نیز یاد می‌شود، فاصله می‌گیرد و متوجه مهار چین در ابعاد مختلف می‌شود.

این تحلیل‌گر مسائل منطقه تصریح کرد: این تغییر نقش آمریکا در نظام بین‌الملل و در سطح منطقه‌ای یکسری تغییر و تحولاتی را ایجاد می‌کند و باعث می‌شود کشورهای منطقه هم آن نقشی که ذیل نظم هژمونیک ایفا می‌کردند و از چتر حمایتی آمریکا برخوردار می‌شدند و کمتر وارد مناسبات امنیتی با شرکای دیگر می‌شدند، را بازبینی کنند و آنها هم ایفای نقش مستقل‌تری پیدا کرده و استقلال نسبی در مقایسه با نظم هژمونیک پیدا می‌کنند. ابتکار عمل‌هایی که در حال حاضر کشورهای منطقه انجام می‌دهند حول همین موضوع است که قدرت‌ها و کشورهای منطقه‌ای استقلال عمل پیدا کرده‌اند و در حوزه‌هایی که آمریکا قادر نبوده آنها را حل‌وفصل کند، خود به صورت مستقل وارد عمل می‌شوند.

حیران‌نیا تصریح کرد: بر همین اساس است که عربستان دریافته کلید مسائل با یمن، سوریه، لبنان و حتی عراق از رهگذر دیپلماسی با ایران می‌گذرد و این‌ها مسائلی نیستند که توسط آمریکا حل‌وفصل شوند. بنابراین بازیگران منطقه‌ای دنبال ایفای نقش مستقل‌تری هستند تا بتوانند این مسائل را حل‌وفصل کنند. ولی نکته‌ای که وجود دارد این است که اتفاقاتی که می‌افتد را باید واقع‌بینانه نگاه کرد. یعنی بازیگران منطقه‌ای از جمله عربستان به دنبال تنش‌زدایی هستند تا دوستی. گذار به مرحله دوستی اگر امکان‌پذیر باشد، نیازمند روندی تدریجی از اعتمادسازی و ایجاد نظم امنیتی در منطقه است که در بلندمدت کشورها را به تعریف واحدی از امنیت، تهدیدهای امنیتی و چگونگی مقابله با تهدیدات برساند. اینها می‌تواند شروع روند اعتمادسازی برای یک الگوی پایدار در بلندمدت باشد.

مدیر گروه مطالعات خلیج فارس مرکز مطالعات خاورمیانه افزود: ماهیت ابتکارات بازیگران منطقه‌ای به بهترین شکل در سخنان اخیر «باربارا لیف» معاون وزیر امور خارجه آمریکا عنوان شد و گفت ما از تنش‌زدایی در منطقه استقبال می‌کنیم و بهبود روابط ایران با عربستان را باید در قالب تنش‌زدایی تفسیر کرد نه صمیمیت و دوستی. یعنی سعودی‌ها برای اهدافی که ذیل سند چشم‌انداز ۲۰۳۰، سرمایه‌گذاری خارجی و ارتقای تجارت خارجی خود تعریف می‌کنند، نیازمند ثبات در منطقه هستند و تنشی که با محور مقاومت، یعنی انصارالله یمن، حماس، جهاد اسلامی، حزب‌الله و سوریه و ایران دارند باید کم شود تا در هر جنگ احتمالی سعودی‌ها در معرض تهدید مستقیم نباشند و به نوعی استراتژی چندبعدی را دنبال کنند، از طرف دیگر این موضوع به معنای این نیست که عربستان سعودی به محور مقاومت نزدیک شده است. سفری که هیئت حماس به عربستان داشت دلایل متعددی دارد که یک بعد آن این است که ریاض می‌خواهد تنش‌ را با این جنبش کمتر کنند اما به معنای این نیست که سمت‌وسوی آنان به سمت این محور است. از سوی دیگر می‌خواهند ابتکار عمل «توافق مکه» برای آشتی میان تشکیلات خودگردان و حماس را فعال کنند و در این زمینه ایفای نقش بیشتری داشته باشند.

حیران‌نیا در پاسخ به این سؤال که در چند روز گذشته خبرهایی مبنی بر میانجیگری عمان و عراق میان ایران و مصر شنیده بودیم که به دنبال از سرگیری روابط هستند. آیا برقراری این رابطه میان مصر و ایران در راستای توافق ایران با عربستان و کاهش تنش در منطقه است یا استراتژی دیگری را دنبال می‌کند، گفت: در حال حاضر، بهبود رابطه عربستان با سوریه، یمن و حتی سفر هیئت حماس به عربستان را می‌توان در چارچوب کلی بهبود روابط ایران با عربستان تفسیر کرد. مصری‌ها هم خودشان عنوان کردند با ادامه بهبود رابطه ایران و عربستان، روابط تهران و قاهره هم بهبود پیدا می‌کند. البته خود مصری‌ها هم صراحتا عنوان کردند که اگر در رابطه ایران با عربستان خدشه‌ای وارد شود، رابطه ایران و مصر هم تحت‌تأثیر قرار خواهد گرفت.

وی افزود: مصر از کشورهایی است که روابط نزدیکی با برخی کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس از جمله عربستان و امارات دارد. مصر همیشه امنیت خلیج‌فارس را امنیت خود تلقی کرده و در طرح‌های امنیتی منطقه هم حضور داشته است. بیانیه دمشق با فرمول ۶+۲ یعنی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به علاوه سوریه و مصر بود که قاهره از ارکان آن بود و تأمین‌کننده نیروی نظامی این کشورها بود. در طرح‌های دیگر امنیتی خلیج‌فارس هم، مصر یکی از پایه‌های ثابت بوده و به عنوان نیروی نظامی منطقه می‌خواهد خود را مطرح کند و از این طریق بتواند روابط خود با سعودی‌ها و اماراتی‌ها را عمق ببخشد.

این تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل تصریح کرد: بعد از بهار عربی و متعاقبا بعد از سرنگونی دولت اخوان‌المسلمین در مصر و روی کار آمدن عبدالفتاح سیسی، روابط عربستان با مصر تقویت شد و اساسا با کمک عربستان و امارات بود که سیسی توانست دوباره قدرت را به ارتش برگرداند. مصر همواره خود را در چارچوب معادلات امنیتی منطقه به نفع محور عربستان و امارات قرار داده و از این موازنه استفاده کرده تا از آنها بتواند پول و کمک بگیرد.

حیران‌نیا در پاسخ به این سؤال که قبل از توافق بین ایران و عربستان، پیش از آن اسرائیل در منطقه به دنبال اجرای صلح ابراهیم بود که با کشورهایی مانند بحرین و امارات و تا حدودی هم عربستان به این توافق رسید. بعد از توافق ایران با عربستان سعودی و همچنین توافق عربستان با کشورهای منطقه مانند سوریه، یمن، لبنان این موضوع چه تأثیری در سیاست صلح ابراهیم اسرائیل می‌گذارد و آیا اسرائیل نگران این موضوعات در منطقه خواهد بود، گفت: نفع اسرائیل همیشه در تشدید اختلاف بین ایران و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس است. به ویژه در دوره ترامپ که عربستان سعودی و اسرائیل آزادی عمل پیدا کرده و این رفتارها تشدید شده بود. طبیعتا هرچقدر بین این کشورها تنش‌زدایی، آشتی و سازش اتفاق بیفتد و روابط کشورهای منطقه کم‌تنش باشد، اسرائیل آسیب می‌بیند و نمی‌تواند ایران را به عنوان یک تهدید به این کشورها بفروشد.

وی افزود: توافق ابراهیم و آن معماری جدید امنیتی منطقه که در نشست نقب مطرح شد، مبنا و اساسش ایجاد یک معماری امنیتی در منطقه بود، تا بتواند با ایران و تهدیدهای آن مقابله کند. هرچقدر در تئوری‌های رژیم‌های امنیتی، یک دشمن تعریف شود می‌توان حتی با دیدگاه‌های متعارض اعضای آن رژیم را همگرا کرد. اگر ایران اختلاف و تنش بیشتری با این کشورها داشته باشد، کار اسرائیل برای همگرایی با این کشورها تسهیل می‌شود. برای همین بحث سیستم دفاع مشترک هوایی برای مقابله با موشک و پهپادهای ایران و متحدان منطقه‌ای آن مطرح شده بود. بنابراین، می‌خواستند در منطقه این سیستم را طراحی و راه‌اندازی کنند که در ادامه هدف همان صلح ابراهیم بود که حتی عربستان هم به صورت غیررسمی به این روند وارد شده است.

حیران‌نیا درادامه افزود: حداقل این است که عربستان سعودی قیمت روند عادی‌سازی روابط خود با اسرائیل را بالاتر خواهد برد. به همین دلیل است که سعودی‌ها برای عادی‌سازی روابط‌ خود با اسرائیل دو خواسته را مطرح کردند؛ یک داشتن حق غنی‌سازی اورانیوم به صورت بومی (همان حقی که ایران دارد) و دیگری دریافت تضمین‌های جدی امنیتی از سوی آمریکا که سالیان سال به دنبال آن بودند که تضمین‌های قوی‌تری مانند ماده ۵ ناتو که در زمان اوباما و در نشست شرم الشیخ نیز مطرح کرده بودند را دریافت کنند. بنابراین، طبیعتا هرچقدر در رابطه ایران با عربستان تنش و تضاد کمرنگ‌تری وجود داشته باشد، سعودی‌ها هم می‌توانند قیمت عادی‌سازی رابطه‌شان با اسرائیل را بالاتر ببرند. اما به معنای این نیست که بحث عادی‌سازی روابط خود با اسرائیل را از دستور کار خارج خواهند کرد، بلکه از یک طرف به دنبال تنش‌زدایی و از طرف دیگر به دنبال ایجاد اتحاد و تقویت ائتلاف‌های خود هستند که بتوانند مقابل ایران و متحدان آن توازن قوای بالاتری داشته باشند.

این تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل در پاسخ به این سؤال که اسرائیل چه اقداماتی بعد از تنش‌زدایی عربستان با کشورهای منطقه انجام خواهد داد، گفت: زمانی که عادی‌سازی روابط ایران و عربستان اعلام شد، چند حمله از سوی اسرائیل در سوریه صورت گرفت و جدای از آن چند حمله هم به مواضع آمریکایی‌ها در پایگاه‌های آنان در مناطق کردنشین سوریه انجام شد که به نیروهای مورد حمایت ایران نسبت داده شد. ارزیابی از حملات صورت گرفته این است که چنین اقدامی در این مقطع زمانی می‌تواند به سبب به خطر انداختن توافق ایران و عربستان صورت گرفته باشد و باید رد پای اسرائیل را در آن دید.

وی افزود: لذا تشدید تنش بین ایران و آمریکا در سوریه را می‌توان به این شکل تحلیل کرد که اسرائیل در جهت آن است که منطقه بین ایران و آمریکا پرتنش شود، آن هم به نوعی از دور نظاره‌گر باشد و حتی اگر لازم باشد خود نیز وارد عمل شود تا توافق بین ایران و عربستان را به هم بزند. به نظر می‌رسد اسرائیلی‌ها در این موضوع بیکار نمی‌نشینند. اهداف ریاض این است که در درگیری‌های احتمالی بین ایران، اسرائیل و نیروهای مقاومت مورد حمایت ایران، خود را در معرض تهدید قرار ندهد و به عنوان یکی از اهداف ایران و متحدانش برای حملات تلافی‌جویانه یا حتی پیشگیرانه نباشد.

حیران‌نیا تصریح کرد: در واقع عربستان به ایران، آمریکا و اسرائیل این پیام را می‌دهد که نمی‌خواهد در این درگیری‌ها مورد تهدید قرار بگیرد. اسرائیل هم تنش‌هایی ایجاد می‌کند تا بخواهد توافقات را تحت‌تأثیر قرار دهد. این موضوع به میزان زیادی، بستگی به نتیجه برجام دارد. اگر برجام احیا شود بازی اسرائیل طوری خواهد بود که لطمه‌ای به بازی آمریکا نزند. استراتژی «هزاران ضربه با چاقو» که اسرائیلی‌ها علیه ایران مطرح کردند این است که بازی بزرگ آمریکا را در منطقه را بهم نزنند. یعنی بتوانند ضربات خودشان به ایران را به نحوی بزنند که هزینه و بی‌ثباتی گزافی در منطقه ایجاد نکنند تا نظم مورد نظر آمریکا را تحت تأثیر قرار دهد.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار