آقاي نمكي! شما وزير هستيد؛ نه مرثيه سرا
آرمان ملی: وزیر بهداشت این روزها به جای مدیریت بحران کارش مرثیهسرایی شده و گاه مداحی. گاه التماس و گاه افتخار. گاه شعار از این میدهد که دیگران میخواهند مدیریت کرونا را از ما یاد بگیرند و گاه میگوید ما از کرونا رودست خوردهایم. سعیدنمکی البته اظهاراتش با رئیسجمهور نیز تناقض دارد، درست مثل باقی تناقضات مسئولان با هم. یکی از واکسیناسیون سراسری با واکسن ایرانی تا چند روز دیگر میگوید، آن یکی اظهار میکند که نمیتوانیم تا تابستان منتظر واکسن ایرانی بمانیم و باید واکسن بخریم. نمکی اما البته عادت داشته به شیوههای مختلف بحران را به گردن دیگری هم بیندازد؛ وزیری که وقتی ورود واکسنهای معتبر به کشور ممنوع شد، در برابر این تصمیم به جای اظهارنظرهای تخصصی یا ایستادگی یا حداقل سکوت در برابر آن، صرفا به مدح و ستایش چنین تصمیمی پرداخته و از سویی دیگر امروز کاسه چهکنم چهکنم عدمورود واکسن در دست دارد. یکبار با اظهاراتی پوپولیستی و نخنماشده میگوید التماس میکنم و به دستوپای مردم میافتم که مراعات کنند و مراقب کرونا باشند، از سویی در کنار این نمایش بیحاصل هیچگاه موقعیت شغلیاش را برای مقاومت در برابر تصمیمات اشتباه بالادستیها به خطر نمیاندازد. وقتی مانع ورود واکسنهای معتبر میشوند، وقتی در برابر تعطیلی سفرها در نوروز به او نه میگویند، وقتی او یک چیزی میگوید و روسا چیز دیگر، هیچگاه در برابر این اقدامات ایستادگی نکرد. شوربختانه روسا را مدح گفت و مردم فرودست را شماتت کرد که چرا مراعات نمیکنید و مراقب نیستید. نتیجه آن شد کسانی که در بوق و کرنا کرده بودند که تا پایان سال 99 یک میلیون و 300 هزار نفر را واکسینه میکنند امروز در واپسین روزهای فروردین 1400 آمارشان به 500 هزارنفر هم نرسیده است. از سویی اندوهناکتر اینکه اندک واکسنهای خریداری شده هم یا از نوع سینوفارم چینی است که خود چینیها گفتهاند واکسنهایشان تاثیر چندانی ندارد یا اسپوتینگ روسی که خود روسها به آن اعتماد ندارند و از کشوری با آن همه جمعیت تنها شش میلیون نفر واکسن زدهاند و پوتین هم در پاسخ به اینکه آیا از این واکسن استفاده کرده؟ به جای تایید و تبلیغ واکسن روسی، خیلی معنادار میگوید فقط من و پزشکم میدانیم چه واکسنی زدهایم. اظهارات نمکی درباره واکسنهای داخلی نیز چنگی به دل نمیزند؛ تاامروز خبری از اینکه بناست این واکسنها به تایید سازمانهای جهانی بهداشت برسد، نیست. مردم مجبورند در این بیتدبیری و بیواکسنی به واکسن غیرتاییدشده ایرانی در آینده دل ببندند؛ واکسنی که امثال کیانوش جهانپور، مدیرروابط عمومی وزارت بهداشت درباره این دغدغه مردمی - که واکسن ایرانی به تایید سازمان جهانی میرسید یانه - گستاخانه میگوید «اگر نمیخواهید نزنید اجباری نیست !»
عوارض واکسن
از سویی خود وزارت بهداشت اعلام میکند عوارض برای واکسنهای ایرانی هم طبیعی است. این در حالی است که مینو محرز عضو ستاد مبارزه با کرونا نیز پیشتر از عوارض شدید واکسنهای روسی در برخی از ایرانیها بعد از تزریق آن سخن گفته بود. با این حال خبری از تغییر در تصمیم ورود واکسنهای معتبر و تاییدشده که آزمون خود را به خوبی پس دادهاند، نیست و سعید نمکی کماکان به مرثیهسرایی و مداحی ادامه میدهد. میگوید نمیخواهد تا از فجایع امروز کرونا حرف بزند تا داغی به داغهای کسی اضافه نشود یا میخواهد با حربه دعا جلوی این ویروس گرفته شود و از مردم تقاضا دارد در این شبها دعا کنند. او از سویی به تعریف از واکسن ایرانی میپردازد و از سویی هم میگوید توقع نباید داشت تا با واکسن مشکلات دراین زمینه حل شود. اعلام میکنند ما هرچه در زمینه واکسن لازم بوده که انجام بدهیم انجام دادهایم و اما در واقعیت ناتوان، دست به دامن بخش خصوصی شده و میخواهند آنها واکسن وارد کنند. نمکی بارها از ناهماهنگیهای باقی وزرا و نهادها با او و وزارت بهداشت ناله و فغان سر داده، از طرفی هم اما در برابر بسیاری از تصمیمات غیرکارشناسی در زمینه واکسن سکوت
کرده و حتی از در دفاع از این تصمیمات فاجعهبار ناشی از سیاسیکاری برآمده است. با این حال امروز او میخواهد خود را از تمام اتفاقات کنونی دور نگه دارد و اعلام بکند هشدارها را داده بوده و بیگناه است. این در حالی است که اتفاقا نمکی به عنوان مسئول اجرائی حل این بحران یکی از مقصرترینهاست. او به خاطر سکوتش، به خاطر چاپلوسیهای بیدلیل و بیموقعش که قطعا راهحل درمان کرونا نیست، به خاطر انداختن گناهان بر گردن مردم، به خاطر مقاومت نکردن برای خرید واکسن معتبر، به خاطر سرمایهگذاری روی خرید نامرغوبترین واکسنها از جمله واکسن چینی که خود چینیها آن را نفی میکنند، مقصر است و البته بدعهدیهای دو کشور روسیه و چین در دادن واکسنها طبق برنامه زمانبندی. او به دلیل همرنگی با جماعت در اوج بحران کنونی در کشور و عدمشجاعتش دراین چندماه، باید پاسخگوی همه مردم باشد. اگر نمکی زورش به بالادستیها نمیرسد حداقل کارش استعفا بود، لااقل به عنوان یک ابزار تهدید برای به کرسی نشاندن تصمیمات کارشناسی میتوانست از استعفا استفاده کند. اما او این کار را هم نکرد. وزیر بهداشت اگر واقعا دلش برای مردم میسوزد برای تغییر در استراتژیهای
کلان کشور در زمینه واکسن و خرید آن استعفا دهد؛ نه آنکه دائم ذکر مصیبت کند. استعفا دهد تا دلسوزیاش را ثابت کند وگرنه وزیر بهداشت کارش نه التماس است، نه مرثیهسرایی و نه صدالبته مداحیهای بیمورد و بیموقع.
ارسال نظر