دنیای عقلانیت
دنیای امروز، دنیای عقلانیت، ریاضیات و واقعگرایی است.
بر همین اساس دو ضربدر دو، چهار میشود. مدیرانی که با تکیه بر مکاتب مختلف، به دنبال این هستند که جواب چهار ضربدر چهار را برای افراد تحت مدیریتشان، پانزده یا هفده، جا بزنند، در فرآیند زمان شکست برنامههایشان حتمی است! متاسفانه چنین شکستی فقط شکستِ مدیران نیست بلکه مجموعه تحت مدیریتشان را دچار آسیب میکنند. ایدئولوژیها جای نان، آب و همچنین جای رفاه و امنیت را نمیگیرند چرا که برای به دست آوردن نان باید در زمینی بذر گندم کاشت و به مدت شش ماه از آن زمین کشت شده، مراقبت علمی کرد تا محصول گندم و به تبع آن آرد برای درست کردن نان، به دست بیاید! نکته این است هر آنچه که در دنیای امروز برای بشر قابل استفاده شده، توسط سه گزاره آموزش، تفکر و تجربه به دست آمده است. برای مثال اختراع لامپ، برق، تلفن، اتومبیل، هواپیما، اینترنت و از این دست نیازهای بشری، همگی توسط علم و نبوغ انسانی به وجود آمده است. حتی بمب و موشکها و ...نیز توسط اشخاصی که صاحب علم و فن و فنون هستند، اختراع شده است. البته فرهنگ، اقتصاد و ...تابعی از سیاست و سیاست هم تابعی از یک مرام و مسلک هستند! با توجه به حضور در عصر فناوری و تکنولوژی و همچنین آگاه شدن جوامع بشری، مدیرانی که فقط بر طبل ایدئولوژی میزنند و تمام روابط را از منظر آن نگاه میکنند در نقطهای از زمان و مکان، تهی از طرح و برنامه علمی و واقعگرایانه میشوند. نکته قابل تامل اینکه در دو فضای بهدست آوردن قدرت و همچنین از دست دادن قدرت، همه چیز واقعگرایانه اتفاق میافتد. چرا که همگان بهدرستی میدانند که اگر قدرت فلان کشور و نهاد بیشتر باشد، هیچ نظریهای نمیتواند در مقابل آن زور و بازو، مقاومت پیروزمندانه داشته باشد. بر همین اساس در چنین فضایی، به تمام شعارها پُشت کرده یا آن را دور زده و با متر و مقیاس علمی تصمیمسازی، تصمیمگیری، معامله و مبادله میکنند تا وضعیت موجودشان، حفظ شود! البته که سیستم تحت امرشان، از چنین دَوَرانی، دچار بهت و حیرت شده و تازه متوجه میشوند که مدیریت، علم و هنر میخواهد. در غیر این صورت، هیچگونه شعاری به جز علم نمیتواند یک جامعه توسعهنیافته را به توسعهیافتگی برساند.
*امید فراغت
روزنامهنگار
ارسال نظر