اداره جامعه با اندیشه‌های مدرن

 رئیس سازمان برنامه کنونی را با رئیس سازمان برنامه دهه 60 مورد مقایسه قرار دهید. رئیس بانک مرکزی را با مرحوم دکتر نوربخش مورد مقایسه قرار دهید. وزیر اقتصاد را با وزیر اقتصاد دهه 60 مورد مقایسه قرار دهید آنگاه به  علت مشکلات پی خواهید برد. در تمام دنیا بهترین نیروی متخصص را در دولت جذب می‌کنند اما ما به سمت انتخاب  گروهی در انتخاب مدیران اقتصادی حرکت کردیم. امروز اگر از دانشگاه امام صادق(ع) فارغ‌التحصیل شده باشید و عضو و یا نزدیک به تفکرات جبهه پایداری هم باشید قطعا می‌توانید در این دولت در مراتب بالا قرار گیریدو مهم هم نیست که جایگاه آکادمیک شما کجاست. درحالی که در دنیا اینگونه نیست و توجه به همین مورد باعث شده که دنیا به پیشرفت برسد. در آمریکا وقتی که آقای اوباما رئیس‌جمهور شد یکی از بهترین اقتصاددان‌ها که استاد دانشگاه ‌ام‌آی‌تی بود به عنوان  رئیس فدرال رزرو در آمریکا برگزیده شد. کنگره نظر منفی به این فرد داد و در آن جلسه اعلام شد که درست است این فرد استاد بهترین دانشگاه جهان است و کتاب‌های او بهترین ماخذ در دانشگاه‌های تراز یک است اما فاقد تجربه کافی هست. امروز مدیران اقتصادی دولت که در بالاترین سطح هم هستند چه تجربه‌ای داشته‌اند. مدیران اقتصادی در سازمان برنامه در این دولت اغلب افراد  تازه‌کار هستند که در سمت‌های مختلف جای گرفتند. یعنی تجربه کار تخصصی نداشتند در نتیجه امروز دیگر سازمان برنامه دیگر یک سازمان تخصصی نیست چرا که براساس استانداردهای بین‌المللی سازمانی تخصصی است که حداقل 70 درصد مدیرانش از درون آن سازمان انتخاب شده باشند نه از بیرون. بیش از 30 ماه است که این دولت در  راس کار قرار گرفته اما هنوز استراتژی اقتصادی دولت مشخص نیست. آقای رئیسی اعلام کرد که 7 هزار صفحه برنامه اقتصادی دارد اما در طول 30 ماه گذشته هنوز 7 صفحه از آن برنامه به بیرون درز نکرده است. امروز حتی بخشی از لایحه بودجه و بخش مخارج آن کامل نیست. اگر به دستاورد‌های بشری معتقد نباشیم و بخواهیم با مدیریت سنتی یک جامعه صنعتی را اداره کنیم دچار مشکل خواهیم شد که امروز دچار هم شدیم. جهان مدرن را اندیشه‌های مدرن اداره می‌کند نه ابزار‌های مدرن و جامعه هم متوجه این امور است به همین خاطر است که اثرات رشد اقتصادی را در زندگی روزمره خود احساس نمی‌کنیم.

* مهدی پازوکی

 اقتصاددان