دست در جیب مردم، چرا؟
نعمت احمدی جامعهشناس
دولت حسن روحانی در قضیه موسسات مالی که به گفته ریاست قوه قضائیه وقت آقای آملی لاریجانی 37هزار میلیارد بدهی داشته صراحتا در تلویزیون اعلام کرد که دست در جیب مردم کردیم و برای جلوگیری از اعتراضات 37هزار میلیارد تومان از بیتالمال را به کسانی که پول خود را در این موسسات سپردهگذاری کرده بودند، دادیم تا مانع از گسترش اعتراضات شویم. نوبت دوم حمایت بیچون و چرایی بود که مسئولان ازرئیسجمهور گرفته تا وزرای دیگر از سرمایهگذاری در بورس کردند. سخنانی نظیر اینکه بورس جای سرمایه گذاری است نه طلا و ارز، فضای بورس را برای مردم آماده کردیم و مردم نباید به بورس کوتاهمدت نگاه کنند، در برابر مخالفان بورس پنبه در گوشتان بگذارید و... از سرمایهگذاری در بورس حمایت و همه را ترغیب و تشویق به سرمایهگذاری در بورس کردند. برابر اخبار رسانهها بیش از 50 میلیون نفر در بورس سرمایهگذاری کردند. یعنی اگر جمعیت کشور را 30میلیون خانوار بدانیم در هر خانوار نزدیک به دو نفر در بورس سرمایهگذاری کردند، با این امید که بورس جای امنی است و سرمایه خود را در بورس گذاشتند. اما حبابی شدن بورس و ریزش سهام بورس را باید از دو منظر نگاه کرد: نخست از نظر حقوقی از باب مسئولیت مدنی که دولت دارد مسئول جبران خسارات مردم است. فیالواقع اگر یک دادگاه منصفانه به قضیه نگاه کند، دولت از باب قانون مسئولیت مدنی و از باب شرعی و قاعده تسبیب، مسئول جبران خسارات وارده به کسانی که بعد از حمایت بیچون و چرای دولت در بورس سرمایهگذاری کردند، است. از باب مسئولیت کیفری، هرکس دیگری را به شرکتها و سهام و سود موهون تشویق و ترغیب کند و باعث هدررفت سرمایه شان شود از نظر کیفری مسئول است. یعنی هم الان دولت از نظر حقوقی از باب قاعده تسبیب و قانون مسئولیت مدنی و از باب کیفری از این بابت که به طرق متقلبانه مردم را تشویق به سرمایه گذاری در بورس کرده از هر دو منظر قابل تعقیب است. برابر گفتهها 50میلیون نفر در بورس سرمایهگذاری کردند و پولهایشان به نصف کاهش یافت. فردی را میشناسم که با 5 میلیارد تومان یک آپارتمان خرید و الان 10 میلیارد تومان قیمت دارد و دیگری شرکت شستا که 10 درصد سهامش را عرضه کرد و گفتند امنترین جاست و میخواهیم سرمایهگذاری کنیم حالا قیمتش به یک چهارم رسیده است. درحقیقت برابر اخبار دولت از دو باب سود برده: نخست از مالیات نقل و انتقال سهام در اتاق بورس سود برده یعنی مستقیما هزار تومان خریدید و هزار تومان فروختید مالیات نقل و انتقالی که دولت گرفته، سر به فلک گذاشته است. دوم اینکه دولت عملا با ایجاد بازار و قیمتهای کاذب خصوصا در مورد شرکتهایی که دولتی هستند مثل شرکتهای زیرمجموعه شستا، بانکها، صنابع مادر مثل فولاد و پتروشیمی در یک بازه زمانی اقدامی روی کاغذ انجام داد و قیمتها را به بالاترین مرحله و اعداد رساند و سهامشان را هم عرضه کردند. رادیو و تلویزیون هم در اختیارشان و مردم که خوب فریب خوردند و سرمایههایشان را گذاشتند، یکباره بهانه کردند که حباب بورس شکست! حبابی که بشکند و بورسی که 70 درصد ضرردهی داشته باشد، حباب نیست بلکه نوعی خاصی از شیوهای است که دولت آگاهانه انحام داد و با این عمل برای دومینبار به نوعی دست در جیب مردم کرد. اگر در دور اول، اشتباه ندانمکاریهای دولت احمدینژاد را که از موسسات مالی حمایت کرده بود و هزاران میلیارد پول افراد حیف و میل شده بود به منظور جلوگیری از گسترش اعتراضات که فراگیر نشود به گفته صریح آقای روحانی دست در جیب مردم کرد تا اشتباهات احمدینژاد را جبران و پرداخت کند اما در دور دوم دیگر نمیتواند بگوید که دارد اشتباهات دولت قبلی را جبران و به همین خاطر دست در جیب مردم میکند چون اینبار صراحتا عملکرد آگاهانه دولت یازدهم برای ایجاد موازنه بوده است. مردم عادی با فروش اثاثیه خانه در بورس سرمایهگذاری کردند. کارگرانی را سراغ دارم که گاو و گوسفند و موتورسیکلت خود را فروختند و ماههای اول سود کردند ولی یکباره حبابی شد و الان با کرونا و شرایط جدید جزو مخالفین شدند. بورس و عملکردی که دولت نسبت به آن داشت و اتفاقاتی که پشت بورس افتاد و در نهایت اتفاقاتی که پیش رو خواهد بود یکی از تصمیمات ناموفق مسئولان بود.
ارسال نظر