چشمانداز آینده، بیمها و امیدها
یوسف مولایی استاد دانشگاه
دچار اشتباه استراتژيکي شديم که هزينههايي براي کشور و براي ديپلماسي ما داشت. يکي در مورد احياي برجام بود که به زمستان سختي دل بستيم که شايد بتوانيم امتياز بيشتري بگيريم و به موقع برجام را امضا نکرديم. درحالي که آقاي روحاني گفت در زمان ايشان همه چيز آماده احيا و امضا بود. مورد دوم در رابطه با اوکراين است که اتهام همکاري ايران با روسيه از جنبه نظامي مطرح شده است - هرچند ايران قويا منکر است- ولي از نظر دنياي غرب، امنيت اوکراين خيلي اهميت دارد و اوکراين امن باشد چون بخشي از اروپاست و اين باز، موضوع را پيچيده کرد. اما تحولات داخلي ايران حساسيت برانگيز بود. اين سه اتفاق باعث شده که دنياي غرب به صورتي که قبل از اين شرايط بود، رفتار نکنند. ميزان خطر ايران را بيشتر ارزيابي ميکنند و دنبال پلانها يا برنامهها يا سياستهاي جايگزين هستند. به نظر ميرسد که طرف مقابل در مورد برجام، ارزيابيهاي خود را انجام دادهاند که ايران حداکثر تا پاي غني سازي 90 درصد هم برود، چه عکسالعملي بايد نشان دهند. اين موضوعات را احتمالا يا برنامهريزي کردهاند يا ميخواهند نشان دهند که برايشان به آن صورت خطري که قبلا ارزيابي ميکردند، نيست. به هر صورت کارتهاي بازي اعتبار قبلي را از دست دادهاند و اگر بخواهد شرايط 6 ماه قبل را احيا کند، مشکل است و بايد ديپلماسي خلاقانهاي در پيش بگيرند. درحقيقت اين شرايطي است که فشار بر ايران را هر روز بيشتر از گذشته ميکند و کشورهاي غربي هم مواضع خود را تغيير داده و تندتر کردهاند. همين که حتي اتحاديه اروپا قطعنامه غيرالزامآور هم در مورد سپاه تصويب کرده، نشان از رويکرد جديد دارد و الان هم احتمالا فشارهاي ديگر هم ميآورند و ميزان تحريمها افزايش پيدا ميکند. واقعيترين قدرت هر کشوري، مردم است اما با اين مشکلات معيشتي اقتصادي که وجود دارد خوش بيني به آينده کمرنگتر ميشود.
ارسال نظر