| کد مطلب: ۶۰۱۰۴۴
لینک کوتاه کپی شد

حل مشکلات اقتصادی مدیران بزرگ می‌خواهد/ بسیاری از مشکلات اقتصادی در کشور عمدتا ناشی از سوءمدیریت است

چرا شعارهای اقتصادی رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری تاکنون جنبه عملی پیدا نکرده است؟ نوع نگاه دولت به مسائل داخلی و جامعه بین‌المللی به چه میزان در چالش‌های کنونی اقتصادی نقش داشته است؟ آیا نوسان قیمت ارز در سال آینده نیز ادامه خواهد داشت؟ راهکار عبور از مشکلات کنونی چیست؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان گفت وگو کرده است.

حل مشکلات اقتصادی مدیران بزرگ می‌خواهد/ بسیاری از مشکلات اقتصادی در کشور عمدتا ناشی از سوءمدیریت است

آرمان ملی آنلاین «آرمان ملی» برای پاسخ به این سؤالات با دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان گفت‌وگو کرده است.آرمان معتقد است:« فرایند توسعه نیازمند کسانی است که به علم روز مسلط باشند و مختصات رشد و توسعه را بشناسند. اما مشکل اقتصاد در برخی دوره‌ها تأثیر فضای امنیتی بر اقتصاد است که دوره احمدی نژاد شاهد شکل گیری این فضا بودیم. این وضعیت در برخی بخش‌ها تا حدودی وجود داشته اما در اقتصاد کشور تأثیراتی منفی‌ای از خود برجای گذاشته است. نکته دیگر موضوع جلسه مشورتی اقتصاددانان با وزیر اقتصاد در هفته‌های اخیر بود که در این جلسه برخی از چهره‌های شاخص اقتصادی کشور حضور نداشتند و کسانی حضور داشتند که به شکل‌های مختلف حامی سیاست‌های دولت بودند. ­­­چنین فضایی به رئیس‌جمهور اجازه نمی‌دهد از دیدگاه چهره‌های دلسوز و تحصیل کرده کشور برای بهبود شرایط استفاده کند. در شرایطی که میزان سرمایه‌گذاری کاهش پیدا کرده، بیکاری هنوز افزایشی است و دولت به جای تأمین منابع مالی خود به جای اینکه فشار را روی تولید و طرف عرضه کم کند فشار خود را بیشتر کرده است». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.


آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری روی کنترل تورم و گرانی و ثبات قیمت ارز تأکید زیادی می‌کردند. چه اتفاقی رخ داد که در هجده ماهی که از عمر دولت می‌گذرد وضعیت تورم و ارز در شرایط خوبی قرار ندارد؟
من مشکلات را ریشه‌ای و ساختاری می‌بینم و معتقدم در شرایط کنونی هر کسی به جای آقای رئیسی بود با همین وضعیت مواجه می‌شد. به عبارت دیگر خود کرده را تدبیر نیست. اقتصاد یک علم پیچیده است که روی ساحت‌های دیگر زندگی مردم تأثیر می‌گذارد. علم اقتصاد نه تنها از نظر تئوری و بلکه از نظر روش‌های اجرایی روز به روز نیز در حال پیچیده‌تر شدن است. این پیچیدگی به شکلی شده که برای برخی از مسئولان قابل درک نیست. کار به جایی رسیده که برخی عنوان می‌کنند ریشه‌های نابسامانی‌های اقتصادی کشور را باید در خارج از کشور جست‌وجو کرد. این در حالی است که بسیاری از مشکلات اقتصادی در کشور عمدتا ناشی از سوءمدیریت است. امروزه در جهان به علم اقتصاد جایزه نوبل می‌دهند که به خوبی نشان می‌دهد جایگاه اقتصاد در بین ملل مختلف به چه میزان حائز اهمیت است. آمار و ارقام نشان می‌دهد که ما در دوران سازندگی از نظر اقتصادی با رشد قابل توجهی مواجه بوده‌ایم. در سال1355 از هر دلار نفتی42 سنت صرف سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها می‌شد. در دولت سازندگی این رقم به38 سنت رسید که فاصله چندانی با سال1355 ندارد. با این وجود با روی کار آمدن دولت خاتمی این وضعیت تا حدودی تغییر کرد. هرچند آقای خاتمی از تکنوکرات‌ها استفاده می‌کرد، اما رویکرد اقتصادی که در دولت سازندگی دنبال می‌شد به رویکرد سیاسی تغییر وضعیت داد.


