تاب، فهم و سهم بیشتر
دنیای امروز، دنیای دانایی، نبوغ و خلاقیت است. ای کاش گزاره «توانا بود هر که دانا بود، ز دانش دلِ پیر برنا بود» شعار اصلی جامعه بشری بود. ملتی که کتاب و روزنامه میخواند با ملتی که سرانه مطالعهاش، اندک است، قاعدتا به دو گونه متفاوت زندگی میکنند.
جامعهای که اهل کتابخواندن و مطالعه کردنِ همیشگی است و به تعبیری مطالعه و کتابخوانی را یک اصل مهم برای رشد و توسعه فردیشان به حساب میآورند قاعدتا فهم بیشتر، در عرصه زیست چند وجهی مثل زیست سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ...تولید سهم بیشتر خواهد کرد! اما جامعه فقیر به دلیل مهمترین فقر که همان فقر در کتابخواندن و مطالعه است، ناخودآگاه مورد سوءاستفادهها نیز قرار میگیرد. نکته مهم و قابل تامل اینکه ملتها باید بدانند اگر روز و شبشان را نیز در کنار اهل مطالعه و محققان سپری کنند، تا زمانی که خودشان اهل مطالعه، تحقیق و تفسیر نشوند، هیچ سودی عایدشان نمیشود. واقعیت غیر قابل کتمان این است بین ملتهای دانا و مسئولان دانا ارتباط مستقیم برقرار است. بنابراین باید اعتراف کرد که پشت اکثریت کشورهای قدرتمند، مردم دانا قرار دارند. اگر جوامع متوجه شوند که جهل بزرگترین دشمن بشر است قاعدتا برای تبدیل جهل و نادانی به دانایی، کتابخوانی و مطالعه پیوسته را در دستور کار زندگیشان قرار میدهند. واقعیت تلخ این است که جوامع کمسواد، تولید مسئولان کمسواد میکنند. جوامعی که کتابخوان و اهل مطالعه نیستند در فرآیند زمان باورمندی ذاتیشان را نیز از دست داده و ناخودآگاه در قبال هر رویداد تلخ بیرونی، نقش تماشاچی را پیدا کرده و تماشاچی هم تنها کاری که میتواند انجام دهد، نق و نوق کردن و انتقاد است. بنابراین اگر جوامع پیوسته در معرض مطالعه و دانایی باشند، ناخودآگاه نقششان از انسان یا شهروند تماشاچی، به انسان یا شهروند بازیگر تبدیل شده و در قبال هر چیزی که به آنان و زندگیشان ربط پیدا میکند، احساس مسئولیت و وظیفه میکنند. البته ناگفته نماند فناوری و تکنولوژی، دنیای امروز را دنیای یکپارچگی اطلاعات و ارتباطات کرده است اما نکته مهم این است که بین اطلاعات و آگاهی تفاوت است. با توجه به اینکه جوامع امروز در معرض مداوم اطلاعات قرار دارند اما به دلیل تفاوت اطلاعات و آگاهی، اطلاعات نتوانسته تکانهای مهم برای فهم بیشتر و سهم بیشترِ ملتها باشد. چرا که اطلاعات در فضای ضمیر خودآگاه انسان قرار میگیرد و متاسفانه خیلی زود هم به دلیل عدم تکرار و ...از صحنه بازی ذهنی بشر امروز حذف میشود اما اگر اطلاعات به واسطه تکرار و آموزش تبدیل به مهارت و آگاهی شود و در ضمیر ناخودآگاه بشر امروز، نهادسازی شود، آنگاه چنین ملت و کشوری مورد سوءاستفاده قرار نمیگیرد، چرا که آگاهی نهادسازی شده، اجازه هر گونه سوءاستفاده بیرونی را میگیرد. حرف پایانی اینکه ملتهایی که اهل کتابخواندن و مطالعه نیستند به همان میزانی که جهل دارند، غم و اندوه دارند! پس ملتهایی که فهم بیشتر دارند، سهم بیشتری هم از مواهب دنیای امروز میخواهند.
*امید فراغت
روزنامهنگار
ارسال نظر