گزارش «آرمان ملی» از بازارهای مالی همزمان با ادامه مذاکرات
برزخ بازارهای مالی همزمان با مذاکرات
آرمان ملی: همزمان با برگزاری مذاکرات فیمابین آمریکا و ایران، شاهد تغییرات بسیاری در بازارهای مالی بودیم که به واکنشهای مختلفی درمیان افکار عمومی و برخی محافل سیاسی و اقتصادی ایجاد کرد که البته با ریزش شدید ارز و نوسانات در بازار طلای جهانی و ایران همراه بود.
نتیجه آنکه شوکی که بهزعم برخی تحلیلگران، بیش از آنکه محصول واقعیات اقتصادی باشد، ریشه در روان جامعه و فضای رسانهای داشت. بورس نیز از این وضعیت بیبهره نبود و روی سبز خود را به مخاطبان نشان داد، هر چند به گفته کارشناسان این نوسانات در بورس نیز همچون دیگر بازارها به دلیل جو نامطمئن به آینده مذاکرات، چندان در دیگر حوزه موثر و تاثیرگذار نبود.
شوک مضاعف
به گزارش «آرمان ملی»، بازار ایران، طی ماههای گذشته، با انتشار خبرهایی از احیای احتمالی توافقات دیپلماتیک و بازگشت به مذاکرات، واکنشهای مثبتی نشان داد، نرخ ارز میل به کاهش داشت و سرمایهگذاران انتظار نوعی گشایش اقتصادی را داشتند، اما آنچه به عنوان امید به توافق آغاز شد، چندان در بازارها محسوس نبود. بر اساس تحلیل محتوای مذاکرات و بیانیههای منتشر شده، همراه با گمانهزنی رسانهها باعث شد تا بازارها چندان نسبت به آن خوشبین نباشند و در نتیجه تغییر قیمتها در بازار محسوس نبود، درنتیجه فعالان اقتصادی که قبلا بر مبنای احتمال توافق موقعیتگیری کرده بودند، بهناگاه خود را در فضای پرریسک دیدند و برای حفظ سرمایه، به تصمیمهای عجولانه و هیجانی روی آوردند. همین مسئله، موجب شوک دومرحلهای به بازار شد.
سقوط یا واکنش طبیعی
پس از اعلام اخبار متفاوت از دومین دیدار عراقچی با ویتکاف در ایتالیا، نرخ ارز دچار سقوط چشمگیر شد. دلار که در برخی کانالها وارد مدار صعودی شده بود، بهسرعت چند هزار تومان کاهش یافت. برخی دیگر آن را حاصل فروش هیجانی دلالان و صاحبان سرمایه خرد که با ترس از ریزش بیشتر وارد بازی شدند. اما در تحلیل عمیقتر، این واکنش را باید حاصل «انتظارات مذاکرات» دانست؛ رویکردی که حاصل تاثیر رویدادهای سیاسی به بازار ایران داشته که البته همه بازارها را نیز شامل شد و بورس نیز در این دایره قرار دارد. البته هرچند همزمان با بازار ارز، بازار طلا نیز دچار افت قیمت شد و سکه تمام بهار آزادی و طلای ۱۸ عیار کاهش قابلتوجهی را تجربه کردند، اما به دور از مسائل مذاکرات، کاهش جهانی قیمت طلا نیز به این افت دامن زد. با این حال، برخی سرمایهگذاران، کاهش قیمت را «فرصتی برای خرید» دانسته و وارد بازار شدند. این دیدگاه، تحلیل متفاوتی را وارد فضای رسانهای کرد و آن اینکه؛ آیا این سقوط، فرصتی برای رونقسازی مصنوعی یا واقعی بود؟
دوگانگی در تفسیر وضعیت
در این راستا، برخی اقتصاددانان معتقدند که این وضعیت، حاصل تصمیمگیریهای سیاسی و دخالتهای کنترلنشده در بازار است. به باور آنها، تثبیت کوتاهمدت نرخ ارز با تزریق منابع ارزی، بهجای اصلاح ساختاری، مانند مُسکّنی بر پیکر اقتصاد عمل میکند. در مقابل، گروهی از فعالان بازار این وضعیت را «بازگشت تعادل» میدانند و تأکید دارند که کاهش قیمت ارز و طلا، فرصتی برای تثبیت بلندمدت و ایجاد رونق واقعی در بخشهایی مثل تولید و واردات است. اما قطعاً نقش رسانهها در خلق فضاهای روانی پیرامون مذاکرات، بسیار برجسته است. تحلیلهای روزانه، تیترهای مختلف، و روایتهای غیررسمی، به تشدید واکنشهای مختلف کمک کردند. رسانههایی که روزی از «توافق نزدیک است» گفتند، روز دیگر تیتر زدند مذاکرات معلق شد. این دوقطبی رسانهای، اعتماد عمومی را تضعیف و واکنشهای بازار را شتابزدهتر کرد. از این رو عدهای معتقدند دولت در تلاش است با کنترل دستوری نرخ ارز، آرامش نسبی ایجاد کند تا تورم مهار شود و امیدهای اجتماعی را زنده نگه دارد. اما این نوع کنترلها بدون پشتوانه ارزی و اقتصادی، موقتی خواهند بود و در آینده ممکن است به جهشهای شدیدتر بینجامند.
آرامش قبل از طوفان؟
بر اساس این گزارش؛ واقعیت آن است که بازار ایران هنوز به شدت متأثر از متغیرهای سیاسی است. تا زمانی که سیاست خارجی و تعاملات جهانی ایران به ثبات نرسند، بازارها نمیتوانند مسیر پایداری را تجربه کنند. کاهش نرخ ارز و طلا، اگرچه در کوتاهمدت برای برخی خوشایند است، اما بدون اصلاح ساختارهای اقتصادی و مالیاتی، نمیتواند زمینهساز توسعه واقعی باشد. در حقیقت به باور صاحبهنظران؛ اگر این فضا به اصلاحات اساسی در سیاست پولی، مالی و تولید منجر شود، میتوان از آن بهعنوان یک فرصت نام برد. اما اگر تنها ابزاری برای آرامسازی فضای عمومی و مهار مقطعی بازار باشد، چیزی جز تکرار تجربههای پیشین نخواهد بود.
کارنامه سبز بورس
اما با نگاهی به عملکرد بورس در یک ماهه اخیر سال جاری میتوان گفت: با توجه به عملکرد مثبت بازار سهام در فروردینماه، پیشبینیها حکایت از آن دارند که روند صعودی بورس در اردیبهشتماه نیز ادامه خواهد یافت. یکی از دلایل اصلی این پیشبینی، روند ورود پولهای حقیقی به بازار است. در فروردینماه، بیش از ۱۳ هزار میلیارد تومان پول حقیقی وارد بازار شد که نشاندهنده اعتماد سرمایهگذاران به بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی کشور است. این جریان مثبت سرمایهگذاری باعث شده است که بسیاری از تحلیلگران بر این باور باشند که بازار سهام همچنان با رشد همراه خواهد بود. علاوه بر این، با توجه به تداوم گفتوگوهای ایران و آمریکا و پیشبینی نتایج مثبت از این مذاکرات، فضای سیاسی کشور به سمت گشایشهای جدید حرکت کرده است. این امر نه تنها موجب کاهش ریسکهای سیاسی در بازار، بلکه سبب افزایش اعتماد عمومی به بازار سهام نیز شده است. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران در انتظار ورود اخبار جدید و اعلام تصمیمات مثبت اقتصادی هستند که به افزایش تقاضا در بازار سهام منجر میشود. از سوی دیگر، بسیاری از کارشناسان بر این نکته تأکید دارند که تقاضای بالا در بخشهای مختلف بازار، بهویژه در سهامهای شاخص، میتواند باعث حفظ روند صعودی شود. با توجه به اینکه طی روزهای اخیر، حجم سفارشهای خرید نسبت به فروش بهطور چشمگیری افزایش یافته، میتوان پیشبینی کرد که روند مثبت بازار در اردیبهشتماه نیز تداوم یابد. یکی از چالشهای بزرگ بازار سهام ایران، محدودیت دامنه نوسان سه درصدی است که ممکن است مانعی برای پویایی بیشتر بازار باشد. اگرچه این محدودیت از ریسکهای کوتاهمدت میکاهد، اما بهطور کلی ممکن است سرعت رشد بازار را کاهش دهد و مانع از نوسانات مثبت بیشتر در برخی سهمها شود.
ارسال نظر