اصلاح‌طلبان مدعی هستند که دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی از نظر ثبات اقتصادی بهترین دوران اقتصادی پس از انقلاب بوده است. این ادعا به چه میزان با واقعیت همخوانی دارد؟
اینکه وضعیت اقتصادی در دولت اصلاحات قابل قبول بود بیشتر به دلیل این بود که پروژه‌هایی که در دولت سازندگی آغاز شده بودند در دولت آقای خاتمی به بهره برداری رسیده بودند. دولت اصلاحات بیشتر به دنبال توسعه سیاسی و آزادی‌های مدنی بود. بی توجهی دولت آقای خاتمی به مسائل اقتصادی به اندازه‌ای افزایش پیدا کرده بود که یکی از مقامات ارشد کشور به بنده گفت هنگامی که ما در جلسات اقتصادی کشور حضور داریم آقای خاتمی بیشتر به دنبال این هستند که جلسه چه زمانی تمام می‌شود.


با این حال میراث اقتصادی دولت آقای خاتمی برای آقای احمدی‌نژاد قابل قبول بود؟
بله؛ دولت احمدی‌نژاد یک دولت پوپولیستی بود که در آن تصمیمات به صورت کارشناسی گرفته نمی‌شد و به همین دلیل با چالش‌های زیادی در مدیریت کشور مواجه شدیم. من بر این باور هستم که دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد یکی از دوران‌های تاریک اقتصادی ایران به شمار می‌رود. پس از احمدی نژاد آقای روحانی نیز تلاش کردند اقدامات موثری را انجام بدهند. از جمله اینکه در این دوران برجام به نتیجه رسید و قراردادهای اقتصادی خوبی با کشورهای خارجی بسته شد که می‌توانست تحولات بزرگی را در وضعیت اقتصادی کشور به وجود بیاورد. در سال1356 ما برای هر ایرانی مبلغ1000 تومان سرمایه‌گذاری می‌کردیم. این در حالی است که این رقم در سال1394 به500 تومان رسیده است. در واقع ما با کاهش سرمایه‌گذاری‌ها در کشور مواجه هستیم. این موضوع نیز ارتباطی به این یا آن دولت ندارد. این در حالی است که در دولت آقای رئیسی نداشتن تجربه کافی برخی مدیران به شکلی نیست که ما بتوانیم انتظارات زیادی از دولت داشته باشیم. آقای رئیسی گفته بودند که تلاش خواهند کرد فرایند توسعه را در کشور احیا کنند، اما این اتفاق تاکنون عملی نشده است.


آیا در عمل این اتفاق رخ نداد؟
دلیل این موضوع این بود که کسانی که بتوانند در این زمینه به ایشان کمک کنند را در اختیار نداشت. فرایند توسعه نیازمند کسانی است که به علم روز مسلط باشند و مختصات رشد و توسعه را بشناسند، اما مشکل اقتصاد دربرخی دوره‌ها تأثیر فضای امنیتی بر اقتصاد است که دوره احمدی نژاد شاهد شکل‌گیری این فضا بودیم. این وضعیت در برخی بخش‌ها تا حدودی وجود داشته اما در اقتصاد کشور تأثیراتی منفی‌ای از خود برجای گذاشته است. نکته دیگر موضوع جلسه مشورتی اقتصادانان با وزیر اقتصاد در هفته‌های اخیر بود که در این جلسه برخی از چهره‌های شاخص اقتصادی کشور حضور نداشتند و کسانی حضور داشتند که به شکل‌های مختلف حامی سیاست‌های دولت بودند. چنین فضایی به رئیس‌جمهور اجازه نمی‌دهد از دیدگاه چهره‌های دلسوز و تحصیل کرده کشور برای بهبود شرایط استفاده کند. در شرایطی که میزان سرمایه‌گذاری کاهش پیدا کرده، بیکاری هنوز افزایشی است و دولت به جای تأمین منابع مالی خود به جای اینکه فشار را روی تولید و طرف عرضه کم کند فشار خود را بیشتر کرده است به عنوان مثال قیمت گاز طبیعی برای واحدهای پتروشیمی در ایران تقریبا سه برابر آمریکاست. در چنین شرایطی قدرت رقابت ایران با کشورهای منطقه مانند عربستان کاهش پیدا می‌کند.


دولت سیزدهــــم با رویکرد غرب ستیــــزی و همکاری با کشورهایی مانند روسیه و چین روی کار آمد. آیا نوع نگاهی که رئیسی و همکاران وی در دولت به اقتصاد و روابط بین‌الملل دارند باعث تشدید بحران‌های اقتصادی نشده است؟
من ریشه مشکلات اقتصادی را ساختاری می‌دانم. هرچند معتقدم تیم اقتصادی دولت ضعیف است. از این تیم اقتصادی نمی‌توان انتظار تحول و دگرگونی در وضعیت اقتصادی کشور داشت. البته در این زمینه اظهارات یکی از وزرای اطلاعات سابق صحیح است که عنوان می‌کرد عوامل نفوذی در اقتصاد کشور وجود دارد. به همین دلیل من فکر می‌کنم نابسامانی‌هایی که امروز در کشور وجود دارد تنها ساختاری نیست و ناتوانی و عدم درک مسائل نیز در به وجود آمدن این وضعیت نقش داشته است. واقعیت این است که برای حل مشکلات اقتصادی به افراد بزرگ نیاز داریم. این در حالی است که برخی مدیرانی که آقای رئیسی انتخاب کرده‌اند در چنین وضعیتی قرار ندارند و اغلب از تجربه کافی برای مدیریت کلان اقتصادی برخوردار نیستند. واقعیت این است که پایه‌های اقتصاد ما به اندازه‌ای لرزان است که نیازمند یک جراحی عمیق و یک دگرگونی بزرگ است. این جراحی بزرگ درد هم دارد و باید بپذیریم که جراحی بدون درد امکان پذیر نیست. از سوی دیگر جراحی نیاز به جراح حاذق و توانمند دارد.
نوسان قیمت ارز و افزایــــش قابل ملاحظه آن در هفته‌های اخیر باعث شده که نگرانی‌ها نسبت به نوسان احتمالی قیمت دلار در آینده بیشتر شود. با توجه به شرایط موجود آیا این احتمال وجود دارد که قیمت دلار از آنچه در هفته‌های اخیر رخ داد بیشتر هم نوسان داشته باشد؟
با توجه به وضعیت کنونی نمی‌توان نسبت به آینده و ثبات قیمت ارز اظهارنظر دقیقی داشت. اگر آقای رئیسی قصد دارند در وضعیت اقتصادی کشور تغییر ایجاد کنند در مرحله نخست باید تیم اقتصادی خود را ترمیم کنند و از کسانی استفاده کنند که از توانایی کافی برای مدیریت شرایط کنونی اقتصاد کشور برخوردار باشند. از سوی دیگر باید در برخی سیاست‌گذاری‌های اقتصادی تغییر و تحول جدی به وجود بیاید. این تغییر و تحول نیز نیازمند تغییر نگاه به وضعیت داخلی و جامعه بین‌المللی دارد. تا زمانی که این اتفاقات در کشور رخ ندهد نمی‌توان نسبت به تغییر وضعیت اقتصادی مردم و حل چالش‌های اقتصادی خوشبین بود.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار