| کد مطلب: ۱۰۳۵۴۵۷
لینک کوتاه کپی شد

خانواده سالم ؛ جامعه سالم

افشین طباطبایی نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی

 

 

 

 

 

به دنبال تحولات و تغييرات رو به رشدي که در جوامع بشري به وجود آمد، نهاد خانواده هم بي‌نصيب نماند و بعضا در بسياري از موارد دچار تغييراتي شگرف در ساختار خود شد. درحقيقت صنعتي شدن جامعه بشري و پديده مدرنيته نهاد خانواده را در مواردي دستخوش دگرگوني ساخت. براساس مطالعات صورت گرفته در برخي از موارد اين تغييرات منفي و در برخي ديگر مثبت ارزيابي شده است. تحول و دگرگوني اجتماع و خانواده مي‌تواند پيشرو يا واپس گرا، در جهت نابرابر، موقت يا دايمي، مثبت يا منفي باشد. حتي بدون در نظر گرفتن تاثير رشد صنعت، عواملي چون گسترش بازارهاي جهاني، رسانه‌هاي جمعي، شبکه‌هاي اجتماعي، خدمات شهري، مراقبت‌هاي بهداشتي، تحصيلات، حمل و نقل و... بعضا باعث تشکيل خانواده‌هاي مدرن شده‌اند که کارکرد اين نوع خانواده از کشور به کشور و از فرهنگي به فرهنگ ديگر متفاوت است. مطالعات مردم شناسان و جامعه شناسان بيانگر اثرات منفي مدرنيزم اقتصادي بر خانواده است. رشد روزافزون سرمايه‌داري و مصرف گرايي، تاثير مستقيمي در تضعيف قوانين اخلاقي و سطح مسئوليت‌هاي خانوادگي داشته است. اين تغييرات در روابط خانواده خوش‌بينانه نيست. روابط موجود در خانواده براي دستيابي به اهداف نوين در جهت تکامل احساسات و عواطف نيست، و تاثيراتي منفي به همراه دارد. در برخي از جوامع غربي خانواده تک نفري در حال رواج يافتن است، چون بسياري از نوجوانان به محض اتمام مدرسه تصميم به جدايي از خانواده و تشکيل يک زندگي مستقل تک نفري مي‌گيرند. در نظام سرمايه‌داري، ايجاد مصرف کننده بيشتر حائز اهميت است که اين روند جامعه را از ايجاد خانواده مسئول باز داشته و به سوي فردگرايي غيرمسئولانه، سوق مي‌دهد. فردگرايي در طول تاريخ دستخوش تغيير فراوان بوده، تجددگرايي نيز ساختار خانواده و الگوي روابط آن را دگرگون ساخته است. اگر جامعه از خانواده‌هايي سالم برخوردار نباشد، نمي‌تواند ادعاي سلامت کند. همين طور بسياري از آسيب‌هاي اجتماعي بدون تاثير از کانون خانواده پديد نمي‌آيد. سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده است و اصولاً هر نوع اخلاق و تعهد اجتماعي ابتدا در خانواده شکل مي‌گيرد و سپس به‌صورت ارزش‌هاي مثبت و منفي به جامعه منتقل مي‌شود. خانواده پس از شکل گيري، به‌شدت تحت‌تاثير ساختارهاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي جامعه است. تسري آسيب و سلامت از طريق نهاد خانواده امري کاملا پذيرفته شده است. يعني فضاي احساسي يا «ماواي» خانواده سرچشمه آسيب‌ها و يا سلامت روحي و جسمي جامعه است. خانواده آسيب ديده، جامعه را نيز در معرض آسيب قرار مي‌دهد. يعني علاوه بر اينکه خود با مشکل مواجه مي‌شود، جامعه نيز از وضعيت پديد آمده براي اين خانواده‌ها متضرر شده و زمينه توسعه آسيب‌هاي اجتماعي از محيط خانه به اجتماع فراهم مي‌شود. يکي از مشکلات خانواده‌هاي آسيب ديده؛ ناکارآمدي و تطبيق ناپذيري آنهاست. به طوري که اين نوع خانواده‌ها به خوبي وظايف خود را به لحاظ اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و تربيتي ايفا نمي‌کنند. از آنجا که تغييرات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي رشدي شتابان در جامعه دارند، همه خانواده‌ها به طور نسبي در معرض آسيب‌هاي مختلف قرار دارند. زن و شوهر بايد منظم، هوشيار و دقيق عمل کنند تا نهاد خانواده‌شان با بن‌بست و انحرافات ناشي از آسيب‌هاي اجتماعي مواجه نشود. در اين ميان حاکميت مي‌تواند نقش مهمي در حفاظت و حراست از کيان خانواده داشته باشد. تغيير بافت آموزش‌هاي فرهنگي در مدارس از اشکال صوري و نمايشي به سطوح بالاتر و تاثيرگذارتر، استفاده از مربيان حرفه‌اي با جذابيت کلامي و جاذبه فردي از موارد قابل ذکر است.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار